تاریخ راک اند رول

75,000 تومان

راک اندرول زمانی که به دنیای موسیقی و بازار آن پا گذاشت صنعت موسیقی آن را خیلی جدی نمی‌گرفت. رؤسای  شرکت‌های ضبط و پخش، مدیران ایستگاه‌های رادیویی و برگزارکنندگان کنسرت‌ها آن را نوعی هوس احمقانه می‌دانستند و معتقد بودند خیلی زود از صحنه روزگار محو خواهد شد. راک اندرول که بعدها به راک معروف شد، موسیقی غالب قرن بیستم است. نزدیک به نیم قرن پس از به صحنه آمدن اولین گروههای راک، این موسیقی هنوز تا حدود زیادی موجودیت خود را حفظ کرده است. این موسیقی هنوز طرفداران خود را دارد.

نه تنها در سراسر جهان موسیقی روز و حال میلیون‌ها نفر است و می‌تواند وزن و نفوذی عظیم را به دوش بکشد، که در ضمن موسیقی پس‌زمینه زندگی روزمره هم هست و صدایش در همه جا از تلویزیون و رادیو تا سوپر مارکت‌ها و مراکز خرید به گوش می‌رسد.
معروف است که تعریف «راک» سخت است اگر از یک دو جین نوازنده و هوادار راک بخواهید آن را برای شما تعریف کند یک دوجین پاسخ متفاوت خواهید شنید، شاید بهتر است بگوییم شاخه‌های متعدد راک از اولین خوانندگان راک‌اندرول دهه ١٩٥٠ ریشه گرفته‌اند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تاریخ راک اند رول

نویسنده
آدام ووگ
مترجم
آرش عزیزی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ١٦٠
نوع جلد سلفون
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩٣
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن ٤٢٦ گرم
شابک
9789643118099
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.426 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ راک اند رول”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ایده پدیدارشناسی

110,000 تومان
هوسرل شش سال پس از چاپ کتاب پژوهش‌های منطقی بحرانی سخت را از سر ‌گذراند. درخواستش برای سمت استادی فلسفه از طرف دانشگاه گوتینگن رد شد و به نظر می‌رسد همین بی‌اعتناییِ همکاران دانشگاهی تأثیری ژرف‌تر از چیزی که او بدان اذعان داشت بر او گذارد. آزاردهنده‌تر از این ناکامی بیرونی برای هوسرل شک او به خودش بود، تا حدی که وجود خود را به عنوان فیلسوف به چالش کشید. کتاب ایدۀ پدیدارشناسی متن درسگفتارهایی است که هوسرل از ٢٦ آوریل تا ٢ مۀ ١٩٠٧ در گوتینگن ایراد کرده است و اکنون به عنوان جلد دوم مجموعه آثار هوسرل به نام هوسرلیانا به چاپ رسیده‌اند. طالب جابری ترجمۀ فارسی را بر اساس متن آلمانی انجام و سپس آن را با دو ترجمۀ انگلیسی تطبیق داده است. او همچنین ترجمه‌های فرانسوی و عربی را نیز برای استواری بیشتر ترجمه بررسی کرده است. در همین متن کوتاه، می‌توان به روشنی برداشت هوسرل را- دست‌کم در دوره‌ای از تفکر او که بلافاصله پس از کتاب پژوهش‌های منطقی بسط می‌یابد- از پرسش‌های معرفت‌شناختی منتهی به پدیدارشناسی، چیستی پدیدار و شیوۀ مشاهدۀ آن، هدف، روش و پیش‌شرط‌های پدیدارشناسی، مفاهیم بداهت، بازآوری یا تقلیل پدیدارشناختی، حلول و تعالی، تمایز نگرش طبیعی و نگرش فلسفی، همچنین پیوند اندیشه‌های هوسرل را با تأملات دکارت به‌خوبی دریافت.

حیاط‌ خلوت

48,000 تومان
تفکر سیاسی‌، پایگاه‌ طبقاتی‌، آبادان‌، جنگ‌، شعله‌های‌ پنهان‌ و آشکار یک‌ عشق‌ قدیمی‌، غنیمت‌، رشوه‌، تباهی‌. جمعه‌ که‌ آمده‌ است‌ تا ناخدای‌ مدرسه‌ باشد. مرتضی‌، یدالله‌، نوری‌ تن‌ به‌ جوخه‌ مرگ‌ سپرده‌. همایون‌، شریفه‌، آمنه‌، و دسیسه‌هایی‌ اگرچه‌ از سر مهرورزی‌. فریدون‌. و شاهد که‌ زاده‌ جنگ‌ است‌ و بیزار از تفنگ‌. حیاط‌ خلوت‌، خلوتی‌ در حیات‌ آدم‌هاست‌ به‌ هنگامی‌ که‌ بیگانه‌ با همه‌ وقت‌های‌ خویشند و بیگانگان‌ زمان‌ را بازمی‌شناسند.

مشت‌ مالچی‌ عارف‌

45,000 تومان
«مشت‌مالچی‌ عارف‌» یکی‌ از نخستین‌ رمان‌های‌ و. س‌. نایپل‌ برنده‌ جایزه‌ نوبل‌ ادبیات‌ ٢٠٠١ است‌. وجه‌ غالب‌ این‌ کتاب‌، گذشته‌ از برازندگی‌ و خوش‌ذوقی‌ در بیان‌ و زبان‌، طنز و شوخ‌طبعی‌ طعنه‌آمیزی‌ است‌ که‌ زیر لایه‌ آن‌ شک‌ و بدبینی‌، خود را می‌نمایاند. طنز آن‌، همان‌گونه‌ که‌ بارگاس‌ یوسا به‌ درستی‌ تشخیص‌ داده‌، دو وجه‌ دارد: نخست‌، وجه‌ کلامی‌، به‌ ویژه‌ در گفتارها که‌ در سراسر رمان‌ موج‌ می‌زند؛ دوم‌، وجه‌ موقعیتی‌، از جمله‌ صحنه‌های‌ بسیار درخشانی‌ که‌ در فصل‌های‌ مختلف‌ کتاب‌ وجود دارد و کشف‌ آن‌ها به‌ عهده‌ خواننده‌ است‌

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.

شهرزاد چاه

17,000 تومان
زن جوانی که در تهران زندگی می‌کند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشه‌ای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال می‌گذرد بازگو می‌کنند: «صبح، عوض این‌که وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. می‌روم لب حوض. لبه دامنم رو می‌کنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی ‌رو که ننه نیلو سفت‌سفت می‌بنده به زور وا می‌کنم. تا آخر می‌پیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو می‌برم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس می‌شه. ننه نیلو همیشه دعوا می‌کنه ولی این قده کیف داره...! پرنده‌هه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش می‌گه حواصیل. ننه نیلو می‌گه دریاسری. دستش رو می‌گیره جلو دهنش، صداش رو در می‌آره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو می‌بافه و چشم‌نظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق می‌کنه، از اتاق رو به آفتاب می‌دُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش می‌دونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زن‌ها رو می‌بینه. زن‌ها می‌آن خوابشون رو براش تعریف می‌کنن. اونم یه چیزایی واسه‌شون تعریف می‌کنه. بعضیا می‌ترسن، بعضیا می‌خندن، بعضیا گریه می‌کنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمی‌ده. تا صدای اذون از مسجد می‌آد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو می‌شوره. دم سجاده‌اش می‌شینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه... .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشه‌هایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان می‌گذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوسته‌اند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل می‌دهند.

ملت عشق

420,000 تومان
مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند. (از متن کتاب) «ارسلان فصیحی» بیش از این کتاب‌های «زندگی نو»، «قلعه سفید» از اورهان پاموک (برنده جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶) و «سلول ۷۲» از اورهان کمال را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.