تاریخ شفاهی نشر ایران

210,000 تومان

نشر کتاب از قلمروهای با اهمیتی است که، به دلایل ناشناخته ای در ایران، نکاویده باقی مانده است. نه نظام آموزشی کشور، نه نظام پژوهشی، نه طرح های مطالعاتی، و نه هیچ یک از فعالیت های دیگری که از آن‏ها ‏دانش، اطلاعات، تحلیل، نگرش و دیدگاه زاده می‏شود، به نشر یاری رسانده اند، و نه هیچ گونه سرپرستی و نظارت روش مند، متکی بر بنیادهای علمی، و استوار بر اسلوب های تحقیقاتی، بر آن حاکم بوده است؛ حال آنکه نشر به سرشت خود فرهنگ پرور، رویدادآفرین، فضاساز، دانش گستر، آگاهی پراکن، اطلاع زا و مهارفزاست؛ و در عین حال به جامعه یاری می‏رساند که خویشتن شناس و خویشتن یاب باشد.

کاستن از سیطرۀ نادانی و افزودن بر هیمنۀ دانایی، از معمول ترین کارکردهای نشر آفرینش‏گر است. و همین ویژگی‏ها ‏سبب می‏شود که با همۀ بخش های جامعه و یا همۀ عرصه های فرهنگ پیوند مستقیم داشته باشد و به رغم همۀ این ها، گویی که نشر در جامعۀ ما اکنون از کانون توجه واقعی یکسره بیرون وانده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تاریخ شفاهی نشر ایران

نویسنده
عبدالحسین آذرنگ
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٤٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٨٢
موضوع
——-
نوع کاغذ بالکی
وزن 440 گرم
شابک
9786002781499
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.44 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ شفاهی نشر ایران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سدی‌ بر اقیانوس‌ آرام‌

1,500 تومان
مادر که‌ در صحرایی‌ از نمک‌ و آب‌ سرگردان‌ است‌ و زیر گرمای‌ سوزانِ خورشیدی‌ بی‌امان‌ و سلطه‌جو از پا درآمده‌، با دنیا به‌ چالش‌ برخاسته‌ است‌. مادر با اقیانوس‌ آرام‌ که‌ هجوم‌ سالانه‌اش‌ مزارع‌ او را در خود غرِ می‌کند نیز می‌ستیزد. او تا دم‌ مرگ‌ به‌ مبارزه‌ ادامه‌ خواهد داد؛ به‌ این‌ امید که‌ آینده‌ای‌ سعادتمندانه‌ برای‌ دو فرزندش‌ فراهم‌ آورد.

باغ های کیوتو

18,000 تومان
 در باغ‌های کیوتو  راوی دختر جوانی است که از عشقی تراژیک که در دوران نوجوانی برایش رخ داده می‌گوید. از جنگ جهانی دوم و «راندال» که سخت او را دوست می‌داشت. راندال در جزیره یوجیمای ژاپن کشته می‌شود و کتابی به نام باغ‌های کیوتو  را برایش به یادگار می‌گذارد که شرح حال باغ‌های مینیاتوری ژاپن است که نابودی آنها در دوران جنگ رخ می‌دهد: «پسر دایی‌ام را توی یوجیما کشتند. قبلاً بهت گفته بودم؟ آخرین نفری بود که در آن جزیره کشته شد. می‌گفتند بعد از آتش بس و بعد از انتقال باقی سربازها به بیمارستان‌ها یا به کیسه‌های اجساد کشته شده، حین پاکسازی منطقه یا به قول خودشان عملیات پاکسازی.» ماجرای خانواده «راندال» و زندگی «آلن» شخصیت اصلی داستان و خانواده‌اش و صدمه‌ای که جنگ به زندگی انسان‌ها وارد می‌کند در این کتاب به زیبایی به تصویر کشیده شده است. کتاب در کنار اتفاقاتی که روی می‌دهد به دوران بردگی سیاهان در آمریکا و تبعیض نژادی و فرار بردگان به خانه پدری راندال که استاد دانشگاه است نقب می‌زند و بر جذابیت آن می‌افزاید. باغ‌های کیوتو در آمریکا چندین بار تجدید چاپ شد و جوایز متعددی را کسب کرده است.

دریا روندگان جزیره‌ آبی‌تر

320,000 تومان
صدای‌ دریا از دور می‌آید. هابیل‌ و قابیل‌ پایان‌ سرنوشت‌ خود را در خلیج‌ پررمز و راز آغاز می‌کنند و دریاروندگان‌ جزیره‌ آبی‌تر، صید مروارید را از یاد می‌برند. آنچه‌ می‌ماند، غروب‌ خورشید بر فراز کپرهاست‌. «عطر یاس‌»، «آخرین‌ نسل‌ برتر»، «برش‌های‌ کوچک‌» و نو نوشته‌ها جمع‌ آمده‌اند تا «دریاروندگان‌ جزیره‌ آبی‌تر» را پدید آورند. مجموعه‌ای‌ که‌ حاصل‌ کنکاش‌ نویسنده‌ است‌ در سرشت‌ اسطوره‌ساز و زمانه‌ اسطوره‌ستیز.

کجا می‌برند درختان مرده را

3,500 تومان
داستان «کجا می‌برند درختان مرده را» زندگی، عواطف و آرزوهای سه نسل از زنان را روایت می‌کند. راوی داستان، زنی است که امروز را دوست ندارد، امروزی خود کرده و خود ساخته و حالا با نگاهی نوستالژیک به گذشته فکر می‌کند. زنی غرق در خاطرات و توهمات. آرمانگرا و برج عاج‌نشین. زنی که می‌خواست همه چیز را بر هم بزند. تغییر دهد و بهتر کند. با خویی شتابزده و بی‌احتیاط. و عاقبت شکست خورده و بیمار. دخترش جوان و بیکار است. بی‌هدف و بی‌آرزو و یا به دنبال حقیرترین آرزوها. تنبل و پرمدعا و خودبزرگ‌بین. مصرف‌کننده‌ای بی‌مصرف. تربیت نشده و رها شده در مرداب. اما مادر این زن، زنی تنها، محروم و رنج‌کشیده. مقاوم و صبور. زنی که می‌داند از زندگی چه می‌خواهد. معتقد و سختکوش، اما خشک و بی‌انعطاف. زنی که اعتقاداتش با پوست و گوشت و خونش یکی است و اگر بخواهی تغییرش دهی مثل این است که بخواهی بودنش را از او بگیری و نابودش کنی! زنی که بار خانواده را بر دوش می‌کشد. «عاطفه طیّه» نویسنده جوانی است که داستان این سه زن را روایت کرده است و کتابی خواندنی برای نسل جوان امروزی نگاشته است.

من آلیس نیستم ولی این جا خیلی عجیبه!

9,000 تومان
ولی این‌جا خیلی عجیبه! راوی اول شخص، دچار سندرم نادری است معروف به «آلیس در سرزمین عجایب» که شخص بیمار چیزها را بزرگ‌تر و یا کوچک‌تر از اندازه واقعی خود می‌بیند. او که این حالت را از سنین پایین‌ تجربه کرده است و در بزرگسالی به ماهیت آن پی برده، رد نشانه‌های آن را در خاطراتش می‌گیرد. خاطراتی که از مجرای نگاه متفاوت او به جهان بازتاب پیدا می‌کنند منجر به تصویر معوجی از جهان پیرامونی او می‌شوند که در نهایت به حذف مرز میان خیال و واقعیت می‌انجامد. توهمی که او را در دنیایی سیال از اسطوره‌ها و افسانه‌های دیروز و امروز رها می‌کند که هیچ ساحل امنی در آن نیست. انگار نسبت راوی بیمار با جهان استعاره‌ای از حضور انسان در جهان مشکوک این عصر است: «همسرم غول‌ها را زیاد جدی می‌گیرد! آنها را بیخود گنده می‌کند... دست خودش نیست. این، هم خودش را به هول و ولا می‌اندازد، هم غول را معذب می‌کند! آن نیمه شب هم که داشتم روی متن «درباره ما» برای وب‌سایتم کار می‌کردم تا صبح خروسخوان تحویل طراح دهم، به همین دلیل وحشت زده شد. توی اتاق نشسته بودم به نوشتن – چندین بار خط زدم و از نو نوشتم... چشم‌هایم خسته بود و سردردم داشت پا می‌گرفت. با این حال فرصت کم بود و باید سروتهش را زودتر هم می‌آوردم. بالاخره بعد از بالا و پایین بسیار، سر و شکل متن در‌آمد و رسیدم به ماجرای «فابرژه» و تخم‌مرغ‌ها... .»

زهتاب

7,000 تومان
زهتاب روایت زندگی و رنج انسان‌هایی است که هر کدام به گونه‌ای در دام زندگی گیر افتاده‌اند . سهراب امیرخانی کودکی را در کارگاه زهتابی می‌گذراند و با وقایع هول‌انگیزی مواجه می‌شود که تا همیشه بر روح او چیره خواهند بود . چنان چیره که حتی وقتی فریبا همچون مسیحای نجات‌بخشی در زندگی‌اش ظهور می‌کند در نهایت اعجاب می‌بینیم که این مسیحا نیز نمی‌تواند در زندگی او ماندنی باشد . اما زهتاب تنها روایت سقوط سهراب نیست و همانطور که نویسنده در جایی می‌نویسد : « بحث شناسنامه نبود . حرف فرار نبود . حرف برف نبود . حرف سر این تاس‌هایی بود که هیچ‌وقت جفت نمی‌شدند . سر این همه مهره سیاه که از بازی بیرون نمی‌رفتند . حرف سر بوی کباب آدمیزاد بود و دست‌هایی که توی حلقه خون بر زمین می‌لرزیدند . می‌لرزیدند و در آخر از حرکت می‌ماندند . حالا به فرض که شناسنامه هم خوب جعل می‌شد ، که از زیر برف‌ها هم بیرون می‌آمد که فرار هم می‌کرد . اما . . . ».