تابستان

11,500 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
شما تابستان‌های کودکی‌تان را چطور به یاد می‌آورید؟ این تابستان‌ها برای لوری روزهای پر از گل، هیجان‌انگیز و بی‌پایان‌اند. در این‌جا، خاطراتی ناب از تابستان برایمان زنده شده‌اند – دره‌ای دور که پر است از بوی علوفه، وزوز زنبورها، چیدن و بلعیدن توت‌های سیاه و بازی‌هایی که تا آخرین ساعت‌های گرگ و میش ادامه دارند. نوشته لذت‌بخش و پرشور لی عصاره‌ای است از فصل طلایی انگلیس…

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تابستان

نویسنده لوری لی
مترجم صبا راستگار کریمی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 108
نوع جلد شوميز
قطع پالتویی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1397
موضوع
ادبیات داستانی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9789644160523

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تابستان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جنگاوران 2 سامورایی

20,000 تومان
چگونه در دوران گذشته مردان جوان سامورایی می‌شدند؟ سامورایی کیست؟ چگونه می‌توان یک سامورایی شد؟ آیا این پرسش شما را شگفت زده می‌کند؟ با خواندن این کتاب خواهید دانست چگونه سامورایی‌ها قدم به این راه دشوار سخت می‌گذاشتند.

کتاب مقلدها

75,000 تومان

معرفی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نام‌های براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی هم‌سفر می‌شوند و سرنوشتشان به هم گره می‌خورد. آن‌ها به کشور هائیتی می‌روند که دووالیه با سازمان مخوفش، تون‌تون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن‌ بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان می‌کند ما همه مسخره‌بازانی هستیم که در مسخره‌بازی بزرگ زندگی گرفتار شده‌ایم.

درباره‌ی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصل‌ترین و لذت‌بخش‌ترین رمان‌های گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت می‌کند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیره‌ی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ به‌همین‌خاطر با یک کشتی موسوم به مده‌آ از آمریکا به هائیتی می‌رود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا می‌شود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر می‌کنند گیاه‌خواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و می‌خواهند در آن‌جا یک مرکز گیاه‌خواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چاره‌ای جز گیاه‌خواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمی‌شود که بخورند! دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی می‌کند؛ اما براون به او شک دارد و احساس می‌کند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار می‌کند و به هتل براون پناه می‌برد، این شک به یقین بدل می‌شود. یک فروشنده‌ی داروی دوره‌گرد و سیاه‌پوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مده‌آ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی می‌روند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقه‌اش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آن‌جا سفر می‌کند. اما علت فرار او چه بوده؟ دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) می‌خواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیس‌جمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیره‌ی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبه‌نظامی با نام تون‌تون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار می‌گرفت تا حد مرگ کتک می‌زدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آن‌ها سر می‌زد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدت‌ها تحت سلطه‌ی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر می‌بردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.

کتاب زندگی و هنر پیکاسو

125,000 تومان
معرفی کتاب زندگی و هنر پیکاسو احتمالا درباره هیچ هنرمندی در زمان حیاتش، به اندازه پابلو پیکاسو، مقاله، کتاب، رساله، تفسیر، نقد و یادداشتی نوشته نشده است. شاید هیچ هنرمندی با این همه رسانه هنری متنوع و گوناگون، به اندازه پیکاسو کار نکرده است. او از نقاشی رنگ روغن تا طراحی، مجسمه‌سازی، گرافیک، سرامیک و همچنین استفاده از ابزارهایی مانند گواش، پاستل و مداد رنگی برای آثار خود استفاده کرده است. علاوه بر این، او توانسته است لیتوگرافی، چوبکاری، ساخت پیکره‌هایی از گچ و چوب، مجسمه‌های برنزی و ترکیب بندی از کاغذ، پارچه و چسب را به خوبی به اجرا درآورد. همچنین، او توانسته است ساختواره‌هایی از آهن و مفتول، چوب یا ورقه‌های فلزی، عکس‌ها و طرح‌هایی برای لباس‌ها، پرده‌های پیش و پس صحنه تئاتر و باله، و همچنین نوشتن شعر و نمایشنامه ارائه دهد. سبک نقاشی پیکاسو، که به عنوان نقاشی نقشه‌برداری یا کوبیسم شناخته می‌شود، یکی از برجسته‌ترین و معروف‌ترین سبک‌های هنری قرن بیستم است. پیکاسو در این سبک، به طراحی اشیا و اشکال سه بعدی با استفاده از مجموعه‌ای از خطوط، سطوح و رنگ‌ها می‌پردازد. در نقاشی نقشه‌برداری، پیکاسو از روشی استفاده می‌کند که اشکال و اشیا را به شکل هندسی و هندسه‌گونه تجزیه می‌کند. این سبک بازنمایی هنری بر اساس رویکرد کوبیسم، که از اواخر دهه ۱۹۰۰ تا اوایل دهه ۱۹۱۰ رایج بود، ظهور کرد. پیکاسو در آثار خود از هندسه، چند رویه، و تجزیه و تحلیل اشکال استفاده می‌کند تا به نمایش رساندن اشیا و اشکال در زوایای مختلف بپردازد. در سبک نقاشی نقشه‌برداری، پیکاسو به استفاده از رنگ‌های شدید و قاطع نیز مشهور است. او از رنگ‌ها برای بیان احساسات و ارائه ابعاد عمیق‌تر در تصویر استفاده می‌کند. این سبک به شیوه‌ای بی‌رحمانه و پرانرژی توانست در هنر جدید تأثیر بسزایی داشته باشد و پیشگام بسیاری از جنبش‌های هنری بعدی نظیر سررئالیسم و اکسپرسیونیسم باشد.

انقراض ششم

49,000 تومان
طی پانصدمیلیون سال گذشته پنج انقراض جمعی رخ داده است که در هر یک از آن‌ها تنوع گونه‌های زنده به‌یکباره و به طرزی چشمگیر کاهش یافته است. دانشمندان هم‌اکنون در نقاط مختلف جهان فرایند انقراض ششم را زیر نظر گرفته‌اند و درباره‌اش مطالعه می‌کنند. طبق پیش‌بینی‌شان این انقراض، پس از برخورد آن سیارک به زمین که دایناسورها را از روی زمین محو کرد، ویران‌کننده‌ترین انقراض جمعی است. الیزابت کولبرت در کتاب انقراض ششم، که هم نثر صریحی دارد و سرگرم‌کننده است و هم آگاهی‌بخش، به ما می‌گوید که چرا و چگونه انسان‌ها فرایند حیات در کرۀ زمین را، به نحوی بی‌سابقه در تاریخ حیات این سیاره، دستکاری کرده‌اند. کولبرت، با بهره‌گیری از مفهوم تاریخ انقراض و توصیف گونه‌های حیرت‌انگیزی که قبلاً از بین رفته‌اند، گزارشی جامع و تأثرانگیز از نابودی گونه‌هایی ارائه می‌دهد که جلو چشممان دارند منقرض می‌شوند. او ثابت می‌کند که انقراض ششم احتمالاً ماندگارترین میراث بشر بر زمین است و ما را وامی‌دارد که در پی پاسخ این سؤال اساسی برآییم: «معنای انسان بودن چیست؟» الیزایت کولبرت برای نوشتن کتاب انقراض ششم، در سال ۲۰۱۵ در بخش کتاب‌های غیرداستانی عام، برندۀ جایزۀ پولیتزر شده است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب خانه خاموش

295,000 تومان
معرفی کتاب خانه خاموش در عمارتی قدیمی در کنثیسار-که سابقا دهکده ی ماهیگیری بوده و اکنون به محلی پررفت وآمد و مدرن در نزدیکی استانبول تبدیل شده-بیوه ای سالخورده به نام فاطما، انتظار بازدید سالانه ی نوه هایش را می کشد: فاروک، تاریخ نگاری فاسد و شکست خورده؛ خواهر حساس و چپ گرای او به نام نیلگون و نوه ی کوچکتر، متین که علاقه مند به زندگی مدرن است و رویای زندگی در آمریکا را در سر می پروراند. فاطما برای چندین دهه در این روستا زندگی کرده است: از زمانی که همسرش، دکتری جوان و آرمان گرا، برای کمک به ماهیگیران فقیر به این روستا آمد. حالا او مدت هاست که مریض است و خدمتکار باوفایش رجب، یک کوتوله و فرزند نامشروع دکتر، از او مراقبت می کند. فاطما و رجب خاطرات مشترک خوب و بد فراوانی را به یاد دارند. اما پسرعموی رجب، پسری که از مدرسه اخراج شده و تمایلات افراطی میهن پرستانه دارد، این خانواده را وارد جریانات و آشوب های فزاینده ی سیاسی کشور می کند. رمان خانه ی خاموش، رمانی مسحورکننده است که کشمکش بلندمدت ترکیه در مواجهه با مدرنیته را به زیبایی به تصویر کشیده است.