تاریخ سبئوس

55,000 تومان

در اهمیت تاریخ سبئوس باید گفت که نگارش این کتاب مقارن سال‌های خلافت معاویه (٤٠ تا ٦٠ ه.ق) پایان یافته است. این یعنی که تاریخ سبئوس قدیم‌ترین و نزدیک‌ترین منبع به رخدادهای دوره فروافتادن ساسانیان و وقایع پیش و پس از آن است.

سبئوس خواننده را به زمانی می برد بسیار قدیم‌تر از منابع موجود تاریخی، و باز مهم‌تر آن‌که وی عمدتاً از مشاهدات خود می‌گوید و فقط روایتگر روزگاران گذشته نیست. کتاب تاریخ منسوب به سبئوس به جمع خیلی اندک گاهشماری‌هایی تعلق دارد که در سده هفتم میلادی در عالم مسیحیت تألیف شده است.

این کتاب مقارن آخرین سال‌های نخستین مرحله از فتوحات مسلمانان به رشته تحریر درآمده و آن زمانی بوده که پیشرفت‌های سهمگین عرب‌ها موقتاً با وقفه روبه‌رو شده و بر همان اساس، امیدهایی در دل مسیحیان شکوفیده بود تا از خواب گران برخیزند و ای بسا که دیگر زمانه پیروزی‌های مسلمانان به سر آمده باشد.

در این کتاب می‌خوانیم:

تاریخ سبئوس یکی از منابع اندکی است که معاصر رویدادهای مندرج در آن بوده و تا به روزگار ما رسیده است. از این رو باید به آن تاریخ با اعتماد کامل نگریست.

نقدی بر این کتاب

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تاریخ سبئوس

نویسنده
اسقف باگراتونیک سبه ئوس
مترجم
محمود فاضلی بیرجندی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٣١٢
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن 725 گرم
شابک
9786002782588
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.725 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ سبئوس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.

پرسه دراحوالات ترون و ترونیا

155,000 تومان
 مرتضی احمدی هنرمند معاصر دلبستگی خاصی به سرزمینش ، زادگاهش و بچه‌‌محل‌هایش دارد و به قول خودش ریشه‌اش تو این خاک گیر کرده است . او این‌بار خاطرات خودش را از شهر تهران ، بچه‌محل‌هایش و علایق آنها بازگو کرده است : « یه چَن روزیه که تو چاردیواری سوت و کورم . دقّه دقّه با خودم وَر می‌رم ، وِر می‌زنم ، اونم واس خاطر زادگاهم که هر تیکه‌شو غربتی‌ها بدون تیر و تفنگ به جونش افتادن و چپوش کردن ، حتی ته‌توآشم مفت خود دونسن و هپروش کردن . اگه من از زادگاهم و بر و بچه‌هاش می‌گم بهم ایراد نگیرین . » کتاب « پرسه » سیری در احوالات خاطرات گذشته این هنرمند است که با شیوه‌ای خاص روایت شده است . بازی‌‌های دست جمعی ، شخصیت‌های تهران قدیم ، دلخوشی‌ها ، و همه و همه در این کتاب برای کسانی نوشته شده که دلبسته این آب و خاکند . از مرتضی احمدی پیش از این کتاب من و زندگی (خاطرات ) ، کهنه‌های همیشه نو (ترانه‌های تخت حوضی ) و فرهنگ بر و بچه‌های ترون منتشر شده است .

هیتلر را من کشتم

7,000 تومان
سرنوشت دیکتاتور آلمان همواره یکی از مرموزترین داستان‌های تاریخ بوده است و فرضیه‌ها و مستندهای زیادی در مورد او و روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ساخته و پرداخته شده است. پیرمردی به نام صادق نورچیان در آخرین روزهای عمر خود به نوه روزنامه‌نگارش، حمید، راز بزرگی را می‌نمایاند. حمید در پی کشف این راز به دید جدیدی از زندگی و آینده‌اش می‌رسد. هیتلر را من کشتم داستانی معمایی درباره این احتمال است که روس‌ها پیشوای آلمان نازی را در روزهای پایانی جنگ به ایران منتقل کردند و به صورت مخفیانه در شمال ایران نگهداری می‌شد. و داستان براساس نقب در خاطرات گذشته افراد دخیل در این راز پیش می‌رود. این کتاب اولین رمان هادی معیری‌نژاد است که از اواسط دهه هفتاد شمسی به نوشتن شعر، داستان، نقد هنری و مقالات اجتماعی مشغول است. اما تاکنون اثری منتشر نکرده است. او مدرک کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دارد و عضو انجمن منتقدان سینمای ایران است و در حال حاضر به کار روزنامه‌نگاری اشتغال دارد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: با خنده گفت: «نه پدرسوخته! ضرر نداره. این راز رو باید بری کشف کنی، من فقط اولش رو بهت می‌گم. فقط باید قول بدی تا وقتی من زنده‌م هیچی نگی، بعدش هر کاری خواستی با این راز بکن. فقط مواظب باش هدرش ندی.» گفتم: «نه مطمئن باشید بابا.» بعد چشمکی زدم و گفتم: «حالا چی هست این راز؟ لااقل تیترشو بگین. با شاهپور غلامرضا دعواتون شده زدینش؟» گفت: «نه برو بالاتر.» به شوخی گفتم: «با اشرف پهلوی سَروسِر داشتین؟» گفت: «نه برو بالاتر.» گفتم: «کتاب خاطرات سِری اعلیحضرت پیش شماست؟» گفت: «نه برو بالاتر.» بعد اشاره کرد که گوشمو بیارم جلو. گوشم رو بردم جلو، خیلی جدی گفت: «به کسی نگو، اما هیتلر رو من کشتم.»

من‌ مجردم‌ خانوم

4,500 تومان
درِ یکی‌ از اتاِها بسته‌ بود. آن‌ را باز کرد و بی‌آن‌ که‌ تو برود گردن‌ کشید و داخلش‌ را دید. در را بست‌ و به‌ آن‌ یکی‌ رفت‌. چشمش‌ به‌ تشک‌ و متکای‌ دونفره‌ای‌ که‌ روی‌ زمین‌ پهن‌ بود افتاد. گودیِ به‌ جا مانده‌ از دونفری‌ که‌ تویش‌ خوابیده‌ بودند هنوز دست‌ نخورده‌ مانده‌ بود. مینا نزدیک‌ درِ اتاِ آمد و گفت‌: «باید ببخشین‌ که‌ یه‌کم‌ به‌ هم‌ ریخته‌ است‌. می‌خواستم‌ روتشکی‌ها رو بشورم‌ که‌...»

از مزرعه

18,000 تومان
 جویی رابینسون مشاور تبلیغاتی ٢٥ ساله تصمیم می‌گیرد همراه همسر دوم و پسرخوانده‌اش به مزرعه مادری‌اش بازگردد . او در خانه مادرش سعی می‌کند مسیر زندگی خود را مرور کرده و مورد ارزیابی قرار دهد . فضای این روستا تا ٣ روز لبریز می‌شود از صدای ذهن این ٤ شخصیت ! اما جستجوی عشق و امید به یافتن آرامش با بروز مصیبت جدید مسیری تازه پیدا می‌کند . « ما چهار نفر تنها بودیم . روی دیوارها غیبت یک نفر دیگر هم محسوس بود . بالای کاناپه که کوسن‌هایش پوشیده از موهای ریخته سگ بود ، دوازده سال تمام پرتره‌ای رسمی از جون آویزان بود ، در کنار عکسی از من که در همان زمان گرفته شده بود ، در استودیویی در آلتن ، زمانی که بیست و اندی ساله و تازه عروس و داماد بودیم . » جان آپدایک همانگونه که لوس‌آنجلس تایمز درباره او نوشته استاد بیان و فرم ادبی است . پیشتر از این نویسنده و توسط همین مترجم ، سهیل سُمّی ، کتاب « فرار کن خرگوش » منتشر شده بود .

مگه تو مملکت شما خر نیست؟

85,000 تومان
مگه تو مملکت شما خر نیس؟ عزیز نسین ترجمه ارسلان فصیحی طوری که انگار دندانش درد بکند یک دستش را به صورتش گرفته بود و در حالی که سرش را به چپ و راست تکان می‌داد، وارد شد. همین طور با دست به صورتش می‌زد و مدام می‌گفت: «وای! آبرومون رفت...» می‌شناختمش، آدم مبادی آدابی بود. خیلی تعجب کردم از این که به محض ورود، بی سلام و کلامی، شروع کرد به زدن خودش و گفتنِ «وای! آبرومون رفت...» گفتم: «خوش اومدین. بفرمایین... خواهش می‌کنم بفرمایین بنشینین...» «آبرومون رفت! پاک آبرومون رفت...!» با خودم گفتم شاید مصیبتی سرش آمده، شاید هم سر خانواده‌اش. می‌گفت: «دیگه می‌خواستین چی بشه؟ یه خرِ گَرو به دو هزار و پونصدلیره به یارو فروختن.» «مَحمَت نُصرَت» (١٩١٥-١٩٩٥) معروف به عزیز نسین، نویسنده، مترجم و طنز نویس توانای اهل ترکیه است. بدون شک طنزنویسی یکی از مشکل‌ترین رشته‌های ادبیات جهانی است که کمتر نویسنده‌ای می‌تواند در این راستا به طور کامل موفق عمل کند اما عزیز نسین با قلم خود سال‌های زیادی علیه ظلم و استبداد نوشت و ظالمان را به سخره گرفت. او با آثار جاودانی‌اش مرزها را در هم نوردید و به نویسنده‌ای فراملیتی تبدیل شد. عزیز نسین می‌گفت: برای من هیچ حدو مرزی متصور نیست و با قلم خود در هر جای دنیا ناله‌ای از انسان‌ها بشنوم آن را به قلم خواهم کشید و به گوش همه جهانیان خواهم رساند. مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آنها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است.