تاریخ فلسفه‌ی راتلج (جلد چهارم): رنسانس و عقل‌باوری سده‌ی هفدهم

370,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج – جلد چهارم: رنسانس و عقل باوری سده‌ی هفدهم

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج – جلد چهارم: رنسانس و عقل باوری سده‌ی هفدهم، به مرور اندیشه‌های فلسفی قرن‌های چهاردهم تا هجدهم می‌پردازد و مهم‌ترین مکاتب و فیلسوفان دوران رنسانس تا روشنگری را معرفی می‌کند.

این کتاب، با ویراستاری ج. اچ. آر. پارکینسون، بیشتر بر روی فلسفه‌ی رنسانس و عقل‌باوری قرن هفدهم متمرکز است و می‌کوشد ضمن واکاوی ریشه‌های علم مدرن، ایده‌های بزرگانی همچون دکارت، لایبنیتس، اسپینوزا، بیکن و هابز را بررسی کند.

درباره‌ی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج – جلد چهارم: رنسانس و عقل‌باوری سده‌ی هفدهم

دوران قرون‌ وسطی که از قرن پنجم آغاز شده بود، درن هایت در قرن چهاردهم رو به افول گذاشت و در پی آن طبقه‌های اجتماعی جدیدی ظهور کردند. این طبقات گرایش کمتری به دین داشتند، عموماً تاجر و صنعتگر و شهرنشین بودند و علایق و افکار این‌جهانی و انسانی‌تری را دنبال می‌کردند.

محققان به این برهه رنسانس می‌گویند که تا چند قرن ادامه یافت و ضمن متحول کردن تمام شئون زندگی، به عصر مدرن منتهی شد. دوران رنسانس بر روی فلسفه نیز عمیقاً تأثیر گذاشت و باعث شکل‌گیری ایده‌های فلسفی جدیدی شد.

این فلسفه در دوره‌ای عملاً موازی فلسفه‌ی مسیحی (مدرسی) بود و حتی اشتراکاتی هم با آن داشت؛ مثل‌اینکه هردوی آن‌ها رویکردی کلاسیک داشتند و دائماً به فلسفه‌ی یونان ارجاع می‌دادند. بااین‌وجود تفاوت بزرگی آن‌ها را از هم متمایز می‌کرد؛ برخلاف فلسفه‌ی مسیحیت که متکی بر آموزه‌های مسیحی بود، رنسانس حول انسان می‌گشت و نگاهی اومانیستی داشت

فیلسوف رنسانسی دیگر عالِم دینی نبود و الزامی نداشت که حتماً الهیات خوانده باشد. با تکامل اومانیسم و ظهور عصر روشنگری در قرن هفدهم، عملاً علم بود که جای مذهب را گرفت.

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج – جلد چهارم: رنسانس و عقل‌باوری سده‌ی هفدهم (Routledge History of Philosophy Volume IV) می‌کوشد این دوره‌ی سیصدساله را مرور کند و به مهم‌ترین آرا و مکاتب فکری آن زمان بپردازد. این کتاب نگاهی اجمالی به رنسانس می‌اندازد و تکامل فلسفی آن را توضیح می‌دهد.

بااین‌حال، بیشتر مطالب حول فلسفه‌ی خردگرایی است که سنگ بنای عصر روشنگری و در ادامه، دوران مدرن را گذاشت.

در اواخر قرن شانزدهم، در اوج رنسانس فیلسوفی ظهور کرد که تا حد زیادی با دیگر فلاسفه متفاوت بود. فرانسیس بیکن، متفکری انقلابی، که بر اندیشه‌ورزی علمی تأکید می‌کرد و معتقد بود که وظیفه‌ی پژوهشگر نه صرفاً مشاهده‌ی طبیعت، که دخالت در آن است. ایده‌ای بی‌سابقه که باعث شد او را فیلسوف علوم تجربی بدانند. بیکن به حلقه‌ی اتصال میان علم و فلسفه بدل شد و سعی کرد این دو را به هم نزدیک سازد.

پس از او فیلسوف دیگری به نام دکارت، به ایده‌های بیکن عمق بیشتری بخشید و توانست ضعف‌های آن را پوشش دهد. دکارت، اسپینوزا و لایبنیتس باوجوداینکه با هم متفاوت بودند و حتی همدیگر را نقد می‌کردند، اما اشتراکاتی داشتند که باعث شد پژوهشگران آن‌ها را در یک مکتب جای دهند: مکتب عقل‌باوری. فیلسوف‌های مکتب عقل‌باوری اعتقاد داشتند با عقل و بدون کمک احساسات می‌توان حقیقت را درک کرد.

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج – جلد چهارم: رنسانس و عقل‌باوری سده‌ی هفدهم با اشاره به همین موضوع، به فلسفه، متافیزیک و شناخت این سه متفکر بزرگ قرن هفدهم می‌پردازد و عقایل آن‌ها را تشریح می‌کند. کتاب بخش‌هایی را به فیلسوف‌های غیرعقل‌باور مثل هابز هم اختصاص می‌دهد و جدل و مباحثه‌ی این دو گروه را تفسیر می‌کند.

توضیحات

تاریخ فلسفه‌ی راتلج (جلد چهارم): رنسانس و عقل‌باوری سده‌ی هفدهم

نویسنده
ویراستار: ج.اج.آر. پارکینسون
مترجم
 حسن مرتضوی
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 728
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
فلسفه و حکمت
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786006885018
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ فلسفه‌ی راتلج (جلد چهارم): رنسانس و عقل‌باوری سده‌ی هفدهم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برج

12,000 تومان
به پسارستاخیز دیوانه‌وار و آشفته‌ی «جی. جی. بالارد» خوش آمدید. جایی که انسان علیه انسان برمی‌خیزد و باعث نابودی خود می‌شود. بالارد امپراطور پادآرمان‌شهرهایی است که خودش آن‌ها را خلق کرده است. او «برج» را نوشته تا سرنوشت شوم و معدوم انسان را نشان دهد، سرنوشتی که دیر یا زود گریبان‌گیر تمام دنیا می‌شود و انسان را از اوج تکنولوژی و مدرنیته، به غارهای تاریک و نمور می‌کشاند. وحشت، درماندگی و سرگشتگی انسان مدرن در برج نمودِ واقعی پیدا کرده است. این کتاب را باید بارها بخوانید و بیندیشید. رمان، قصه‌ی ساختمانی مسکونی در دوران پسارستاخیز جهان است که تمام امکانات پیشرفته و ضروری برای زندگی ساکنانش در آن فراهم شده است. فروشگاه، بانک، استخر و حتی مدرسه هم در این ساختمان وجود دارد. ساکنان این برج از آن خارج نمی‌شوند و با دنیای بیرونی ارتباط برقرار نمی‌کنند. حوادث کوچکی که در این ساختمان اتفاق می‌افتد، چندان دردسرساز نیستند. اما کم‌کم نظام زندگی در ساختمان تغییر می‌کند و افراد به سه طبقه‌ی پایین، متوسط و بالا تقسیم می‌شوند. هر دسته از این افراد تصور می‌کنند گروه‌های دیگر دشمن هستند و باید از بین بروند. خشونت و کشتار بی‌رحمانه‌ای در ساختمان شروع می‌شود و در نهایت کسانی که تا دیروز دوست و همراه هم بودند، حالا همه چیز را از یاد برده‌اند و به افرادی خشن و بی‌ملاحظه تبدیل شده‌اند. برج مدرن و پیشرفته تبدیل به غاری بدوی می‌شود و انسان، انسان بودن را از یاد می‌برد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: « یکی از روزهای شنبه سه ماه قبل، کمی بعد از ساعت یازده صبح، دکتر لنگ داشت برای خود صبحانه درست می‌کرد که ناگهان از صدای انفجار، هراسان از جا پرید. صدا از بالکنِ پشت اتاق نشیمن می‌آمد. یک بطری شامپانی از یکی از طبقات فوقانی از ارتفاع بیست متری، اول روی سایبانِ یکی از پنجره‌ها افتاده بود، بعد از روی سایبان بلند شده بود و خورده بود کف سرامیک بالکن و مثل بُمب ترکیده بود.»

خیابان گاندی، ساعت پنج عصر: چهار جستار درباره‌ی پرونده‌ی جنایت سمیه و شاهرخ که دهه هفتاد را در بهت فرو بر

160,000 تومان

معرفی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر: چهار جستار درباره پرونده جنایت «سمیه و شاهرخ» که دهه هفتاد را در بهت فرو برد

مهراوه فردوسی 25 سال پس از وقوع جنایت «سمیه و شاهرخ» به‌سراغ این داستان هولناک می‌رود و در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر از ابعاد گوناگونی به این واقعه نگاه می‌کند. نویسنده در این کتاب بیشتر بر چگونگی مواجهه‌ی دیگران با این ماجرا تأکید دارد؛ نه چرایی وقوع این قتل. از همین رو، این اثر در دسته‌ی کتاب‌های جرم‌شناسی روایی قرار می‌گیرد.

درباره‌ی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر

وقتی داستان جنایتی را در صفحه‌ی حوادث روزنامه می‌خوانیم، به آن فقط از زاویه‌ی دید «یک» نفر نگاه می‌افکنیم. برای مثال ماجرای یک قتل را می‌توان در چند جمله خلاصه کرد: «روز چهارشنبه 12 دی 1375 در خانه‌ی شماره‌ی 19 خیابان گاندی جسد دو فرزند صاحب‌خانه پیدا شد: پسری نُه‌ساله به نام محمدرضا و دختری چهارده‌ساله به نام سپیده.» چنین خبری در گوشه‌ای از روزنامه پدیدار می‌شود و شاید توجه هیچ‌کس را جلب نکند. شاید برخی فکر کنند که سارقی به این خانه حمله کرده و با دیدن این دو کودک، مجبور شده آنان را به قتل برساند. اولین چیزی که به ذهن مأموران می‌رسد، همین است. اما ماجرا به این سادگی نیست. هیچ چیز از خانه سرقت نشده و اظهارات دختر شانزده‌ساله‌ی خانواده، سمیه، ضد و نقیض است. آیا این قتل به یک دعوای خانوادگی برمی‌گردد؟ فقط دوازده ساعت بعد از وقوع حادثه، مأموران پلیس حقیقت امر را کشف کردند و پرده از یک جنایت‌ وحشتناک و غم‌انگیز برداشتند. جنایتی که مهراوه فردوسی در کتاب خیابان گاندی: ساعت پنج عصر از آن می‌گوید. باز هم داستانی یک‌خطی در روزنامه: «دختر شانزده‌ساله‌ی خانواده،‌ سمیه، با همراهی نامزدش، شاهرخ، برای رسیدن به ثروت خانوادگی خواهر و برادر کوچکش را خفه کرد.» اما این تلقی روزنامه‌نگاران در آن زمان است. با خواندن همین جمله هزاران سؤال به ذهنمان هجوم می‌آورند: شاهرخ و سمیه چطور عاشق هم شدند؟ رابطه‌شان چگونه این‌چنین جدی شد؟ چرا دست به قتل اعضای خانواده‌ی سمیه زدند؟ مگر سمیه خواهر و برادرش را دوست نداشت؟ چرا شاهرخ با او همکاری کرد؟ مادر و پدر سمیه پس از شنیدن خبر قتل چه حالی داشتند؟ خواهر و برادر سمیه در آخرین لحظات زندگی‌شان به چه فکر می‌کردند؟ پدر و مادر شاهرخ چطور با این اتفاق وحشتناک مواجه شدند؟ و از همه مهم‌تر، مردم و جامعه راجع‌به این جنایت هولناک چه نظری داشتند؟ مهراوه فردوسی سعی داشته از چندین جنبه به حادثه‌ی خیابان گاندی نگاه کند. در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر با چندین خرده‌روایت مواجه می‌شویم تا شرایط همه‌ی افراد درگیر در این ماجرا را بهتر درک کنیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماجراهای کارلسون پشت‌بومی 3/ بهترین کارلسون دنیا

73,000 تومان
وقتی از زندگی توی آپارتمان‌های قوطی‌کبریتی خسته شوی، کارلسون از پنجره‌ی اتاقت می‌آید تو، تو را سوار پشتش می‌کند و با هم پرواز می‌کنید.
کارلسون همین‌جاست، پشت لوله‌بخاری روی پشت‌بام قایم شده. اما وقتی توی آسمان شهر پرواز می‌کند، مردم او را با بشقاب‌پرنده و پهپاد جاسوسی اشتباه می‌گیرند.
دردسرهای تازه‌ای در راه است. همه‌ی شهر دنبال کارلسون هستند و می‌خواهند دستگیرش کنند.
این وسط سر‌و‌کله‌ی دشمن درجه‌یکِ کارلسون، «خانم کراولی»، هم پیدا می‌شود.
اما کارلسون از هیچ‌چیز نمی‌ترسد و حاضر است برای یک ذره خندیدن هر شوخیِ خطرناکی بکند، او در دو‌قدمیِ دستگیر‌شدن است!

تام گیتس 11/ قانون سگ‌های آدم‌خوار (فعلاً)

170,000 تومان
مجموعه تام گیتس داستان گرفتاری‌ها و دردسرهای یک پسربچه‌ی شیطان و گستاخ است که به شکل یادداشت‌های روزانه با زبانی طنز و تصویر روایت شده است. کتاب‌های تام گیتس، تلفیقی از متن و تصویر هستند و بیشتر حجم این کتاب‌های قطور را تصویر پر کرده است که همین امر به‌علاوه‌ی طنز اثر، آن را برای کودکان به‌ویژه کودکان کم خوان مناسب کرده است. از دیگر ویژگی‌های خوب این مجموعه این است که کودکان با خواندن داستان‌های تام گیتس نوشتن را فعالیتی سرگرم‌کننده خواهند یافت و احتمالاً به نوشتن و روایت کردن با کمک نقاشی تشویق خواهند شد. ماجراهای تام گیتس نخستین مجموعه‌ای است که لیز پیشون برای نوجوانان نوشته است. این مجموعه به بیش از ۳۶ زبان ترجمه شده است و طرفداران بسیاری در بین کودکان سراسر دنیا دارد. نخستین جلد این مجموعه جایزه کتاب خنده‌دار رولد دال و جایزه واترستونز و جایزه ردهاوس را در کارنامه‌ی خود دارد. جلد چهارم این مجموعه این مجموعه هم جایزه بلوپیتر را از آن خود کرده است. لیز پیشون نویسنده کتاب متولد ۱۹۶۳ در لندن است. از کودکی عاشق نقاشی کشیدن بود، در دانشگاه گرافیک خواند و مدتی به‌عنوان مدیر هنری در صنعت موسیقی فعالیت کرد؛ اما پس از مدتی شروع کرد به نوشتن و تصویرگری کتاب کودکان. نخستین کتاب تصویری‌اش برای خردسالان را با نام «حشره‌ی خیلی زشت» در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد. این کتاب و چهار کتاب دیگرش «برادر بزرگم بویس»، «بیل خسته»، «پنگوئن‌ها» و «سه خوک ترسناک و گرگ گنده‌ی مهربان» که برای خردسالان نوشت و تصویرگری کرد، جایزه‌های بسیاری را از آن او کرد. کتاب «قانون سگ‌های آدم‌خوار (فعلاً)» یازدهمین جلد از مجموعه‌ی «تام گیتس» است. در این کتاب بالاخره تام هم داشتن حیوان خانگی را تجربه می‌کند. البته مال خودش که نیست، یکی از حیوان‌های مارک کلامپ است، حدس بزنید چی! توی این داستان گروه سگ‌های آدم‌خوار تصمیم می‌گیرند جدی جدی گروه‌شان را به بهترین گروه موسیقی دنیا تبدیل کنند. چه جوری؟ خب مثلا یک ویدئو می‌سازند آن هم با گوشی موبایل بابا و کلی که نه، یک عالم ماجراهای خنده‌دار می‌سازند. حدس بزنید حیوان خانگیه با دلیا چی‌کار می‌کند!
سفارش:0
باقی مانده:3

پیاده

190,000 تومان

معرفی کتاب صوتی پیاده

کتاب صوتی پیاده نوشته‌ی بلقیس سلیمانی، داستان زندگی زنی تنها و باردار را در سال‌های پس از انقلاب به تصویر می‌کشد. زنی که در شهر بزرگ تهران تنها و بی‌پناه مانده است. کتاب صوتی پیاده روایت‌گر زندگی یک زوج کرمانی به نام‌های انیس و کرامت است که در سال‌های پس از انقلاب به تهران مهاجرت می‌کنند. همان سال‌هایی که جنگ میان ایران و عراق شدت گرفته بود، انیس شخصیت اصلی این داستان باردار است و شرایط سختی دارد. یکسال و نیم از ازدواج آن‌ها می‌گذرد. پس از آمدن به تهران کرامت به دانشگاه می‌رود، اما کم‌کم رفتارهای او تغییر می‌کند، او مردی بد دل و شکاک می‌شود و به انیس اجازه‌ی خروج از خانه را نمی‌دهد. در یکی از روزها کرامت به همراه مردی به نام هوشنگ به خانه می‌آید تا مدتی مهمان آن‌ها باشد اما ماندن هوشنگ بیش از حد طولانی می‌شود و با رفتارهای عجیب و غریب کرامت، عرصه بر انیس تنگ می‌شود زیرا روزها که کرامت به دانشگاه می‌رود، انیس را در یکی از اتاق‌های خانه زندانی می‌کند. انیس کم‌کم احساس می‌کند حضور هوشنگ در خانه آن‌ها مشکوک به نظر می‌رسد. بالاخره پس از مدتی با دستگیر شدن کرامت موضوع برای انیس روشن می‌شود. انیس پس از دستگیری شوهرش با کودکی درون شکم تنها می‌ماند، حتی آشنایان و فامیل هیچ‌کدام او را قبول نمی‌کنند و او گریبان‌گیر مسائل و مشکلات بسیار و قربانی مناسبات سیاسی و اجتماعی دوران خود می‌شود. سلیمانی در این داستان جذاب نیز مثل دیگر داستان‌هایش، به روایت زندگی زنی دیگر و دلمشغولی‌های آن می‌پردازد. با این تفاوت که شخصیت اصلی این بار زنی ساده و دهاتی که در فقر و فلاکت بزرگ شده و بازیچه دست رویدادهایی می‌شود که حتی از چگونگی و چرایی آن‌ها چیزی نمی‌داند و سرانجام هم قربانی کینه‌های جهان مردانه‌‌ای می‌شود که در سراسر زندگی‌اش بر او سایه انداخته بود.

قصه گو

230,000 تومان

در بخشی از کتاب قصه‌گو می‌خوانیم

غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم با‌هم به سالن بیلیاردی که زیر پله‌ها قرار داشت، برویم. بعد با‌هم در خیابان قدم می‌زدیم و من حس می‌کردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرت‌انگیز، چه‌قدر مصیبت‌بار است. مردم روی‌شان را برمی‌گرداندند یا سرِ راهش سبز می‌شدند تا خوب نگاهش کنند. خیره‌خیره، زل می‌زدند به او و به خودشان زحمت نمی‌دادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاه‌شان موج می‌زد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق می‌افتاد. بزرگ‌ترها و به‌خصوص بچه‌ها، به او اشاره‌های توهین‌آمیز می‌کردند. به‌نظر نمی‌رسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آن‌ها با شوخی پاسخ می‌داد. آن روز هم، حادثه‌ی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصله‌ی زیادی از طبیعت یک فرشته‌ی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظه‌ای که چشمش به ما افتاد، تلوتلو‌خوران جلو آمد و رو‌به‌روی شائول ایستاد، دست‌ها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کرده‌ای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد می‌کنی رفیق؟ دور‌و‌بر این‌جا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا می‌کنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشاره‌ای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچه‌ها وقت فحش دادن از خودشان نشان می‌دهند.