برگزیده کشف الاسرار و عده الابرار میبدی

26,000 تومان

کتاب «برگزیده کشف الاسرار و عدّه الابرار میبدی» در دو دفتر تدوین یافته است: دفتر نخست به ویژگیهای ادبی تفسیر «کشف الاسرار و عدّه الابرار» می پردازد و حکم مقدمه این کتاب را دارد.

در این دفتر مطالبی در باب زندگی و عقیده و روش تفسیری ابوالفضل میبدی، ویژگیهای ترجمه آیات این کتاب، ویژگیهای دستوری (صرفی و نحوی، نثر موزون و سبک کتاب آمده است. در دفتر دوم هفتاد قطعه به گزین شده عمدتاً از النوبه الثالثه و قسمتهایی از النوبه الثانیه به همراه شرح و توضیح لغات و نکات اد بی آن و در قالب ده بخش آورده شده است.

این کتاب به دست دکتر محمدمهدی رکنی یزدی تدوین شده و دربرگیرنده مفاهیم تفسیر عرفانی قرآن کریم به زبان فارسی است .

کتاب، فهرستهای راهنمای مفیدی دارد شامل فهرست آیات، احادیث، اعلام ناآشنا، منابع و مآخذ، واژه نامه و فهرست توصیفی مقالاتی درباره کتاب و مؤلف آن، میبدی.

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

برگزیده کشف الاسرار و عده الابرار میبدی

نویسنده
دکتر محمدمهدی رکنی یزدی
مترجم
——-
نوبت چاپ 16
تعداد صفحات 296
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول  —————
موضوع
مطالعات ادبی
نوع کاغذ  —————
وزن 410 گرم
شابک
9789645305466
توضیحات تکمیلی
وزن 0.410 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “برگزیده کشف الاسرار و عده الابرار میبدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دوقدم اين ور خط

54,000 تومان

معرفی کتاب دو قدم این ور خط

احمد پوری در کتاب دو قدم این ور خط از آرزویی قصه‌پردازی می‌کند که احتمالا همه افراد در برهه‌ای از زندگی‌شان داشته‌اند؛ دیدن یک چهره مشهور که اکنون در قید حیات نیست! این رمان متفاوت و جنجالی سفر فراواقع‌گرایانه راوی و دیدار با شاعر محبوب روسی‌اش را روایت می‌کند.

درباره کتاب دو قدم این ور خط:

با راوی این رمانِ بی‌نهایت جذاب در زمان و مکان سفر کنید! برخی از منتقدین ادبی بر این باورند که رمان دو قدم این ور خط، دریچه‌ای نو به روی ادبیات داستانی معاصر در زبان فارسی گشوده است. احمد، راوی این داستان به شاعری روس به نام «آنا آخماتووا» عشق می‌ورزد. او این فرصت را می‌یابد که نامه‌ای به آنا بنویسد اما چگونه؟ احمد، مردی جوان است که روزی در یک کتاب‌فروشی زندگی‌اش برای همیشه دگرگون می‌شود! او که در حال خرید کتاب شعر شاعر مورد علاقه‌اش آنا آخماتووا بوده است، با مردی به نام اورلف دیدار می‌کند. اورلف شخصیتی مرموز و پیچیده دارد و ادعا می‌کند مدتی با آنا آخماتووا دوست بوده! این در حالی است که آنا سالیان سال است که فوت کرده. احمد که از این فرصت استثنایی نمی‌گذرد حاضر است برای دیدن آنا دست به هر کاری بزند... سفر فراواقع‌گرایانه او از تهران آغاز می‌شود و در لندن و تبریز و باکو و لنینگراد ادامه می‌یابد. یکی از ویژگی‌های مثبت این داستان را می‌توان هنجارشکنی‌های عرفی دانست؛ برای مثال آشنایی‌زدایی در نقش زنان و شخصیتی که در داستان دارند از نکات برجسته و شایان توجه است. در جایی از کتاب می‌خوانیم که زن احمد در مواجهه با مسئله‌ای بغرنج، واکنش احساسی نشان نمی‌دهد؛ موقعیتی که به احتمال زیاد از سوی مخاطب، پیش‌بینیِ یک نوع بروز احساس لطیف زنانه می‌شود. احمد پوری روایت کتاب دو قدم این ور خط را به نحوی دیالوگ محور هدایت می‌کند و هوشمندانه، نقش مهمی به هر یک از شخصیت‌های داستان می‌دهد تا فرصتی مناسب برای شما پیش می‌آورد که با شخصیت‌های داستان بهتر آشنا شوید.
سفارش:0
باقی مانده:1

جویندگان سرنخ 3/ پرونده‌ی سرقت میمونیزا

29,000 تومان

معرفی کتاب جویندگان سرنخ 3 اثر ترسا بلانچ گاسول

( پپا و مکسی ) از وقتی خیلی کوچولو بودند با هم دوست اند. آن ها یک شرکت کارآگاهی دارند و توی شرکت شان به پرونده های عجیب و غریب و مشکوک رسیدگی می کنند.
( پولگاس ) سگ شکاری آژانس و ( ببیتو )با پستانک جادویی اش در حل پرونده ها به آن ها کمک می کنند. در این داستان تابلوی میمونیزا اثر معروف و ارزشمند نقاش بزرگ ایتالیایی، (لئوناردو داوینچی ) دزدیده شده است. هیچ کس هیچ سرنخی از دزد ها ندارد.
در صحنه جرم هم تقریبا هیچ نشانه و سرنخی نیست.
هیچی به جز یک پر رنگ و وارنگ طوطی.
فکر می کنید پپا و مکسی می توانند دزد را گیر بیندازند و نقاشی را به موزه برگردانند و...
پِپا و مَکسی از وقتی خیلی کوچولو بودند با هم دوست‌اند. آن‌ها یک شرکت کارآگاهی دارند و توی شرکتشان به پرونده‌های عجیب‌وغریب و مشکوک رسیدگی می‌کنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

ساختار انقلابهای علمی

146,000 تومان
به رغم شگفتی نویسنده ساختار انقلابهای علمی و دیگران، این کتاب پرنفوذترین کتاب فلسفه انگلیسی زبان در نیمه دوم قرن بیستم از آب درآمد. کتاب کوهن آغاز پایان تجربه گرایی منطقی را رقم زد.  ریچارد رورتی میگوید: «تامس کوهن و دیگرانی که تأکید کرده اند مشاهده از نظریه انفکاک ناپذیر است بدین ترتیب مرا قانع کردند». السدر مک اینتایر نیز می گوید: «به نظر من مفاهیم صدق و عقلانیت و آفاقیت فقط به مثابه مفاهیم محدودی برای داخل علوم مطرح نشدند بلکه به منزله بخشی از ایدئولوژی علوم مطرح شدند، ایدئولوژی ای که از نهضت روشنفکری قرن هجدهم اروپا عمدتاً بر فرهنگ ما سیطره داشته است. تأثیر انتقادات کوهن، فوکو، دریدا، و دیگران بوده است که آن ایدئولوژی را مضمحل کرده است». دانلد دیویدسون می گوید: «کوهن فوق العاده است در اینکه با به کارگیری زبان پس از انقلاب، بیان می کند که امور، قبل از انقلاب چگونه بوده اند». هیلری پاتنم می گوید: «...کوهن نکات مهم چندی درباره نظریه های علمی و نیز درباره اینکه فعالیت علمی باید چگونه نگریسته شود مطرح کرده است». پل فایرابند اینچنین می گوید: «کوهن این نکته بسیار جالب و انقلابی را مطرح می کند که فیزیک، سنتی تاریخی است و بنابراین همان قدر نیازمند فهم درونی است که خود تاریخ آن». کارل پاپر می گوید: « نقادی پروفسور کوهن نسبت به آراء من درباره علم جالب ترین نقادی ای است که من تاکنون با آن مواجه شده ام». همچنین می گوید: «کوهن مرا بسیار خوب فهم می کند به نظر من بهتر از اکثر منتقدانی که من می شناسم؛ و نقد اصلی وی بسیار مهم است». او می گوید: «کوهن چیزی را کشف کرده است که من نتوانستم ببینم، و از کشف او بینش و بصیرت قابل توجهی به دست آورده ام».  
     

من و دارو دسته ی راهزن‌ها 2: سرانجام دوباره دزدیده شدم!

80,000 تومان

در بخشی از کتاب من و دار و دسته راهزن‌ها - جلد دوم می‌خوانیم

آزادی راهزنی چنان طعم باشکوهی دارد که من حتی جرئت نکرده بودم به آن فکر کنم. عضلات شکمم واقعاً به این خنده‌‏ها نیاز داشتند. دستگاه گوارشم در انتظار ساندویچ راهزنی و آب‏نبات‌‏های تازه‌غارت‌شده بود. ریتم طبیعی شبانه‌‏روزیم دلتنگ شب‏‌نشینی‌‏ها و بیدار شدن‌های دیروقتِ صبح بود. دلتنگ زمان‏‌هایی که کَلّه درِ گوشم جوک‏‌های خنده‏‌دار زمزمه می‌‏کرد و من از شکاف چادر، علف‏‌هایی را تماشا می‌‏کردم که در باد می‌‏رقصیدند. دلم برای آتش اردوگاه و داستان‌‏های پُرهیجان و واقعی راهزن‌‏های پارسال لک زده بود. با همه‌‏ی وجود دلتنگ حوادث غیرمنتظره و پُررمزورازی بودم که روزانه در زندگی راهزن‌‏ها اتفاق می‏‌افتاد. خانواده‏‌ی پیرات نگذاشتند آن‏قدرها هم برای شروع دوباره انتظار بکشم. فن جدیدی را امتحان کردیم که زیرمجموعه‌‏ی مدل راهزنی رو در رو بود و عملیات دختری در خطر نام داشت. باید با کوله‏‌پشتیِ هِلو کیتی و جعبه‏‌ی ویولنم کنار جاده می‏‌ایستادم و تا آن‏جا که می‌‏توانستم قیافه‌‏ی دختر تنها و غمگین به خود می‌‏گرفتم. ویولن داخل جعبه نبود. آن را در جای خوبی در ماشین راهزنی پنهان کرده بودم. اگر دیوانه‌‏ای می‌‏آمد و ترمز نمی‌‏گرفت، مجبور بودم بپرم وسطِ جدول. باید نقش دختری را بازی می‌‏کردم که می‏‌خواسته با اتواستاپ خودش را به خانه برساند، اما وسط راه قال گذاشته شده. حتی برای این‏که جوان‏‌تر به نظر بیایم، هیلدا موهام را بافته بود. هِلّه خندید و ادای چشم‏‌های بامبی‌وار و صدای جیغ‏‌جیغوی من را درآورد. وقتی در ماشین نشسته بودیم و چشم‏‌هامان در پی جای مناسبی برای غارتِ بعدی بود، گفت: «چه شانسی آوردی پارسال دزدیدیمت.»

پروفسور شُخُلی و دستیارش خُل‌خُلی 3/ داستان‌هایی فلسفی درباره‌ی هنر

49,000 تومان

وقتی به یک آکادمی فکر میکنید، احتمالاً تصویر ساختمانی خیلی بزرگ با یکعالمه استاد و دانشجو میآید توی ذهنتان، اما «آکادمی کپلی» اینشکلی نیست! بیشتر وقتها توی این آکادمی فقط دو نفر هستند: پروفسورشخلی و خلخلی.

پروفسورشخلی استاد آکادمی کپلی است و خلخلی هم دستیارش. خلخلی سعی میکند تا میتواند از استادشخلی فلسفه یاد بگیرد، اما خب چون بیتجربه است، دستهگلهایی هم به آب میدهد!

آنها هر بار در مورد چیزهای مختلفی حرف میزنند. موضوع بحث آنها در این کتاب «هنر» است.

البته... این کتاب پروفسورشخلی و دستیارش خلخلی دربارهی هنر نیست. شما با خواندن این کتاب چیزی دربارهی فلسفهی هنر یاد نمیگیرید.

اصلاً این شما نیستید که در حال خواندن این کتاب هستید، راستش را بخواهید اصلاً کتابی در دست شما نیست! این کتاب، کتاب نیست! شما شما نیستید!

در بخشی از کتاب پروفسور شخلی و دستیارش خل خلی 3: داستان‌هایی فلسفی درباره‌ی هنر می‌ خوانیم:

در آکادمی فلسفه داشت از جا کنده می‌شد و پنجره‌ها می‌لرزیدند. خل‌خلی تک‌وتنها برای خودش آهنگ گوش می‌داد و خوشحال بود. اما این خوشحالی زیاد طول نکشید: «اینجا آکادمی فلسفه است یا دستیار من مهمانی گرفته؟!» «مهمونی که یه‌نفره نمی‌شه پروفسور. اینجا آکادمی فلسفه است ولی من داشتم بهترین آهنگ تاریخ همه‌ی دنیا رو گوش می‌کردم. جدید اومده آهنگش!» «خل‌خلی، ممکنه به خاطر صدای بلند این موسیقی ببخشمت، ولی برای این حرف خل‌خلی‌ای که زدی واقعاً باید اخراج بشی.» «پروفسور آخه چرا؟ شما حتی یه بار کامل این آهنگ رو گوش ندادید.» «نمی‌خوام هم گوش بدم خل‌خلی.»

من از گوراني ها مي ترسم

76,000 تومان
در بخشی از کتاب من از گورانی‌ها می‌ترسم می‌خوانیم: چی می‌شد اگر دعوتش را قبول می‌کردم و یک روز صبح، صبحانه را با او می‌خوردم؟ چرا نباید این کار را بکنم؟ از چی می‌ترسم؟ چرا این ترس لعنتی ولم نمی‌کند؟ مگر نه اینکه حالا آزادم؟ مگر نه این‌که حالا برای بهداشت اخلاقی جامعه خطری ندارم؟ از اول هم خطری نداشتم. زن‌های زشت، زن‌های معمولی، هیچ‌وقت برای جامعه خطر ندارند. من زشت نبودم اما خوشگل هم نبودم. معمولی بودم. معمولی شدم، بعد از آن‌که دانشجو شدم و آن بینی صدمنی را عمل کردم. من کپی پدرم بودم، پوست سبزه، دماغ بزرگ و پیشانی بلند را از او به ارث برده بودم. مادر هیچ‌چیز به من نداده بود. به بقیه‌ی بچه‌ها چیزی داده بود اما به من دریغ از یک انگشت پا. حتم ابراهیمِ خیابان‌گز‌کن چشم به ثروت پدرم داشت که آمد خواستگاری‌ام، وگرنه من انتخاب یکی‌مانده‌به‌آخرش بودم. عاشقش نبودم. چه‌طور می‌توانستم عاشقش باشم وقتی به تعداد زیادی از دخترهای دبیرستان جلال آل‌احمدِ گوران پیشنهاد ازدواج داده بود و من آخری‌شان بودم؟ با این‌همه خوشحال بودم که یک نفر به خواستگاری‌ام آمده. بختم باز شده بود و همین برایم کافی بود. به دکتر می‌گویم: «من از گورانی‌ها می‌ترسم.» می‌گوید: «چرا؟» «به خاطر شلاق زدن یه هم‌مدرسه‌ای و شریک‌جرمش تو اون سال‌ها.» کلاس اول دبیرستان بودم، پانزده سالم بود و عاشق احسان شیخ‌خانی شده بودم که خانه‌شان روبه‌روی خانه‌مان بود. می‌دانستم شیخ‌خانی‌ها از ملاکین آن اطراف هستند و برای خودشان اسم‌ و رسمی دارند. پدر احسان به نظرم در اداره‌ی کشاورزی، آب، برق، یک همچین جایی کار می‌کرد، رئیس اداره بود انگار. تمام سال‌هایی که در آن خانه بودیم، حتی یک بار من خانه‌شان را ندیدم. آن‌ها از ما هم خاص‌تر بودند. اما صبح‌به‌صبح پسرِ سر‌ به زیر و قد‌بلندشان را می‌دیدم که کیف به دست به دبیرستان می‌رفت، از من بزرگ‌تر بود. من عاشقش شده بودم و او چنان‌ که بعدها فهمیدم عاشق رودابه بود که خویش‌شان بود.