تاریخ ایران از مجموعه کمبریج (دوره صفویان )

640,000 تومان

تاریخ کامل ایران کمبریج یک بررسی چند جلدی از تاریخ ایران است که توسط انتشارات دانشگاه کمبریج در بریتانیا منتشر شده است. این 7 جلد شامل تاریخ و جغرافیای تاریخی سرزمین ایران امروزی و همچنین سایر سرزمین‌های ساکن ایرانی تبار از دوران پیش از تاریخ تا کنون می‌شود. انتشار آن در سال 1968 آغاز شد و در سال 1989 آخرین جلد آن منتشر شد. ایده ی انتشار چنین بررسی ای از تاریخ و فرهنگ ایران در سال 1959 توسط آرتور جی آربری مطرح شد. به گفته محقق هوبرت دارم که بین سال‌های 1970 تا 1993 به عنوان دبیر تحریریه این پروژه فعالیت می‌کرد، «این مجموعه برنامه ریزی شده تا صرفا یک تاریخ سیاسی از ایران نباشد، بلکه به بررسی فرهنگ شکوفا شده در منطقه ی ایران و سهم این فرهنگ در تمدن جهان بپردازد. همه ی ابعاد دینی، فلسفی، اقتصادی، علمی و هنری در تمدن ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است، اما با تأکید بر عوامل جغرافیایی و اکولوژیکی که در ویژگی خاص آن نقش داشته است».

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789645620743 دسته: , , , برچسب: , ,
توضیحات

تاریخ ایران ازمجموعه کمبریج

نویسنده دانشگاه کمبریج
مترجم يعقوب آژند
نوبت چاپ 18
تعداد صفحات 712
نوع جلد گالینگور
قطع وزیری
سال نشر 1380
سال چاپ اول ——-
موضوع
جامعه شناسی
نوع کاغذ ——-
وزن
819گرم
شابک
9789645620743

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.819 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ ایران از مجموعه کمبریج (دوره صفویان )”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زمان منفی

2,500 تومان
« زمان منفی » داستانی است بر اساس یک تئوری فیزیک . بر اساس تئوری نسبیت انیشتین اگر با سرعت نور وارد یک سیاهچاله فضایی بشویم زمان در جهت منفی حرکت می‌کند . حالا در این داستان شخصیت‌های اصلی ، ابتدا در یک زمان منفی زندگی می‌کنند و قهرمان اصلی در پیری از مرگ متولد می‌شود و با به عقب ‌رفتن در زمان ، شخصیت‌ها جوان می‌شوند و شخصیت اصلی به مرور ، دوران پیری ، بزرگسالی ، جوانی ، نوجوانی ، کودکی و جنینی را پشت سر می‌گذارد و سرانجام در دنیای واقعی که زمان مثبت است متولد می‌شود . از این‌جا به بعد تمام وقایع زمان منفی در زمان مثبت با جزئیات بیشتری تکرار می‌شود و قهرمان داستان بر پایه قدرت اختیار ، بعضی از سرنوشت‌های خود را تغییر می‌دهد . گاهی اوقات ، شاهد رخ‌دادن اتفاقی در زندگی خود هستیم که احساس می‌کنیم این اتفاق قبلاً برای ما رخ داده است و آن را تجربه کرده‌ایم . این یک پدیده کاملاً ذهنی است ، که هنوز ریشه آن مشخص نیست و در « زمان منفی » تکرار آنرا شاهدیم که نویسنده در آن این پدیده را به خاطرات زندگی پیش از تولد نسبت داده است . در پایان داستان شخصیت اصلی دوباره صحنه مرگ را به وضوح می‌بیند و این‌بار در یک زمان مثبت می‌میرد .

درام مدرنیستی (۲۰) (نقد و نظر)

56,000 تومان

معرفی کتاب درام مدرنیستی (۲۰)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
○ انسان فقط هنگامی می‌تواند حقیقتاً خودش باشد که ماسک به چهره زده باشد، زیرا فقط در این حالت احساس راحتی می‌کند و تظاهر را کنار می‌گذارد. به تعبیری بسیار واقعی، این چهره‌ی برهنه است که ماسک است. برعکس، فقط با زدن ماسک امکان افشای حقیقی وجود دارد.ص ۱۲۵
درام مدرنیستی (۲۰) (نقد و نظر) - انتشارات نی

کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 4

12,500 تومان
معرفی کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 4 کتاب حاضر جلد چهارم از «مجموعة فرهنگ فیلمهای سینمای ایران» است و شامل مشخصات فنی، هنری، خلاصة داستان و فیلمهای بلند سینمای ایران است که در سالهای 1378 تا 1388 نمایش عمومی داشته اند. عنوانهای فیلمها به صورت الفبایی تنظیم شده و عنوان برخی از آنها عبارت اند از: باد و شقایق، شبیخون، آرزوهای زمین، شبهای روشن، طلای سرخ، حاکم، دستهای خالی، همخانه، و تشنه. .

کتاب خاطرات من

35,000 تومان
خاطرات من عبدالله ناهید روایت یک دورهٔ پرفراز و نشیب از تاریخ گوشه‌ای از سرزمین ایران است؛ سرگذشت سقز در سال‌های جنگ اوّل جهانی به قلم یکی از بیگ‌زاده‌های آن سامان که در کنار ثبت و ضبط مجموعه‌ای از دقایق و جزئیات، روایت بزرگ‌زادهٔ عارف‌مسلکی از حوادث گذرای روزگار نیز هست و در کنار این گزارش، یک سعی و تلاش مستمر برای کاستن از مصائب و دشواری‌هایی که در خلال حوادثی از این دست دامنگیر مردم تیره‌بخت می‌شود.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.

مطرود و دو داستان ديگر

160,000 تومان
بخشی از کتاب مطرود و دو داستان دیگر شهر را درست نمی‌شناختم، شهر محل تولدم و محل اولین گام‌هایم در این جهان، و بعد گام‌های دیگرم، آن‌چنان پُرشمار که گمان می‌کردم همهٔ ردپاهایم گم شده، اما اشتباه می‌کردم. چه کم بیرون می‌رفتم! گه‌گاه پشت پنجره می‌رفتم، پرده‌ها را کنار می‌زدم و بیرون را تماشا می‌کردم. اما بعد تندی برمی‌گشتم به کنج اتاق، به سوی تخت‌خواب. در این هوایی که محاطم کرده بود احساس ناخوشی می‌کردم، احساس گمگشتگی در برابر هرج‌ومرج چشم‌اندازهای بی‌شمار. اما همچنان می‌دانستم در این برهه چه‌طور عمل کنم، در مواقعی که کاملاً ضروری بود. اما اول چشم چرخاندم به سوی آسمان، همان جا که به ما مدد می‌رساند، که هیچ مسیری در آن نیست، که انسان در آن آزادانه پرسه می‌زند، همچون در برهوت، و هیچ‌چیز سد نگاهت نمی‌شود، هر جا که چشم بگردانی، مگر حدودوثغور خودِ نگاه. سرِ آخر ملال‌آور می‌شود. بچه که بودم گمان می‌کردم زندگی وسط دشت چه خوب است، و رفتم به خلنگ‌زار لونِبورک۱ با فکر دشت رفتم به خلنگ‌زار. خلنگ‌زارهای نزدیک‌تر دیگری هم بود، اما صدایی مدام به‌ام می‌گفت، خلنگ‌زار لونِبورک به کارت می‌آید. به‌حتم عامل ۲lüne در این ماجرا مؤثر بود. از قرار معلوم خلنگ‌زار لونِبورک به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود، به‌هیچ‌وجه. ناامید به خانه آمدم، و درعین‌حال آسوده‌خاطر. بله، نمی‌دانم چرا، اما هیچ‌وقت ناامید نشده‌ام، اغلب در روزهای نخست ناامید می‌شدم، بدون آن‌که هم‌زمان، یا اندکی بعد، آسودگی خاطر انکارناپذیری احساس کنم.
سفارش:0
باقی مانده:2