تاریخ عشق

198,000 تومان

کتاب تاریخ عشق نوشته نیکول کراوس ترجمه ترانه علیدوستی توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، داستان های آمریکایی، ادببیات ملل، داستان های خارجی به چاپ رسیده است.
تاریخ عشق، دومین رمان نیکول کراوس و داستانی پیچیده است که خط روایی آن را نمی توان در چند خط خلاصه کرد؛ چرا که داستان، زمان ثابتی ندارد و بین گذشته و آینده در گذار است و توسط چندین شخصیت و گاهی اوقات در غالب نامه، خاطرات روزانه و حتی رمان در رمان روایت می شود. همچنین، اتفاقی نیست که عنوان کتاب، «تاریخ عشق» انتخاب شده است. کتاب، نوعی داستان رازآلود است که در آن، تغییر اسامی، خیانت و هویت های محرمانه به چشم می خورد. آلما سینگر چهارده ساله در تلاش است تا علاجی برای تنهایی مادرش پیدا کند.
او که باور دارد علاج این تنهایی در کتابی است که مادرش با عشق و علاقه مشغول کار برروی ترجمه آن است، تصمیم می گیرد تا نویسنده کتاب را پیدا کند. آن سوی نیویورک، پیرمردی به نام لئو گورسکی تلاش می کند تا کمی بیشتر زنده بماند. او روزهایش را با فکر و خیال درباره عشق از دست رفته اش سپری می کند؛ عشقی که شصت سال پیش، قریحه و قدرت نوشتن یک کتاب را در او به وجود آورد. گرچه لئو از این موضوع بی خبر است، کتابش با گذر از اقیانوس ها و نسل ها و با تغییر زندگی های بی شمار، از گزند زمان مصون مانده است.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642132867 دسته: , ,
توضیحات

تاریخ عشق

نویسنده نیکول کراوس
مترجم ترانه علیدوستی
نوبت چاپ بیست و دوم
تعداد صفحات 264
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789642132867
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.256 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ عشق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب کودتا

150,000 تومان
معرفی کتاب کودتا کتاب "کودتا" نوشته نویسنده سرشناس تاریخ معاصر ایران،یرواند آبراهامیان میباشد.این کتاب در مورد کودتایی صحبت میکند که همه ما اسم آن را حداقل یکبار شنیده ایم.کودتای 28 مرداد سال 1332 که طی آن دولت دکتر مصدق سرنگون شد و محمد رضا شاه پهلوی به شکلی استبدادی حکومت را بر دست گرفت.کتاب "کوتا" با محوریت موضوع نفت و ملی شدن این صنعت،به عوامل این کودتا و نقش کشور های اروپایی و مخصوصا آمریکا و تاثیر روابط ایران و آمریکا میپردازد.در این کتاب،"یرواند آبراهامیان" در چهار فصل زیر صحبت میکند:1.ملی شدن صنعت نفت2.مذاکرات انگلیس و آمریکا3.کودتا4.میراثکتاب "کودتا" رازهای زیادی را راجع به کودتای 28 مرداد بر ملا میکند.تاثیرات قدرت های بیگانه در آن دوران و نقش تبلیغات را هم به خوبی تفسیر میکند که میتواند کتاب بسیار جذابی برای کسانی باشد که میخواهند راجع به تاریخ کشورشان اطلاعات دقیق و کارشناسانه ای داشته باشند.

نامه های روسیه

450,000 تومان
کتاب نامه های روسیه نوشته آستولف لویی لئونورمارکی دو کوستین با ترجمه باقر پرهام توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ, سفرها، سیر و سیاحت، روسیه، ادبیات مللبه چاپ رسیده است. آستولف لویی ائونور مارکی دو کوستین، اشراف‌زاده و نویسنده‌ی فرانسوی، بیشینه‌ی پرتلاطمی داشت. پدر و پدر بزرگش در دوران وحشت در انقلاب فرانسه با گیوتین اعدام شدند، و مادرش از زندان جان به در برد. در کودکی و نوجوانی بسیار سفر کرد و در سال 1839 به تشویق بالزاک، که استعداد سفرنامه‌نویسی را در او پس از انتشار سفرنامه‌اش به اسپانیا کشف کرده بود، در دوران حکومت تزار نیکلای اول به روسیه رفت. او گزارش سفر خود را به دلیل هراس از فضای پلیسی حاکم بر روسیه به صورت نامه برای دوستانی نامعلوم نوشت و این نامه‌ها را پنهانی از روسیه با خود به فرانسه برد و بعد در سال 1843 آنها را به صورت نامه برای دوستانی نامعلوم نوشت و این نامه‌ها را پنهانی از روسیه با خود به فرانسه برد و بعد در سال 1843 آنها را به صورت کتاب منتشر کرد. کتاب با استقبال بسیار روبه‌رو شد و به زبان‌های انگلیسی و آلمانی هم ترجمه و منتشر شد. انتشار آن خشم حکومت روسیه را برانگیخت و تزار آن را ممنوع کرد. ترجمه‌ی روسی کتاب پس از سال 1917 نیز در شوروی در فهرست کتب ممنوعه قرار گرفت. برخی آن را به سبب کندوکاوش در سرشت استبداد مطلق و تأثیر آن در ایجاد روحیه‌ی بردگی حتی پیشکویانه و جلوتر از زمانه‌ی خود یافته‌اند و معتقدند مشاهدات کوستین درباره‌ی جامعه‌ی روسیه و خصال حاصل از استبداد در این کشور در نیمه‌ی نخست سده‌ی نوزدهم «تاریخ گذشته» نیست: «جامعه‌ای که هیچ‌گونه خوشبختی در آن امکان‌پذیر نیست، زیرا بشر، بنا به قانون طبیعت‌اش، بدون آزادی خوشبخت نمی‌تواند بود»، جامعه‌ای محکوم به دروغگویی همگانی، چرا که «حقیقت‌گویی یعنی براندازی حکومت» که به تبعِ « نیازی که خدایگان برای بازسازی رویدادهای واقع دارد» پیوسته مشغول دخل ‌و‌ تصرف در تاریخ است. معرفی مباحث کتاب نامه های روسیه پیش درآمد امس 5 ژوئن 1839 تراومونده 4 ژوئیه 1839 سوارکشی نیکلای اول هشت ژوئیه 1839 پطرزبورگ دهم ژوئیه 1839 پطرزبورگ بازدهم ژوئیه 1839 پطرزبورگ دوازده ژوئیه 1839

وقتی بابام کوچک بود (3)

55,000 تومان
بابای من وقتی کوچک بود صبح یک روز بهاری با جوجه کوچولوش توی جعبه چوبی بزرگ توی بالکن آپارتمان نشسته بودند و از لای درز تخته‌ها به خورشید و پرنده‌های توی آسمان نگاه می‌کردند و نان و پنیر و پسته می‌خوردند....

می بینم بزرگ می شم جلد 5، حیوانات

3,000 تومان
می بینم بزرگ می شم جلد 5 نویسنده راضيه خوئيني مترجم ——- نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 20 نوع جلد

پانوراما ۴… مسافرخانه سرخ

22,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت