تاریخ ایران باستان : تاریخ سیاسی ساسانیان

14,000 تومان

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

 تاریخ ایران باستان : تاریخ سیاسی ساسانیان

نویسنده
دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، دکتر روزبه زرین کوب
مترجم
——-
نوبت چاپ 14
تعداد صفحات 124
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
مطالعات تاریخی
نوع کاغذ ——
وزن 340 گرم
شابک
9789645304445
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.340 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ ایران باستان : تاریخ سیاسی ساسانیان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جای خالی سلوچ (جیبی)

130,000 تومان

خلاصه کتاب جای خالی سلوچ

داستان کتاب در روستایی به نام زمینج و با رفتن سلوچ اغاز می شود ، مردی که شغلش گچ کاری و تنورسازی و مغنی گری است ولی نمی تواند برای خود کاری پیدا کند و برای تهیه مایحتاج زندگی و سیر کردن شکم اعضای  خانواده به سختی افتاده و این اواخر نیز از سالار عبدالله ( یکی از شخصیت های کتاب ) مقداری پول قرض می کند.

مردی که در نهایت به علت خرد شدن غرور مردانه اش در یک  صبح روز زمستانی خانواده را رها کرده و ناپدید می شود. بعد رفتن سلوچ مرگان می ماند با چندین بچه بزرگ کوچک به نام های عباس، ابروا و هاجر به همراه قرض و بدهی های که از زمان سلوچ  باقی مانده ، بدهکارانی که به ظروف مسی خانه مرگان نیز رحم نمی کنند .

مرگان با رفتن سلوچ  در میان آشنایان و همسایه ها غریب می ماند و مورد هجوم نگاه و نیت های ناپاک آنها قرار می گیرد .  زنی که برای تهیه خرج و مخارج زندگی سختی های بسیاری می کشد و از انجام هیچ کاری دریغ نمی کند و به کارهای همانند گچ کاری و … که بسیار طاقت فرسا هستند تن می دهد .

او برای مدیریت کردن دخل و خرج زندگی می خواهد فرزندان را به کار جمع آوری هیزم  و فروش آن مشغول کند ولی عباس پسر بزرگ خانواده ، که با رفتن پدر حس رهایی از بند پیدا می کند ، تن به کار نمی دهد و وقت خود را صرف قماربازی و خوش گذردانی و تن پروری می کند.

پسر کوچکتر یا همان ابروا  با اینکه قد و قواره ی کوچکی دارد ولی کاری تر از برادر بزرگترش است و در خرج و مخارج به مادر کمک می کند و سختی زندگی را همراه مادر و خواهرش به دوش می گیرد .

علی گناو همسایه مرگان که مردی میانسال است در اثر صحبتهای زن قبلی اش ، مادرش را از خانه بیرون می کند و مادرش در اثر زندگی در خرابه از دنیا می رود ، او که زنش را مقصر مرگ مادرش می داند ، زنش را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده به طوری که زنش علیل می شود.

علی گناو در فکر ازدواج مجدد است به همین دلیل پیشنهاد ازدواج با هاجر که دختری نوجوان است را به مرگان می دهد ولی مرگان به شدت با این درخواست علی گناو مخالفت می کند ولی علی گناو با صحبت هایی همچون اینکه خانواده مرگان احتیاج به یه بزرگتر دارد تا از انها مراقبت کند و قول یافتن کار برای  عباس و ابروان ، رضایت مرگان را جلب می کند .

سرانجام علی گناو ، هاجر را به عقد خود در می آورد و هاجر به جای ازدواج با پسر دلیری که از اعماق وجود دوستش داشت، مجبور می شود زن دوم علی گناو میانسال شود.

بعد ازدواج ، علی گناو ابروان را در حمام عمومی خود مشغول می کند و عباس را شتربان شترهای پسر عموی خود می کند .

ملکه‌ی سایه‌ها: کودکانه‌های بامداد

19,000 تومان

معرفی کتاب ملکه ی سایه ها اثر احمد شاملو

داستان «ملکه سایه ها» داستان برادر و خواهری است که یک روز لب پنجره نشسته اند و خواهر آرزو می کند که ای کاش کبوتری می شد و می توانست پرواز کند. برادرش به او می گوید این که کاری ندارد، اگر واقعا می خواهی پرواز کنی آرزو کن، کبوتر می شوی.
خواهر کبوتر می شود و از پنجره پر می کشد و می رود اما برادر تنها می ماند و به دنبال خواهرش می گردد. همه جنگل و دور و اطراف را به جست وجوی خواهرش که پرنده ای شده و تاجی روی سرش است می گردد اما او را پیدا نمی کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

مومی ترول‌ها 4/ ماجراهای باباترول

23,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: با مومی ترول ها آشنا شوید! جانورهای گرد و کوچک افسانهای و بامزه که مثل اسب آبی پوزه ی کشیده دارند اما اسب آبی نیستند! مومی ترول ها روزگاران گذشته توی خانه ی آدم ها و کنار پریان خانگی، پشت بخاری زندگی میکردند. اما الان زندگی شان عوض شده. ماجراهای جالب و هیجان انگیزشان را بخوانید. «بابا ترول» تصمیم گرفته داستان زندگی اش را بنویسد. از دوران کودکی اش که در پرورشگاه گذشته میگوید. از «خاله زورزورک» نامهربان و از «روح مخوف جزیره» و «دودو اژدها» . از «جرجره» و «وریجک» میگوید. پدران «شامه زاد» و «بوبو» مهم تر از همه برایمان تعریف میکند چطور با «ماماترول» آشنا شده!
سفارش:0
باقی مانده:1

تورنادو … پیر می‌شود

55,000 تومان
کتاب تورنادو پیر می‌شود شرح زندگی نیما یوشیج از زبان سید علی صالحی است. صالحی در این کتاب، در روایتی غیرخطی، به توصیف زندگی نیما یوشیج، اشعار او و حال و هوای ادبی و فرهنگی زمانه‌ی وی پرداخته است. کتاب تورنادو پیر می‌شود نوشته‌ی سید علی صالحی ، روایت شاعری‌ست در باب شاعری دیگر. صالحی که خود از برجسته‌ترین و پرآوازه‌ترین شعرای معاصر ایران است، این کتاب را در توصیف زندگی شاعرانه‌ی نیما یوشیج، اشعار او، حال و هوای ادبی زمانه‌ی نیما، محیط زندگی شاعر و تجربه‌های زیسته‌‌اش به نگارش درآورده است. سید علی صالحی را بنیان‌گذار دو جریان شعری موسوم به «شعر ناب» و «شعر گفتار» می‌دانند. بسیاری از شاعرانِ جوان از اشعار و اندیشه‌های صالحی تأثیر پذیرفته و رهرو راه وی بوده‌اند. «به تو فکر می‌کنم»، «انیس آخر همین هفته می‌آید» و «دختر ویولن‌زن در کوچه‌های برفی آذرماه» عناوین برخی از بهترین آثار او هستند. سید علی صالحی در تورنادو پیر می‌شود از چرایی نوشتنِ این کتاب می‌گوید. از آن روزی که برای اولین‌بار نام نیما یوشیج را در ویترین کتاب‌فروشی دید: ...ایچ مگر دنباله‌ی اسم‌های روسی نبود؟ اگر کتاب خارجی است، پس مترجم آن کو؟ نیما شاعر معاصر ایرانی است؟ اهل یوش بوده این نیما؟ اما آخر نیما؟! این دیگر چه جور اسمی است؟! وفات یافته؟ مگر هنرمند معاصر نباید در قید حیات باشد؟! اما چرا شعرهایش آن‌قدر مبهم‌اند؟ چرا ابیات نیمه‌تمام‌اند؟ یعنی از ترسِ زاری و استیصالِ پیدا کردن قافیه و ردیف، جمله‌ها را نصفه‌ونیمه رها کرده است؟!... سؤال‌های صالحیِ کوچک تمامی نداشتند و این آموزگارش بود که او را از مخمصه‌ای که در آن گرفتارش شده بود، درآورد. سید علی صالحی خواندن فروغ را آغاز کرد و همین‌طور شاملو را، و از آن‌، حظ وافری برد. بعد که دوباره به نیما بازگشت، از آن نگاهِ دورانِ خردسالی خبری نبود. صالحی این‌بار می‌خواست شاعری مشهور شود

از پشت میز عدلیه: خاطرات طنز یک قاضی دادگستری

18,000 تومان
هر شغلی خوشی‌ها و مصایب خودش را دارد. آن‌چه افراد تجربه می‌کنند یکسان است و تفاوتی نمی‌کند در بیمارستان باشد یا در دادگاه. بسیاری از این مسائل هم فقط برای خنداندن بشر آفریده شده است. با وجود این به نظر نمی‌رسد که در دادگاه و دادسرا و نزد قاضی چندان جایی برای این‌گونه ماجراها باشد. اما در آن‌جا نیز لحظات خوشی خواهیم یافت اگر به دنبال دیدن و تجربه کردن و آفریدن خنده باشیم. از پشت میز عدلیه خاطرات طنز یک قاضی دادگستری است. مشخص است که موضوع خنده هم جرم و مجرم و خواهان و خوانده است و خلاف‌کاری و دروغ، یا هر شر دیگری در این میان حرف اول و آخر را می‌زند. در لابه‌لای این خاطرات پرونده‌هایی مرور می‌شود که ما هر روز و در هر جایی می‌شنویم و به آن می‌خندیم اما باور نمی‌کنیم که راوی آن قاضی باشد. اما راوی قاضی این مجموعه‌داستان در میان همه‌ی مشکلات کاری‌اش لحظاتی یافته است که مضحک و کمیک و خنده‌آور است، خواه موضوع پرونده باشد و خواه رفتار دو طرف پرونده یا دفاعیات متهم. آن تصوری که ما از قاضی داریم بسیار متفاوت است با راوی این رمان که همه‌ی روز را بی‌قرار نشسته و در ماده‌های قانون و نامه‌های اداری غرق شده است تا سرانجام موضوعی خنده‌دار رخ بنماید و همه‌ی آن ملال‌ها را از بین ببرد

بي باد بي پارو

115,000 تومان
فریبا وفی یکی از نویسندگانی است که در اواسط دهه‌ی شصت شمسی داستان‌نویسی را آغاز کرد و به تدریج به یکی از نام‌آوران این عرصه بدل شد. او که از افراد عادی و اتفاق‌های به ظاهر ساده و بی‌اهمیت می‌نویسد، خوانندگان را وا می‌دارد تا با درونیات شخصیت‌هایی که در موقعیت‌هایی خاص قرار گرفته و با یاس، نگرانی و هراس روبرو و متحول شده‌اند آشنا شوند. او که در کارنامه‌ی کاری‌اش مجموعه داستان‌های موفق «در عمق صحنه»، «در راه ویلا» و «همه‌ی افق» به چشم می‌خورد، در مجموعه‌ی «بی‌باد، بی‌پارو» دوازده داستان گنجانده که درون‌مایه‌ی آن‌ها تقریبا یکسان است. شخصیت‌ها که بیشتر زن هستند، با وجود‌آن‌که بیم، نگرانی، خشم و ناکامی زمین‌گیر و کلافه‌شان کرده، تلاش می‌کنند شرایطی به وجود آورند تا در امنیت زندگی کنند. آن‌ها بیش از آن‌که با دیگران حرف بزنند با خود سخن می‌گویند: «خوب شد دنیا به حرف ما گوش نکرد. والا خرابش می‌کردیم. خراب‌تر از چیزی که الان هست.» چنین است که برخی اوقات سلوک‌شان عجیب، مرموز و تکان‌دهنده به نظر می‌رسد: «ذهنم مثل صفحه‌ی سفید شده بود. نه، حتا صفحه هم نبود. خالی خالی بود. هیچ فکری تو کله‌ام نبود. انگار مرده بودم. یک‌دفعه احساس کردم یه کرم داره ذره‌ذره لایه‌های مغزم رو مثل سیب می‌خوره. بعد خواستم داد بزنم. مشتم رو کوبیدم به دیوار. تو عمرم اون‌قدر نترسیده بودم. صدای بلند‌گو رو شنیدم. یکی داشت از مصیبت‌های حضرت زینب می‌گفت. گریه کردم هم برا اون هم برا خودم.»