به گزارش اداره هواشناسی؛ فردا این خورشید لعنتی

11,000 تومان

رمان«به گزارش اداره هواشناسی…» ساختاری درهم پیچیده و ضد زمان دارد. کتاب به خاطرات چند سویه‌ی یک روزنامه‌نگار و نویسنده به نام احمد می‌پردازد که صورت‌ها و شکل‌های مختلف مرگ را در دهه‌های مختلف تجربه کرده است. احمد زمان را گم کرده است گاهی به سال ٦٠ برمی‌گردد و کودک می‌شود و گاهی مردی می‌شود که از جنگ برگشته، او در روایت شاعرانه خود می‌کوشد کابوس‌ها و رؤیاهایش را لمس کند اما با مرگ ناگهانی همسر و دختر محبوبش کابوس‌هایش دو چندان می‌شود. رمان خط سیر زمانی منظمی ندارد و به طریقی می‌کوشد با زبانی آهنگین به فرم‌های رمان – شعر نزدیک شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

به گزارش اداره هواشناسی؛ فردا این خورشید لعنتی

نویسنده
مهدی یزدانی خرم
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٧٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٦
سال چاپ اول ١٣٨٣
جایزه‌
برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان متفاوت جایزه‌ی ادبی واو
نوع کاغذ ——
وزن ۱۷۴ گرم
شابک
9789643115579
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.174 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “به گزارش اداره هواشناسی؛ فردا این خورشید لعنتی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بگذار برسانمت

7,000 تومان
بگذار برسانمت شامل ١٧ داستان کوتاه و خواندنی است. در داستان اول این کتاب می‌خوانیم: پدرم می‌گوید: «چند بار بهت بگویم هر روز هر روز چادر سرت نکن برو پی خرید آت و آشغال.» مادرم می‌گوید: «وا! کِی من هر روز هر روز رفتم؟ به جای دست درد نکند است شمس‌الله؟» «حالا کدام چادر سرت بود؟» «همان چادر مشکی گلدارم. مگر فرقی هم دارد.» «دِ همین دیگر! حالا کو تا تو فرق این چیزها را بفهمی.» «باز از خودت حرف درآوردی شمس‌الله؟» «اگر زن موقع راه رفتن قرو قمیش نیاید کسی باهاش کار ندارد.» «خجالت بکش شمس‌الله! بعدِ یک عمر کلفتی تو این خانه، این دستمزدم است، آفرین شمس‌الله! آفرین! خوشم باشد.» «حالا چه شکلی بود؟» «خیر سرش موهای جوگندمی‌اش را زده بود بالا اما ابروهای آن چشم‌های هیزش سیاه بود.» «بفرما! ببین چطوری رفته تو نخ آقا!» «خوب، نگه داشت کنارم؛ فکر کردم فامیلی همسایه‌ایه، نگاهش کردم. وقتی بی‌حیا گفت: بگذار برسانمت، روم را برگرداندم.»... محمد رضا گودرزی نویسنده این کتاب است که از مجموع آثار وی مجموعه پشت حصیر، فینالیست بنیاد گلشیری و منتقدان مطبوعات شده است.

سه نفر بودیم

15,000 تومان
محمد متوسلانی بی‌تردید یکی از پدیده‌های سینمای ایران است. او دیر زمانی در کنار دو کمدین دیگر، منصور سپهرنیا و گرشا رئوفی «سه کمدین» بی همتای سینمای ایران را از اواخر دهه ١٣٣٠ شکل می‌دهد و تا نیمه اول دهه ١٣٥٠ با آنها همراه و سپس وارد عرصه کارگردانی می‌شود. متوسلانی در سال‌های پس از انقلاب هم بازیگری و هم کارگردانی را ادامه می‌دهد و فیلم کمدی و پرفروش «کفش‌های میرزا نوروز» (١٣٦٤) را می‌سازد که نشان از شناخت خوب و تجربه‌اش در سینمای کمدی آن هم با حضور متفاوت بازیگری مثل علی نصیریان در نقش اصلی داشت. کتاب سه نفر بودیم جدا از نقش متوسلانی در سینمای ایران، از آن جهت حائز اهمیت است که «فرخنده آقایی» به عنوان نویسنده‌ای که چندین مجموعه داستان کوتاه و رمان نوشته و تا کنون چندین جایزه ادبی را به خود اختصاص داده این بار دست به کار متفاوتی زده و با آگاهی کامل از دانش سینمایی، اثری را پدید آورده که خواننده علاقه‌مند با خوانش آن می‌تواند به زوایای کار یک کارگردان و بازیگر مطرح در قبل و بعد از انقلاب پی ببرد، چرا که محمد متوسلانی خاطرات بیش از پنجاه سال کار حرفه‌ای خود را با «فرخنده آقایی» در میان گذاشته است. نقدی بر این کتاب

امپراتوری ایران

110,000 تومان
کتاب «امپراتوری ایران» اثر «دان ناردو» در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. این کتاب منبع کاملی درباره‌ی حکومت‌های مختلف حاکم بر سرزمین پارس است و علت سقوط و پیروزی سلسله‌های مختلف را بیان می‌کند. در ابتدا کتاب رویدادهای مهم در تاریخ امپراتوری ایران آورده شده است که شامل رخدادهای قبل از میلاد مسیح تا انقلاب سال ۱۳۵۷ است. کتاب «امپراتوری ایران» با یک نگاه کلی حوادث و اتفاقات باستان را بیان می‌کند و درباره‌ی تفاوت و قدرت دو سرزمین ایران و یونان در آن زمان صحبت می‌کند. در بخش پیشگفتار کتاب، نویسنده به سؤال «آیا یونان خوب و ایران بد بود؟» پاسخ می‌دهد و درباره‌ی پیوند جدایی‌ناپذیر یونانیان و ایرانیان سخن می‌گوید. در زمان باستان تاریخ را نویسندگان و فیلسوفان یونانی نگاشته‌اند به همین دلیل تاریخ این دو سرزمین درهم‌تنیده است و نمی‌توان آن‌ها را از یکدیگر جدا کرد.

خواب‌هایت را در این خانه تعریف نکن محمود

9,000 تومان
محمود مردی میانسال و استاد دانشگاه است. در احوالات عرفانی و دنیای دلخواه خود، یعنی قرن چهارم و پنجم سیر می‌کند. اتفاقی باعث می‌شود که محمود خود را در همان قرن‌ها و در پیشگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر ببیند و عاشق یکی از مریدان او شود. درهم آمیختگیر کلاسیک ومدرن ونیز چاشنی طنز و فانتزی در بستری تاریخی منجر به خلق داستانی جذاب و خواندنی با ویژگی‌های خاص نویسندگی عباس سلیمی شده است. در قمستی از این کتاب می‌خوانیم:   از خرانق گذشته‌ایم و بر کویر می‌رانیم. داریم از کنار آن تابلوهای سبز فلکی می‌گذریم و هر تابلو آسمانی است که وقتی محوش می‌شوم، قلپ‌قلپ آب وارد شش‌هایم می‌شود و دست و پا می‌زنم، نفسم می‌گیرد  و حتی با بودنِ حسن، که می‌خواهد آن‌قدر بزی‌ام تا خودش رگ بِسملم را بزند، غرق می‌شوم. رنگ سبز فلکی همیشه همین بلا را سرم می‌آورد؛ وقتی بر آن تمرکز می‌کنم خیزاب‌های سهمگین به سویم می‌تازند. گاهی هم کف می‌کند و در برم می‌گیرد و دست و پا می‌زنم، آن‌گاه حسن به سخن می‌آید و می‌گوید: «فلسفی نشو فقیر! اصلاً رنگی نیست و آنچه هست تابلو است و تابلو هم نیست، آن تویی و تو هم نیستی و آنچه هست اوست.»

رئیس جمهور ما

12,000 تومان
دوستان گمراه من: ... می‌دانم که شیطان نیز مانند من از شرارتی که می‌توان و باید در دنیا به کار بست عمیقا آگاه است. برای این‌که اشتباهی پیش نیاید باید بگویم ما در رقابتی مرگبار با پادشاهی نیکی هستیم. شکی ندارم که خواند صلح به قول خودش قیام کرده تا »ما را زیر پای خویش له کند« و هیچ مانعی او و گروه فرشتگانش را از رسیدن به این هدف باز نخواهد داشت. شیطان می‌گوید هدف ما فقط نگاه داشتن شرارت برای خود نیست, بلکه باید آن را به تمامی هستی گسترش داد, زیرا تقدیر دوزخ این است. ... مخالفت من با شیطان در اهداف جهنم نیست بلکه در ابزارهای رسیدن به این اهداف است.

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب