




بلای کبوترها
38,000 تومان
طرح رمان بلای کبوترها پیرامون قتل ترسناک و مرموزی ریخته شده که تا پایان کار خواننده را با خود میکشد. اما آنچه این قتل را ترسناکتر میکند، رفتار نژادپرستانهای است که جامعه در پیش میگیرد تا قاتل یا قاتلان را پیدا کند.
بلای کبوترها زندگی چند نسل از خانوادههای مهاجر را که همگی تحت فشار فرهنگ غالب جامعه هستند، بررسی میکند. در واقع قهرمانها برای حفظ باقیمانده آن چیزی که سنت و فرهنگ اجدادی است، میجنگند.
کشیشان و مبلغان مسیحی میکوشند قدیمیترها را از باورهای قومیشان وابکنند و مسیحیت را در میان آنها ترویج کنند. به خاطر همین است که سِراف میلک و برادرش، دو قهرمان به یادماندنی داستان، کشیشی را دست میاندازند و باورهایش را به چالش میکشند تا مقاومتی هر چند اندک کرده باشند. قهرمانهای رمان همه انسانهای جدا افتاده و سرگردانی هستند که به دنبال تکیهگاهی میگردند. عاشق میشوند و جستجو میکنند.
لوییز اردریک نویسندهای است که خود را وامدار بزرگانی چون مارکز و فاکنر میداند و در رمان بلای کبوترها نهایت استادی را به خرج داده تا اثری پیچیده با شخصیتهای فراوان بیافریند.
رمان بلای کبوترها نامزد جایزه پولیتزر سال ٢٠٠٩ بوده است.
در انبار موجود نمی باشد
بلای کبوترها
نویسنده |
لوییز اردریک
|
مترجم |
افشین رضاپور
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ٣٨٤ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٧ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستانهای آمریکایی
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ٣٣٤ گرم |
شابک |
9786002783998
|
وزن | 0.334 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
درخت تلخ
روح گریان من
خواهرم، قاتل زنجیرهای
خانه اوهام
مگه تو مملکت شما خر نیست؟
قلعۀ کارپاتها
در وِرست، یکی از روستاهای ترانسیلوانی در کشور رومانی، ماجراهای مرموزی در حال وقوع است و منشأ همۀ این ماجراها قلعۀ متروکه و مخوفی معروف به قلعۀ کارپاتهاست. اهالی ورست بر این باورند که این قلعه در تسخیر ارواح و اشباح است، از این رو احدی جرئت نمیکند حتی به آنجا نزدیک شود. همچنین باور دارند که افتادن آخرین شاخۀ درخت راشِ نزدیک قلعه مصادف خواهد شد با نابودی و ویرانی قلعه. تا اینکه یک روز فریکِ چوپان، به لطفِ دوربینی دوچشمی، میبیند که دود از دودکش قلعه برمیخیزد و این اتفاق به شایعاتی دامن میزند حول اینکه آیا موجوداتی انسانی آنجا ساکن شدهاند یا موجوداتی ماورایطبیعی. اهالی روستا به قدری کنجکاو میشوند که تصمیم میگیرند دل را به دریا بزنند و راهی آن قلعۀ مرموز شوند، بلکه از راز آن سردربیاورند. اما چه کسی جرئت میکند؟ فقط نیک دک، جنگلبان شجاع، و دکتر پاتاک، البته دومی بهاجبار. اما...
در این داستان با شخصیتهای جذابی آشنا میشویم از جمله بارون رودولف دوگورتز، آخرین بازماندۀ خاندان دوگورتز و مالک قلعۀ کارپاتها، و فرانس دوتِلِک، نجیبزدهای عاشقپیشه، که اگر نبود جسارت و نیز شیفتگیِ او نسبت به داستانهای اسرارآمیز، راز ساکنانِ قلعه هرگز فاش نمیشد.
ممکن است حین خواندن این داستان فکر کنید ژول ورن، برخلاف اغلب کتابهایش، از عناصر علمیِ چندانی بهره نبرده است. اما اینطور نیست، چراکه او از طریق اورفانیک، دانشمند و نابغهٔ قدرنادیدهٔ داستان، از «الکتریسیته»، که بهدرستی «روح جهان» نام گرفته، و نیز از تلفن و حتی گرامافون برای رسیدن به مقاصد شومش بهرۀ وافری میبرد، به طوری که ممکن است، تحت تأثیر وقایع داستان، از این اختراعات مفید بشری بیزار شوید.
گمان بر این است که برام استوکر، نویسندۀ ایرلندی، از این رمان ژول ورن برای نوشتن رمان خودش دراکولا در سال ۱۸۹۷ الهام گرفته است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.