



بهره وری و عملکرد در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی
4,300 تومان
برمن، یکی از اساتید صاحب نام رشته مدیریت دولتی، در این کتاب، با تأکید بر نقش و اهمیت مأموریت سازمان های دولتی و غیرانتفاعی، بر ضرورت نگارش اثر خود نیز تأکید کرده است و با پرداختن به ابعاد گوناگون عملکرد در این بخش ها و چالش های پیش روی مدیران این سازمان ها برای بهبود و ارتقای بهره وری، درک روشنی برای خوانندگان فراهم آورده است.
از ویژگی های برجسته این کتاب، تحلیل مقایسه ای رویکردهای متفاوت عملکرد و بهره وری و پیگیری در رسیدن به یک دیدگاه عمومی و منطبق با شرایط سازمان های امروزی در بخش های دولتی و غیرانتفاعی، با تأکید بر وجوه مشترک نظریه ها و الگوهای پیشین و نوین است.
در انبار موجود نمی باشد
بهره وری و عملکرد در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی
نویسنده |
اون ام.برمن
|
مترجم |
دکتر مهدی کاظمی، وحید رنجبر، مریم شهابی کارگر
|
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 344 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1397 |
سال چاپ اول | ———— |
موضوع |
مدیریت و حسابداری
|
نوع کاغذ | ————— |
وزن | 471گرم |
شابک |
9789645305626
|
وزن | 0.471 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 1/ املت شکر
علاوه بر این، برای خانوادهی ژانها اتفاقات عجیب، غیرمنتظره و بامزهی زیادی هم میافتد که نباید از دستشان بدهید.
قزاق ها
در بخشی از کتاب قزاقها میخوانیم
چنین کاری با دختر وحشتناک بود، جنایت بود. از آن بدتر این بود که به یک بانو، به زن دمیتری آندرهایچ النین تبدیلش کنی، مثل زن قزاقی که با افسر ما ازدواج کرده است. اگر خودم میتوانستم قزاق شوم و با لوکاشکا گله بدزدم، چیخیر بخورم، ترانه بخوانم، مردم را بکشم و شبانه مست و لایعقل پشت پنجرهاش بروم، بیآنکه فکر کنم کی هستم و چرا این کار را میکنم، قضیه فرق میکرد. آن وقت میتوانستیم یکدیگر را بفهمیم، من هم میتوانستم احساس خوشبختی کنم. من سعی کردم این زندگی را ترک کنم و شدیداً احساس ضعف و شکست کردم. نتوانستم خودم و گذشتهی پیچیده، ناهماهنگ و زشتم را فراموش کنم. هیچ امیدی به آیندهام ندارم. هر روز این کوههای پُربرف و این زن خوشبخت و باوقار را در مقابل خود میبینم، و احساس میکنم این زن که یگانه امکان خوشبختی در این جهان است، به من تعلق ندارد. وحشتناکترین و شیرینترین چیز، در شرایطی که من هستم، این است که احساس میکنم او را میفهمم، اما او هرگز مرا درک نمیکند. درکم نمیکند نه برای اینکه از من پایینتر است، برعکس، او نمیخواهد مرا درک کند. او خوشبخت است، مثل طبیعت، منظم و آرام است و سرش توی کار خودش است. اما من موجودی فاسد و ضعیفم که میخواهم او احساس و رنج مرا درک کند. شبها نمیخوابیدم، بدون هیچ هدفی پشت پنجرهی اتاقش میایستادم و حساب بلایی را که به سرم میآمد نمیکردم. هجدهم همین ماه گروهانمان به مأموریت رفت. سه روز را بیرون از دهکده گذراندم. دلم گرفته بود و به همهچیز بیتفاوت بودم. خواندن ترانه، بازی ورق، نوشخواری، و حرف زدن از ترفیع بیشتر از همیشه برایم نفرتآور بودند. امروز به خانه برگشتم و ماریانا، خانهام، عمویروشکا، و کوههای پر از برف را از ایوان دیدم، و این احساس خوشحالی تازه و نیرومند برایم کافی بود تا همهچیز را بفهمم.کوفسکی، کارآگاه خصوصی 1/ دسیسهی آدامسی
اولین ماجرای کارآگاهی او برمیگردد به ناپدیدشدن بستههای آدامس محبوبش از پیشخوان دکهی سر کوچهشان. کارآگاه کوفسکی به تکاپو میافتد. نکند همهی اینها زیر سرِ «افعی» باشد؟
تاریخ فلسفهی راتلج (جلد پنجم): فلسفهی بریتانیایی و عصر روشنگری
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد پنجم: فلسفهی بریتانیایی و عصر روشنگری
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد پنجم: فلسفهی بریتانیایی و عصر روشنگری، به تحولات فلسفی قرن هجدهم میلادی اختصاص دارد و میکوشد از تأثیر عصر روشنگری بر اندیشهی آن دوران بگوید. این کتاب ضمن تشریح معنای روشنگری و فلسفهی بریتانیایی، رابطهی متقابل آن با روشنگری فرانسوی و آلمانی را توضیح میدهد و مکتب و ایدههای فیلسوفانی همچون جان لاک، نیوتون و هیوم را مرور میکند. ویراستاری این جلد بر عهدهی استوارت براون بوده است.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد پنجم: فلسفهی بریتانیایی و عصر روشنگری
با وقوع رنسانس بسیاری از افکار و ایدههای انسان تغییر کرد و زندگی شکل جدیدی به خود گرفت، اما فلسفهی مسیحیت و ایدههای مذهبی همچنان وجود داشتند. با وجود تفاوتهای ماهویای که رنسانس و قرونوسطی داشتند، برخی مشابهتها میان این دو دوره وجود داشت. ظهور عقلگرایی در دورهی دوم رنسانس بود که باعث تحولات بزرگ این عصر شد و تا حدی مسیحیت را به حاشیه راند. عقلباوران، مبنای همهچیز را خرد و عقل انسان گذاشتند و معتقد بودند به این شکل میتوان به کنه حقیقت پی برد. موتور محرکهی اصلی عقلباوری و آنچه آن را به پیش میبرد، علم بود. دکارت یکی از مهمترین دانشمندان و متفکرین قرن هفدهم، از پیشروان این مکتب فکری محسوب میشد. ماحصل افکار و تلاشهای او و دیگر عقلگرایان، در دهههای پایانی قرن هفدهم بروز کرد؛ در قالب جنبشی بزرگ که به نام روشنگری معروف شد. روشنگری که بر سه مفهوم اندیشه، انسانگرایی و مدارا تأکید میکرد، از بریتانیا و با دانشمند-فیلسوفهایی مثل نیوتون آغاز شد، به آلمان رفت و در نهایت، در فرانسه به اوج خود رسید. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد پنجم: فلسفهی بریتانیایی و عصر روشنگری (Routledge History of Philosophy Volume V) به تحولات اواخر قرن هفدهم و قرن هجدهم میپردازد و اتفاقات عصر روشنگری را بررسی مینماید. کتاب مباحثش را از علم و فلسفهی بریتانیایی آغاز میکند که در حقیقت خاستگاه عصر روشنگری است و به دنبال آن، مهمترین ایدهپردازان این جنبش یعنی نیوتون، جان لاک، برکلی و هیوم را معرفی میکند و افکارشان را توضیح میدهد. بسیاری از محققین، روشنگری را نه یک کل منسجم، که بیشتر پدیداری فرهنگی و متنوع میدانند. عصر روشنگری در طول بیش از صدسال، پدیدههای فرهنگی متفاوت و فلسفههای مختلفی را به خود دید. گرچه همهی آنها سعی داشتند به اصولی مشترک پایبند باشند، ولی در نگرش و جزئیات و ایده متفاوت بودند. بهعنوان نمونه، فلسفهی روشنگری را دنبالهی عقلگرایی میدانند، اما برخی تاریخشناسان جان لاک و هیوم را از دکارت و اسپینوزا متمایز میکنند و اعتقاد دارند اینان بیشتر تجربهگرا بودند تا عقلگرا. باوجود این تکثر و پراکندگی، نکتهی برجستهی دوران روشنگری این بود که پدیدهها در تعامل با یکدیگر قرار داشتند و عمیقاً بر هم تأثیرگذار بودند. ایرلندیها انگلیسیها را متأثر کردند، فرانسویها ایدههای جان لاک انگلیسی را گرفتند و در نهایت به خود انگلیسیها پس دادند. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد پنجم: فلسفهی بریتانیایی و عصر روشنگری (British Empiricism and the Enlightenment)، بهتفصیل این تأثیرات متقابل بین فلسفههای روشنگری و تنوع آنها را بررسی میکند. این کتاب پس از عنوان کردن فلسفهی نیوتون، نظریهی سیاسی جان لاک و فلسفهی اخلاق و سیاست هیوم، به سراغ روشنگری فرانسه میرود و از جریانهای شاخص آن مثل مادیگرایی، علم، جبرگرایی و دئیسم صحبت میکند. در ادامه نیز تفکر آلمانی و رابطهی متقابل آلمان و انگلستان بررسی میشود.جاودانگان
معرفی کتاب جاودانگان
کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی دورافتاده، به آنجا فرستاده میشود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخزده مییابد، از روی ناچاری به قصر اشرافزادهای پناه میبرد و مجبور میشود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادیای رخ میدهد که بازرس به تردید و وحشت میافتد.دربارهی کتاب جاودانگان
ماجرای کتاب جاودانگان، نوشتهی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیهای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی بسیار دور، راهی آنجا میشود. اهالی از اشرافزادهی روستایشان شکایت کردهاند و از دولت خواستهاند به داد آنها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همینطور یافتن نشان همکارش به روستا میرود. او بهمحض آنکه از کالسکه پیاده میشود، میفهمد که هیچ جنبندهای در این قصبه نیست. هوا بهشدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه میکوبد ولی هیچکس در را به روی او نمیگشاید. بازرس متعجب میشود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است. در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس میرساند و به او میگوید که میتواند شب را در قصر اشرافزادهی روستا سر کند. این شاهزاده و خانوادهی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه میشود و به قصر میرود؛ جایی در دامنهی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی میکند، ولی بازرس کمکم میفهمد که به جایی عادی وارد نشده. آدمهای آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمیخورند و در اتاقهایشان گرگ نگه میدارند. بازرس دچار واهمه میشود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...شاگرد قصاب
در بخشی از کتاب شاگرد قصاب میخوانیم
باران ناجوری میآمد. یک گوشهی خیابان ایستادم و تابلویی را تماشا کردم. یک مرد کچل که با چراغ نئون درست کرده بودند. وقتی چراغ خاموش بود کچل بود، ولی وقتی روشن میشد مو درمیآورد. عالی بود. چرا کچل شوید؟ با انواعواقسام رنگها این را مینوشت. تا آخر عمرم میتوانستم بایستم و تماشا کنم. صدای آواز یک دختر شنیدم. از کلیسا میآمد، رفتم تو. لباس سفید تناش بود و آهنگی راجعبه باغوبستان میخواند. به عمرم همچین آوازی نشنیده بودم. نتهای پیانو به شفافیت آب چشمه بودند که از صخره میریزد پایین و مرا یاد جو انداختند. اولینبار در کوچهی پشت خانهمان دیدمش. چهار پنج سالمان بیشتر نبود. کنار یک چاله بغل مرغدانی نشسته بود. چند هفته یخبندان بود و او هم داشت با یک تکه چوب میزد روی یخ. یککم نگاهش کردم و بعد بهش گفتم اگه صد میلیون میلیارد تریلیون دلار ببری چهکار میکنی؟ نگاهم نکرد، به زدن روی یخ ادامه داد. بعد بهم گفت چهکار میکند و همین سرمان را مدت زیادی گرم کرد. این اولینباری بود که جو پرسل را دیدم. آن روز یک گل نرگس برفی توی راهآب بود، یادم مانده چون فقط همان یکی بود. یکی از آن روزهایی بود که تقریباً میتوانستی صدای همهچیز را به شفافیت صدای این دختر بشنوی. بهترینِ روزها بود، آن روزها با جو. بهترین روزهای عمرم، قبل از بابا و نوجنت و شروع اینها. یک مدت طولانی آنجا نشستم، نمیدانم چهقدر. بعد خادم کلیسا آمد پیانو را هل داد و برد. وقتی دوباره نگاه کردم دختر لباسسفید رفته بود. ولی اگر با دقت گوش میکردی هنوز موسیقی را میشنیدی. اسم آهنگ بود در باغهای سالی. میخواستم اینقدر بنشینم که تمام رد آهنگ پاک شود. انگار توی نور رنگی خورشید عصر که از پنجره به داخل میریخت شناور بودم.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.