تاریخ سیاسی جهان

495,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ سیاسی جهان

تاریخچه سه هزار ساله ی جهان که علل جنگ و جستجوی صلح را بررسی می کند.در سه هزار سال تاریخ ، چین حداقل یازده قرن را در جنگ گذرانده است. امپراتوری روم حداقل در طول 50 درصد از عمر خود درگیر جنگ بوده است. از سال 1776 ، ایالات متحده بیش از صد سال را در جنگ گذرانده است. رویای صلح در تاریخ بشریت رویایی جهانی بوده است.

پس چرا ما به ندرت توانسته ایم به آن دست یابیم؟در کتاب تاریخ سیاسی جهان ، جاناتان هولسلگ تاریخ گسترده ای از جهان ، از عصر آهن تا به امروز ، تولید کرده است که به بررسی علل درگیری بین امپراتوری ها ، ملت ها و مردم و تلاش های دیپلماسی و جهان وطنی می پردازد. این کتاب با نمای دید پرنده از سه هزار سال تاریخ ، نیروهایی را که از مصر باستان تا سلسله هان ، پاکس رومانا تا ظهور اسلام ، صلح وستفالیا تا ایجاد سازمان ملل متحد را شکل می دهند ، روشن می کند.

این رویکرد جهانی واقعی هولسلگ را قادر می سازد تا الگوها را در دوره ها و مناطق مختلف جستجو کند و سوالات بزرگتری راجع به جنگ ، دیپلماسی و قدرت بپرسد و کشف کند. آیا تجارت به صلح دامن زده است؟ حدود دیپلماسی چیست؟ چگونه تغییرات محیطی بر پایداری تأثیر می گذارد؟ آیا جنگ گناه جهانی بر سر قدرت است؟

در زمانی که تهدید به جنگ هسته ای دوباره به وجود می آید ، این یک تاریخ بسیار ضروری است که برای دانشجویان سیاست بین الملل طراحی شده است ، و نیز هر کسی که به دنبال پیش زمینه ای از وقایع فعلی است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تاریخ سیاسی جهان

نویسنده
جاناتان هولسلگ
مترجم
محسن عسکری جهقی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 672
نوع جلد جلد سخت
قطع وزیری
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
جنگی
نوع کاغذ ———
وزن 1000 گرم
شابک
9786003769786

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 1.000 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ سیاسی جهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ژولیت ملکه قلب ها

11,000 تومان
مجموعه "ماجراهای فروشگاه جادویی"-٥ موش غرش می کند! ژولیت هیچ دلش نمی خواست توجه بچه های مدرسه را به خود جلب کند. اما چه اتفاقی باعث می شود این دختر خجالتی به مشهورترین دختر مدرسه شان تبدیل شود؟ چرا هر جا می رود یک دوجین آدم دنبالش راه می افتد؟ و چرا یکدفعه همه با او مهربان شده اند؟ آیا به خاطر گردنبند عجیبی است که زنی مرموز در فروشگاه جادویی به او داده؟ از روزی که ژولیت گردنبند را به گردن انداخته، زندگی اش زیر و رو شده. هر که او را می بیند به طرفش جذب می شود. اما ژولیت متوجه می شود که دیگر نمی تواند گردنبند را از گردنش باز کند. گردنبند جادویی است و او باید برای خلاص شدن از این دردسر، معمایی را حل کند.

ماجراهای علمی 3 … مارکوپولو

11,000 تومان
مارکوپولو تمام عمرش منتظر چنین روزی بود . پدرش نیکولو و عمویش مافئو سرانجام از سفری که سال‌ها پیش رفته بودند بازگشتند . هنگامی که پدر و عمویش خانه‌شان را در ونیز ترک کرده‌بودند ، او شش ساله بود ولی حالا نوجوانی پانزده ساله شده بود ! در طول این ٩ سال برای خود مردی شده بود . او بسیار مطالعه کرده بود تا بتواند به پدرش در تجارت کمک کند . وقتی مطالعه نمی‌کرد ، روزهایش را صرف گشت و گذار در لنگرگاهها می‌کرد ، جایی که بازرگانان کشتی‌های پُر از ابریشم ، ادویه‌جات ، رنگ‌های گیاهی ، نمک و پشم خود را در آن نگه می‌داشتند . مارکو مادرش را در کودکی از دست داده بود ، به همین دلیل از بازگشت پدرش دو چندان خوشحال شد . مارکوپولو بعدها به جاهایی سفر کرد که تا آن زمان هیچ اروپایی به آنجا قدم نگذاشته بود . او همراه پدر و عمویش با کشتی از ونیز به ارض مقدس و از آنجا نیز باز با کشتی به بندر تجاری‌ای که در شرق مدیترانه قرار داشت رفت . او بیابان‌های پهناور را با کاروان شترها پیمود ، از کوهستان‌ها و دشت‌های پر فراز و نشیب گذشت و در شهرهای عجیب و پرزرق و برق و روستاهای محقر توقف کرد ، تا این‌که بالاخره به قصر « قوبیلای قا آن » در منتهی الیه چین رسید . او که اینک محبوب و مورد علاقه خان واقع شده بود سالیان سال به عنوان فرستاده ویژه او به سرزمین‌های خاور دور سفر کرد .

کتاب بیلی زباله جمع کن

25,000 تومان

معرفی کتاب بیلی زباله جمع کن اثر الکساندر مک کال اسمیت

روزی یک شوک واقعی به بیلی وارد شد. این شوک در صفحات داخلی یک روزنامه بود. در آن صفحه ی روزنامه، عکسی از شهر آن ها چاپ شده بود! ابتدا، بیلی حتی از دیدن آن به خودش بالید، امّا بعد وقتی آنچه در زیر عکس نوشته شده بود خواند، لبخند از صورتش محو شد: «این عکسی از کثیف ترین شهر این کشور است. در آخرین مسابقه، برای یافتن کثیف ترین شهر جایزه ای اختصاص داده بودیم. این شهر با بیش از پانصد رأی از طرف افرادی که قبلا در آنجا بودند بالاترین مقام را آورد. خب، این هم جای خوشبختی است، یا شاید، بدبختی!» بیلی شوکه شده بود. چقدر وحشتناک! این خبر چقدر برای شهرشان وحشتناک و خجالت آور بود! همین طور که گزارش ادامه پیدا می کرد، وضع بدتر هم می شد.

سکه سازان

195,000 تومان
رمان سکه سازان، اثری است نوشته ی نویسنده ی فرانسوی، آندره ژید، که در سال 1925 برای اولین بار در فرانسه انتشار یافت. پی رنگ اصلی این اثر، با شخصیت های فراوان و مسیرهای داستانی متعدد، به مفهوم اصل یا بدلی بودن و نقطه ی تمایز این دو می پردازد. این نقطه ی تمایز، هم در داستان سکه های طلایی و هم در به تصویر کشیدن عواطف و ارتباطات کاراکترها هویداست. رمان سکه سازان، یک رمان-در-رمان است و ادوارد، من دیگر خود نویسنده، قصد دارد تا رمانی به همین نام را به رشته ی تحریر درآورد. داستان توسط راوی دانای کل روایت می شود که گاهی اوقات مستقیما با مخاطب صحبت می کند، درباره ی انگیزه های شخصیت ها نظرش را می گوید و یا شکل های دیگری از واقعیت را مورد بحث قرار می دهد. بنابراین، رمان سکه سازان به عنوان اثری پیشگام در ژانر «رمان نو» در نظر گرفته می شود. ساختار اصلی رمان طوری در نظر گرفته شده است که منعکس کننده ی سبک «کوبیسم» باشد؛ بدین صورت که کتاب، روایت های داستانی متعددی را به همراه نقطه نظرهای متفاوت در هم آمیخته است.

آشنایی با سارتر

19,500 تومان
آشنايي با فيلسوفان مجموعه‌اي از زندگي‌نامه‌هاي فيلسوفان مشهور است كه براي گشودن باب آشنايي با انديشه‌ها و ديدگاه‌هاي آنان مدخل مناسب و مغتنمي به نظر مي‌رسد.در هر كتاب گذشته از ارائه‌ي اطلاعات زندگي‌نامه‌اي، افكار هر فيلسوف در رابطه لا تاريخ فلسفه به طور كلي و نيز در رابطه با جريان و تحولات فكري و اجتماعي و فرهنگي عصر او بازگو مي‌شود و بدون ورود به جزئيات نظريات و عقايد او، مهم‌ترين نكته‌هاي آن‌ها با بياني ساده و روشن و در عين حال موثق و سنجيده ارائه مي‌شود. اساس كار در اين كتاب‌ها سادگي و اختصار بوده است تا جوانان و نيز همه‌ي خوانندگان علاقه‌مندي كه از پيش مطالعه‌ي فلسفي زيادي نداشته‌اند بتوانند به آساني از آن‌ها بهره بگيرند و چه بسا همين صفحات اندك انگيزه‌ي پي‌جويي بيش‌تر و دنبال كردن مطالعه و پژوهش در اين زمينه شود.