تاریخ نشر چین

88,000 تومان

تاریخچۀ شکل‌گیری و توسعۀ صنعت نشر در چین تا حدودی مانند تمدن این کشور است؛ تمدن چین تنها تمدن دنیاست که هیچ‌گاه از حرکت نایستاده و ویژگی‌های بارزی شامل تاریخ طولانی، محتوای غنی، یکپارچگی در سبک، تأثیرگذاری عمیق و نوآوری مداوم دارد.

خط مهم‌ترین ابزار ثبت معلومات و فرهنگ و نیز مهم‌ترین پیش‌شرط تولید صنعت نشر است. در میان خط‌هایی که چهار تمدن بزرگ دنیا اختراع کرده‌اند تنها خط چینی شکل ثابت و معنی مشخصی داشته.

در دیدی وسیع‌تر، چین‌، که یکی از کشورهایی است که صنعت نشر آن زودتر توسعه یافته، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در تاریخ شکل‌گیری صنعت نشر در دنیا داشته است.

تاریخ نشر چین به معرفی طرح کلی توسعۀ فرهنگ نشر در چین و ویژگی‌های کلی آن پرداخته، دوره‌ای بیش از سه هزار سال.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تاریخ نشر چین

نویسنده
یانگ هو و شیائو یانگ
مترجم
امین بذرافشان
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢٢٣
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٤٢٥ گرم
شابک
9786220404453
توضیحات تکمیلی
وزن 0.425 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ نشر چین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان اضطراب من

45,000 تومان
کتاب روایتگر زندگی زنی میانسال است که به‌ناگاه دنیایش زیرورو می‌شود. او، که در فرایند مواجهه با بیماری‌اش است، دردمندانه عشق، ترس‌ها، ناکامی‌ها و سرخوردگی‌هایش را واکاوی می‌کند. داریا بینیاردی در داستان اضطراب من به‌خوبی تنش‌های قهرمان داستان را که نویسنده‌ای پریشان‌احوال و مضطرب است به تصویر کشیده و با توجه به تجربۀ زیستۀ خود فرایند درمان و تلاطم‌های روحی او را گیرا و پرکشش روایت می‌کند.    داستان اضطراب من مخاطب را با خود همراه می‌کند تا با رنج شخصیت اصلی همراه و با ترس‌های او مواجه شود و او را آماده می‌کند تا شجاعانه هر آنچه را تاکنون پس می‌زده بپذیرد و شاید بیش از هر چیز مخاطب را همچون لئا به پویشی دوباره در خویشتنِ خویش فرا می‌خواند.

زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان
زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟ من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
سفارش:0
باقی مانده:1

من آلیس نیستم ولی این جا خیلی عجیبه!

9,000 تومان
ولی این‌جا خیلی عجیبه! راوی اول شخص، دچار سندرم نادری است معروف به «آلیس در سرزمین عجایب» که شخص بیمار چیزها را بزرگ‌تر و یا کوچک‌تر از اندازه واقعی خود می‌بیند. او که این حالت را از سنین پایین‌ تجربه کرده است و در بزرگسالی به ماهیت آن پی برده، رد نشانه‌های آن را در خاطراتش می‌گیرد. خاطراتی که از مجرای نگاه متفاوت او به جهان بازتاب پیدا می‌کنند منجر به تصویر معوجی از جهان پیرامونی او می‌شوند که در نهایت به حذف مرز میان خیال و واقعیت می‌انجامد. توهمی که او را در دنیایی سیال از اسطوره‌ها و افسانه‌های دیروز و امروز رها می‌کند که هیچ ساحل امنی در آن نیست. انگار نسبت راوی بیمار با جهان استعاره‌ای از حضور انسان در جهان مشکوک این عصر است: «همسرم غول‌ها را زیاد جدی می‌گیرد! آنها را بیخود گنده می‌کند... دست خودش نیست. این، هم خودش را به هول و ولا می‌اندازد، هم غول را معذب می‌کند! آن نیمه شب هم که داشتم روی متن «درباره ما» برای وب‌سایتم کار می‌کردم تا صبح خروسخوان تحویل طراح دهم، به همین دلیل وحشت زده شد. توی اتاق نشسته بودم به نوشتن – چندین بار خط زدم و از نو نوشتم... چشم‌هایم خسته بود و سردردم داشت پا می‌گرفت. با این حال فرصت کم بود و باید سروتهش را زودتر هم می‌آوردم. بالاخره بعد از بالا و پایین بسیار، سر و شکل متن در‌آمد و رسیدم به ماجرای «فابرژه» و تخم‌مرغ‌ها... .»

خاله بازی

180,000 تومان
«خاله بازی» داستان یک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخوان موقعیت خود وارد زندگی این مرد می‌شوند و نقشی را بازی می‌کنند که برای آن‌ها مقدر شده است. یکی می‌آید تا بمیرد، یکی می‌آید تا بماند، یکی می‌آید تا نپذیرد. آن که نمی‌پذیرد به کاستی‌های طبیعی خود گردن می‌گذارد اما سعی می‌کند رویاروی کاستی‌های اجتماعی بایستد و در نقشی که همگان برایش در نظر گرفته‌اند بازی نمی‌کند. او در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود است: خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد بیش‌تر مواظبش باش.» دسته گل را به طرفش دراز کردم. روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایستادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.» بلقیس سلیمانی، نویسنده رمان ستوده شده «بازی آخر بانو» در رمان «خاله بازی» نسلی را باز می‌خواند که جهان و بنیادهایش را دیگرگون می‌خواست، نسلی که نقش‌های ازلی را ابدی نمی‌خواست و ... این مرد یک آقای سنتی به تمام معناست. تو چطور متوجه نشدی؟ چرا فکر کردی این مرد به پای تو می‌سوزد و می‌سازد؟ چرا فکر کردی آن شور و شر عدالت طلبی و آزادی‌خواهی مخصوص دوران جوانی، مانع از بروز شخصیت واقعی‌اش می‌شود؟ ما ادامه سر راست پدران و مادرانمان هستیم. ابله!

پاتریسیا

25,000 تومان
رمان پاتریسیا، برگرفته از زندگی پر فراز و فرود مهاجران و روایتگر سرگذشت یک سیاهپوست آفریقایی است که به دلیل مشکلات مالی و به امید برخورداری از زندگی مرفه‌تر به کانادا مهاجرت می‌کند. داستان از زبان سه شخصیت اصلی (پدر، دختر و معشوقه پدر) روایت می‌شود. هرکدام، در بخشی از کتاب، بیم و امید، نگرانی و آرزو و تمنیاتشان را با خواننده به اشتراک می‌گذارند. شخصیت‌ها به قدری واقعی‌اند که خواننده ناخودآگاه با آن‌ها هم ذات‌پنداری می‌کند و همین ویژگی او را به خوانش ادامۀ اثر ترغیب می‌کند. مهاجرت، هویت فردی، خانوادگی و شغلی، روابط عاطفی و عشق از جمله مضامین برجستۀ این اثرند.

من‌ مجردم‌ خانوم

4,500 تومان
درِ یکی‌ از اتاِها بسته‌ بود. آن‌ را باز کرد و بی‌آن‌ که‌ تو برود گردن‌ کشید و داخلش‌ را دید. در را بست‌ و به‌ آن‌ یکی‌ رفت‌. چشمش‌ به‌ تشک‌ و متکای‌ دونفره‌ای‌ که‌ روی‌ زمین‌ پهن‌ بود افتاد. گودیِ به‌ جا مانده‌ از دونفری‌ که‌ تویش‌ خوابیده‌ بودند هنوز دست‌ نخورده‌ مانده‌ بود. مینا نزدیک‌ درِ اتاِ آمد و گفت‌: «باید ببخشین‌ که‌ یه‌کم‌ به‌ هم‌ ریخته‌ است‌. می‌خواستم‌ روتشکی‌ها رو بشورم‌ که‌...»