بنیانگذاری آمریکا وقانون اساسی آن

25,000 تومان

قانون اساسی ایالات متحده قدیمی‌ترین سند از نوع خود در جهان است. همچنان که کشور از یک اتحاد موقتی ایالت‌ها به قدرتمند‌ترین ملت جهان تبدیل شده‌است، قانون اساسی آن نیز دو سده تغییرات را پشت سر گذاشته‌است. داستان چگونگی شکل‌گیری این سند شایان توجه است.

در مجموع، نماینگان مجمع قانون اساسی ۱۷۸۷ دانش‌آموخته و در گار حکومت با تجربه بودند. بسیاری از آن‌ها در جریان انقلاب آمریکا جنگیده و نماینده‌ی ایالت‌های خود در نخستین و دومین کنگره‌های ایالت‌های آمریکا بودند. برخی در تهیه پیش‌نویس قوانین اساسی ایلت‌های خود و اصول کنفدراسیون مشارکت کرده بودند. آن‌ها تجربه و مهارت خود را در تهیه پیپ‌نویسِ سندی بی‌همتا و نوآورانه به‌کارگرفتند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بنیانگذاری آمریکا وقانون اساسی آن

نویسنده
لیدیا بجورنلوند
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ٩
تعداد صفحات ١٦٨
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٣
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٨٦ گرم
شابک
9789643114930
توضیحات تکمیلی
وزن 0.386 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بنیانگذاری آمریکا وقانون اساسی آن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خاله بازی

180,000 تومان
«خاله بازی» داستان یک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخوان موقعیت خود وارد زندگی این مرد می‌شوند و نقشی را بازی می‌کنند که برای آن‌ها مقدر شده است. یکی می‌آید تا بمیرد، یکی می‌آید تا بماند، یکی می‌آید تا نپذیرد. آن که نمی‌پذیرد به کاستی‌های طبیعی خود گردن می‌گذارد اما سعی می‌کند رویاروی کاستی‌های اجتماعی بایستد و در نقشی که همگان برایش در نظر گرفته‌اند بازی نمی‌کند. او در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود است: خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد بیش‌تر مواظبش باش.» دسته گل را به طرفش دراز کردم. روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایستادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.» بلقیس سلیمانی، نویسنده رمان ستوده شده «بازی آخر بانو» در رمان «خاله بازی» نسلی را باز می‌خواند که جهان و بنیادهایش را دیگرگون می‌خواست، نسلی که نقش‌های ازلی را ابدی نمی‌خواست و ... این مرد یک آقای سنتی به تمام معناست. تو چطور متوجه نشدی؟ چرا فکر کردی این مرد به پای تو می‌سوزد و می‌سازد؟ چرا فکر کردی آن شور و شر عدالت طلبی و آزادی‌خواهی مخصوص دوران جوانی، مانع از بروز شخصیت واقعی‌اش می‌شود؟ ما ادامه سر راست پدران و مادرانمان هستیم. ابله!

آناهیتا در اسطوره‌های ایرانی

110,000 تومان
انسان در طول تاریخِ دیرپای خود همواره ذهنیتی دینی داشته و در این نظام ذهنی پدیده پرستش مادر ـ خدایان یکی از کهن‌ترین سنت‌های رایج بوده است. اناهیتا ــ این ایزدبــانـوی نامدار ایرانی ــ یکی از این مادر ـ خدایان است. تندیس‌های فراوانی که در بسیاری از نقاط این سرزمین یافت شده است، وجود او را در ذهن و باورهای مردم این مرز و بوم ثابت می‌کند. اما دایره آگاهی‌های ما از این مادرـ خدایِ کهن چندان نیز گستـرده نیست. مثلاً هنوز هم برای ما تاریخ دقیقِ پیوستن این بانوی ارجمند به جمع خدایان اساطیریِ این سرزمین دشوار است، همچنان که کاملاً مشخص نیست که وی از چه زمانی به نامی که شهرت یافته، خوانده شده است. ما با توجه به پیکره‌های بسیاری که از این مادر ـ خدای صاحب‌نام در جای جای این مرز و بوم یافت شده است، از او به عنوان یک "ایزدبانوی ایرانی" نام بردیم، اما واقعیت آن است که این بانوی بزرگ را نه تنها ساکنان این مرز و بوم، بلکه مردم بسیاری از بخش‌های جهان نیز ارج می‌نهاده‌اند و ستایش می‌کرده‌اند
سفارش:0
باقی مانده:2

بازی آخر بانو

250,000 تومان
دستش گرم بود، در را که بست بازى را شروع کردم، همان جا توى هال روى زمین نشستم و چادر سفید را تا روى ابروهایم‏کشیدم‏. »به خانه بخت خوش آمدى‏.« چیزى نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگى بود، ظاهراً سه اتاق خواب داشت‏. خانم دکتر محمدجانى هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان‏. این زن مرموز که در کلاس‏هاى فلسفه‏اش جدیتى غریب‏دارد، در بعدازظهرهاى جلسه‏هاى داستان انسانى دیگر است: مهربان و صمیمى‏. و آیا همین نمى‏تواند دلیلى باشد براى‏گلبانو بودن او؟ زنى که خواسته و ناخواسته در دشوارترین وقایع تاریخ معاصرمان نقش‏آفرینانه حضور داشته و با این همه‏بازیگرى بوده است در دست مردانى بازیگردان؛ مردانى که هر یک بنابه هواى خود حضورش را نقش و نام بخشیده‏اند.

کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین

58,000 تومان
زنی دخترش را پیش از موعد به دنیا می‌آورد. بچه بسیار کوچک است، اما از همان ابتدا جای خاص خودش را پیدا می‌کند. زمان می‌گذرد و او این‌بار شاهد پر کشیدن فرزندانش از آشیانۀ خانوادگی است. شاهد فضایی خالی و تنهایی غریبی که فقط خاطرات را زنده می‌کند. بار اول باید یاد بگیرد مادری تمام‌وقت شود، بار دوم باید بیاموزد از مادر بودن بازنشسته شود. داستانِ این کتاب داستانِ لحظاتی است که زندگی را زیر و رو می‌کند، امواج احساساتی که همه‌چیز را سر راه خود می‌روبد، و برخوردهای تأثیرگذاری که سرنوشت آدمی را تغییر می‌دهد. ویرژینی گریمالدی، با صداقت بی‌پایان و طنز سرشار خود، ما را با زندگی آنان آشنا می‌کند و از ما می‌خواهد در شادی و غم‌ها، در خاطرات، رویاها و امیدهایشان سهیم شویم. گریمالدی طبق نظرسنجی مجلۀ فیگارو در سال  ٢٠١٩ پر مخاطب‌ترین زن رمان‌نویس فرانسه بوده است.

امروز چیزی ننوشتم

9,000 تومان
دراواخر سال ١٩٣٠ خارمس تعدادی ازقطعات کوتاه نثر ونمایشنامه‌های خود را در یک دفتر ساده پاکنویس کرد. مجموعه آثاری که در این دفتر آمده‌اند غالباً (باجوهرمشکی) از دفترها و چرکنویس‌های دیگر پاکنویس شده‌اند و معمولاً نسبت به نسخهاول کمی ویرایش شده اند. دانیل خارمس از نویسندگانی بود که قربانی خشونت دستگاه پلیس یرژیم استالین شد. او سه بار دستگیر شد که هر سه بار هم ژوزف استالین بر این دستگیری‌ها نظارت داشت. اولین باردرسال ١٩٣١ به اتهام عضویت درگروه نویسندگان کودک ضدشوروی، بار دوم به بهانه فروشندگی در بازار سیاهی مشکوک درسال ١٩٣٥ و در نهایت در سال ١٩٤١ هنگامی که ارتش آلمان به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد و تمام کسانی که سابقه محکومیت سیاسی داشتند در سراسر کشور و همینطور لنینگراد به دلیل احتمال خیانت به کشور دستگیر شدند . حقایق بسیاری در مورد قربانی شدن خارمس به دست رژیم شوروی برای گفتن وجود دارد. این کتاب دستنوشته‌های مردی است که داستان‌ها، حکایت‌ها و تمثیل‌هایش، تفسیری است بر خشونت قدرت و پوچی زندگی از دید حزب کمونیست در شوروی سابق.

حیرانی

32,000 تومان
«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال ١٣٨٩ رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.