تاریخچه‌ی آواشناسی و سهم ایرانیان

9,800 تومان

آواشناسی یکی از شاخه‌های زبان‌شناسی و بر سه نوع است: آواشناسی تولیدی، صوتی (آکوستیک) و شنیداری در آواشناسی تولیدی، آوای زبان را بر اساس اندام‌های گفتاری توصیف می‌کنند. در آواشناسی صوتی، ویژگی‌های فیزیکی آواهای زبان بررسی می‌شود. آواشناسی شنیداری نیز، مربوط به نحوة ادراک آواها است و بیش‌تر با روان‌شناسی زبان پیوند دارد. امروزه برای بررسی آواشناسی لازم است پیشینة آواشناسی در پیشینة مطالعات زبان جست‌وجو شود. بدین‌منظور، در این کتاب، آواشناسی در محدودة زمانی حدود قرن ششم قبل از میلاد تا قرن پانزدهم میلادی بررسی شده است. نخست دربارة یونان، روم، هند و دانشمندانی که در آن کشورها و در آن دوره، زبان را بررسی کرده‌اند، بحث شده است. سپس مطالبی دربارة اوضاع اجتماعی ایران، پس از ورود اعراب، زبان علم و چگونگی مطالعات دستوری آورده شده است. در پایان، آواشناسی در سرزمین‌های اسلامی بررسی و آثار دانشمندان در حوزة آواشناسی زبان عربی و آواهای زبان فارسی در قرون اولیة هجری ارزیابی و شرحی بر آنها داده شده است؛ ضمن آن که، سهم دانشمندان ایرانی در تکوین آواشناسی نیز در همین مقال مشخص گردیده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تاریخچه‌ی آواشناسی و سهم ایرانیان

نویسنده سیدمهدی سمائی
مترجم
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 126
قطع و نوع جلد رقعی (شومیز)
سال انتشار 1393
شابک 9789642130559
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخچه‌ی آواشناسی و سهم ایرانیان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و …)

160,000 تومان

معرفی کتاب راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و ...)ل

اغراق نیست اگر بگوییم که در پدیدارشناسی روح، درک پروژه‌ی کلی اثر عمدتاً تحت‌الشعاع تفسیرهای جزءنگرانه قرار گرفته است. می‌توان ادعا کرد که علی‌رغم تمام تفاسیر مطرح درباره‌ی فصول مختلف این کتاب و نیز شهرت و محبوبیت زایدالوصف این اثر در فضای فلسفی، پدیدارشناسی روح در مقام یک ایده‌ی کلی، هنوز مهجور مانده و کلیتِ آن تحت‌الشعاع استعمال‌های جزئی قرار گرفته است. در فضای هگل‌پژوهی انگلیسی‌زبان، اقبالِ تفسیری تازه‌ای، البته در پرتو فلسفه‌ی تحلیلی، به پدیدارشناسی روح پیدا شده است. راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل در چنین بستری قابل درک است. دین مویار و میشائیل کوانته کوشیده‌اند تا در این اثر از مفسرانِ سنت‌های فکری مختلف هگل‌پژوهی بهره بگیرند. در این فهرست علاوه بر مفسرانِ بزرگ سنت‌های قاره‌ای هگل‌پژوهی، تقریباً نیمی از آثار به تفاسیری از پدیدارشناسی روح اختصاص یافته‌اند که می‌توان، از حیث روش، آن‌ها را تحلیلی نامید. درنتیجه، در این اثر برخی ایده‌ها و امکانات روش‌شناختی، معرفت‌شناختی و منطقی پدیدارشناسی روح مورد توجه قرار گرفته که تاکنون مغفول بوده‌اند.
راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و ...) - انتشارات نی

نخستین کتاب بزرگ من جلد 4، اعداد و شمارش

30,000 تومان
کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و...

کتاب فرهنگ اصطلاحات و مکتب های سیاسی

695,000 تومان
معرفی کتاب فرهنگ اصطلاحات و مکتب های سیاسی کتاب “فرهنگ اصطلاحات و مکتب‌های سیاسی” نوشته‌ی پرویز بابایی است. این کتاب به‌طور جامع اصطلاحات، نهادها و مکتب‌های سیاسی را بیان می‌کند و همچنین سعی دارد تا آگاهی‌های لازم را درباره‌ی فیلسوفان و نظریه‌پردازان علوم سیاسی و سیاستمداران نیز ارائه دهد. الگوی انتخاب عناوین و مدخل‌ها در این کتاب بیشتر بر اساس “فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد” است که این فرهنگ در حال حاضر یکی از منابع مهم اهل فن است. اما مولفان این کتاب تأکید می‌کنند که در شیوه‌ی کار خود تنها در انتخاب عناوین از فرهنگ آکسفورد پیروی کرده‌اند و در توضیح و شرح هر مدخل، از منابع و مراجع دیگر نیز استفاده کرده‌اند و سعی کرده‌اند تا به‌روزترین اطلاعات و آگاهی‌ها را تا زمان انتشار این فرهنگ جمع‌آوری کنند.

همبستگی اجتماعی و دشمنان آن (مکتب موس و دورکیم در برابر فایده‌گرایی و فاشیسم)

160,000 تومان

معرفی کتاب همبستگی اجتماعی و دشمنان آن (مکتب موس و دورکیم در برابر فایده‌گرایی و فاشیسم)

در ایران زمینه‌های شکل‌گیری مکتب دورکیم و همچنین تداوم آن در فرانسه چندان شناخته نیست و همین مسئله باعث شده اساساً روایت رادیکال از دورکیم، در نظر اغلب جامعه‌شناسان ایرانی، متأثر از خوانش پارسنزی از دورکیم، بسیار دور از ذهن باشد. اثر حاضر تلاشی است برای عبور از درک مسلط از دورکیم در جامعه‌شناسی ایران و گشودن راه برای خوانشی رادیکال از او و پیروانش… به طور کلی مکتب دورکیمی، هم در برابر اتمیزاسیون ناشی از سیاست‌های نئولیبرال و فایده‌گرا و هم در برابر واکنش‌های فاشیستی و هویت‌خواهانه‌ی جوامع توده‌ای و ناامن، که اعضای آن برای دستیابی به همه‌ی ناداشته‌های خود به چهره‌های اقتدارگرا پناه می‌برند، از بازسازماندهی اجتماعی و شکل‌گیری نهادهای واسط مانند اصناف، اتحادیه‌ها و انجمن‌ها دفاع کرده است. از نظر آن‌ها وجود گروه‌های ثانوی میان دولت و افراد از به وجود آمدن جامعه‌ی توده‌ای و دولت توتالیتر ممانعت می‌کند. سازماندهی اجتماعی، از پایین در قالب‌های متنوعی چون انجمن‌ها، اصناف، سندیکاها، سمن‌ها و سایر تشکل‌های اجتماعی و مشارکت آن‌ها در حیات اجتماعی و سیاسی، برای شکل‌گیری دموکراسی و بقای آن ضروری است.
همبستگی اجتماعی و دشمنان آن (مکتب موس و دورکیم در برابر فایده‌گرایی و فاشیسم) - انتشارات نی

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

به دنبال کاغذ اخبار

9,000 تومان
اولین روزنامه ایران نامی نداشت و آن را با عنوان «کاغذ اخبار » می‌شناختند . این روزنامه در دوشنبه ٢٥ محرم ١٢٥٣ هجری قمری مطابق با اول ماه مه ١٨٣٧ میلادی در تهران منتشر شد . سه سال قبل از آن ( در سال ١٢٥٠) فتحعلیشاه ( دومین شاه سلسله قاجار ) ، و یک سال قبل از آن عباس میرزا ولیعهد از دنیا رفته بودند . چنین بود که در زمان تولد روزنامه در ایران محمدشاه ، سومین پادشاه قاجار ، در مسند قدرت بود . زمانی که عباس میرزا ولیعهد در تبریز اقامت داشت وزیری بسیار لایق داشت به نام ابوالقاسم فراهانی ملقب به قائم‌مقام ، که در آخر عمر فتحعلیشاه وزیر این پادشاه نیز بود . محمدشاه ، پس از مرگ فتحعلیشاه ، قائم‌مقام را به وزارت خود برگزید ، اما یک سال بعد به تحریک حاج میرزا آقاسی او را کشت و آقاسی را به صدراعظمی نشاند . به این شکل ، کاغذ اخبار که مقدمات انتشار آن در زمان عباس میرزا و قائم‌مقام فراهم شده بود بعد از صدارت حاج میرزا آقاسی انتشار یافت . ماجراهای مطبوعات در ایران از کاغذ اخبار تا روزنامه‌های امروز داستانی دارد خواندنی .