

تاریخ ادبیات در ایران (8جلدی) ذبیح الله صفا
5,200,000 تومان
معرفی کتاب تاریخ ادبیات در ایران(8 جلدی کامل) اثر ذبیح الله صفا
این مجموعه حاصل پنجاه سال تحقیقات دکتر ذبیحالله صفا است که در پنج جلد و هشت کتاب در نزدیک به ۶ هزار صفحه با بهرهگیری از منابع گوناگون و نسخههای خطی کتاب خانههای مختلف جهان منتشر شد.
زمانی که استاد صفا به نگارش این اثر پرداخت، بیشتر کتابهای تاریخ ادبیات ایران را شرقشناسان تدوین و تالیف کرده بودند و محتوای تذکرهها نیز از طرفی محدود و از طرفی دیگر فاقد دقت علمی و تاریخی و جنبه انتقادی بود.
صفا همان اندازه که ادب و فرهنگ ایران و فارسی را میشناخت، نسبت به لحظهها و دقایق تاریخی ایران هم آگاه بود و اثر او در تاریخ ادبیات از جامعنگری سنجیدهای برخوردار است.
در آغاز هر دوره تاریخی – ادبی، صفا به ترسیم دورنمای اوضاع و احوال آن دوره و تاثیر عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی و دینی میپردازد و پس از این که خواننده را با موقعیت زمانی مورد نظر آشنا کرد، ادبیات آن دوره را بررسی میکند و سپس شاعران و نویسندگان را معرفی و نمونه ای از آثارشان را ذکر میکند.
سید ذبیحالله صفا شهمیرزادی شناختهشده با نام ذبیحالله صفا (۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۰ – ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸)پژوهشگر، مترجم، مصحّح متون،استاد ممتاز دانشگاه تهران، حماسه پژوه و شخصیّت برجستهٔ ادبی در ایران معاصر و ملقب به «پدر تاریخ ادبیات ایران» بود. از تألیفات مشهور او کتابهای تاریخ ادبیات در ایران و حماسهسرایی در ایران است. او از جمله نویسندگان اصلی دانشنامه ایرانیکا بود. مستند بازسازی فاخری از زندگی ایشان ساخته شده که در لینک زیر قابل مشاهده است
فقط 1 عدد در انبار موجود است
کتاب تاریخ ادبیات در ایران(8 جلدی کامل)
تعداد صفحه : 6034
قطع : وزیری
نویسنده : ذبیح الله صفا
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.کتاب فلسفه برای همه از سقراط تا ساتر
افسانۀ استر و مردخای
سیاست و حکومت در خاورمیانه
بركناره
قصههای بترس برای بچههای نترس 3/ داس مرگ
از این چیزها میترسی؟ میترسی و میلرزی؟ میلرزی و خیس میشی؟
اگه فکر میکنی بچهی نَترسی هستی، بیا وسط!
اگه دلت میخواد ترس رو توی داستان مزهمزه کنی، دلت رو بزن به دریا و بیا جلو!
اگه دلت میخواد با موجودات عجیبوغریب و ترسناک آشنا بشی، این کتاب رو از توی قفسه بکش بیرون و بخون!
به افتخار همهی بچههای نترس!
جیغ و داد و هیولای بلند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.