



تاریخ هنر باستان
480,000 تومان
کتاب حاضر برای دانشجویان رشتههای باستانشناسی، تاریخ و رشتههای گروه هنر در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تاریخ عمومی هنر از دوران باستان تا آغاز اسلام» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقهمندان نیز از آن بهرهمند شوند.
فهرست :
پیش از هر چیز
بخش اول: هنر ایران باستان
فصل اول: دوران پیشاتاریخ ایران
فصل دوم: دوران تاریخی
فصل سوم: هنر ایران در مناطق دیگر
فصل چهارم: هنر هخامنشی
فصل پنجم: هنر پارتیان
فصل ششم: هنر ساسانی
بخش دوم: هنر بینالنهرین باستان
فصل اول: دوران پیشاتاریخ
فصل دوم: دوران تاریخی: سومریان در تاریخ
فصل سوم: هنر اکد
فصل چهارم: سومر جدید و بابل کهن
فصل پنجم: هنر آشور
فصل ششم : بابل جدید (627ـ539 ق.م.)
بخش سوم: هنر مصر باستان
فصل اول: دوره پیشاتاریخ
فصل دوم: دوره تاریخی
فصل سوم: معماری
فصل چهارم: پیکرتراشی و نقشبرجسته
فصل پنجم: نقاشی و طراحی
فصل ششم: هنرهای صناعی
بخش چهارم: هنر یونان باستان
فصل اول: کلیات
فصل دوم: هنر حوضه اژه ـ درآمدی بر هنر یونان باستان
فصل سوم: دوره تیرگی و ابهام (حدود 1050ـ700 ق.م.)
فصل چهارم: دوره آرکائیک (کهن) (حدود 600ـ480 ق.م.)
فصل پنجم: دوره کلاسیک (480ـ336 ق.م.)
فصل ششم: دوره یونانیمآبی (323ـ27 ق.م.)
بخش پنجم: هنر روم باستان
فصل اول: کلیات
فصل دوم: هنر اتروسکها: درآمدی بر هنر روم باستان
فصل سوم: هنر دوره جمهوری (500ـ31 ق.م.)
فصل چهارم: هنر دوره آغازین امپراتوری ( 31 ق.م.ـ193 م.)
فصل پنجم: هنر دوره پسین امپراتوری (193ـ395 م.)
بخش ششم: هنر هند باستان
فصل اول: کلیات
فصل دوم: پیشینه هنری ـ تاریخی
فصل سوم: هنر دره سند (2500ـ1500 ق.م.)
فصل چهارم: هنر بودایی
بخش هفتم: هنر چین باستان
فصل اول: کلیات
فصل دوم: دوره نوسنگی (6500ـ1800 ق.م.)
فصل سوم: عصر مفرغ (1800ـ1028 ق.م.): هنر دوره شانگ
فصل چهارم: هنر دوره چو (حدود 1027ـ221 ق.م.)
فصل پنجم: هنر دوره هان (206 ق.م. ـ 221 م.)
منابع
نمایه
در انبار موجود نمی باشد
تاریخ هنر باستان
نویسنده |
دکتر یعقوب آژند
|
مترجم |
——–
|
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 660 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | ———— |
موضوع |
هنر
|
نوع کاغذ | ————— |
وزن | 905 گرم |
شابک |
9789645307385
|
وزن | 0.905 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دختر خاندان گات 1/ دختر خاندان گات و شبح موش
در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش میخوانیم
در عین اینکه بقیه مات مانده بودند و نگاه میکردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلولها را درآورد و شلیک کرد؛ یکبار، دوبار، چهاربار، هشتبار... با هر شلیک مرگبار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچیها از بین میرفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فروکرد و شمشیر مبارزهی دندانهداری از کمربندش بیرون کشید. «پیش بهسوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدمهای بلند روی پشتبام به طرف دودکشها رفت اما سرجایش بیحرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یکعالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکشهای یککم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکشهای دور و برش بقیه اعضای کلوب زیرشیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمتکارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانههایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود کینگزلیِ دودکشپاککن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلدمَنِ پاتنِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش میکرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را میخواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر میپرید و شمشیرش را دیوانهوار حرکت میداد و روی پشتبام پیش میرفت. صدای خوشنواز و آرامی که کمی تهلهجه داشت به گوش رسید که میگفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.آیات الاحکام
فهرست:
پیشگفتار مقدمه کتاب الطهاره کتاب الصلواه کتاب الزکوه کتاب الخمس کتاب الصوم کتاب الحج کتاب الجهاد کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر کتاب المکاسب کتاب التجاره کتاب الدین و توابعه کتاب العقود کتاب النکاح کتاب المطاعم و المشارب کتاب المیراث کتاب الحدود کتاب الجنایات کتاب القضا و الشهاداتداستانهای خانهدرختی 7/ خانهدرختی 91طبقه
زخمی
معرفی کتاب زخمی
اردل از یکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات معاصر ترکیه به شمار میرود. او در کتاب زخمی به روایت سرگذشتِ مردی مبارز و نستوه پرداخته که به علت فعالیتهای سیاسی - اجتماعیِ رادیکال خود، مدتی را در حبس میگذراند. از در نگارش این رمان از تجارب شخصی خویش در زندانهای ترکیه بهره گرفته است. لازم به ذکر است که اثر پیش رو، پس از انتشار اولیه به جایزهی ادبی «اورهان کمال» رسید.درباره کتاب زخمی
کشور ترکیه، و پیش از آن، امپراتوری عثمانی، در سدهی اخیر در کانون آن دسته از حوادث تاریخیای واقع بوده که به عمدهی تحولات بنیادین در جغرافیای خاورمیانه منتهی شدند. برای شناخت این حوادث و تحولات، میتوان به متون تاریخی بسیاری مراجعه کرد؛ آثاری تحقیقی که برای استفادهی پژوهشگران به رشتهی تحریر درآمدهاند. اما راهی بهتر، راهی میانبُر، نیز وجود دارد، که از طریق آن میتوان به شناختی دقیق از جامعهی ترکیه دست یافت. این راهْ مطالعهی آثار ادبیات معاصر ترکیه است، خصوصاً آثاری که در حیطهی ادبیات داستانی به نگارش درآمدهاند. کتاب زخمی (Yaralisin) که هماینک نسخهی الکترونیک آن پیش روی شماست، یکی از بهترین آثار ادبیای به شمار میرود که با عطف توجه به تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی مهم در مرزهای ترکیه به رشتهی تحریر درآمده است. این اثر خواندنی که اولبار در سال 1973 به انتشار رسید، توسط اردل از نگاشته شده است؛ نویسندهای برجسته که همچون بسیاری از همتایان و همکاران ترکِ خود در سدهی اخیر، بخش اعظمی از عمر را به فعالیتهای رادیکالِ سیاسی و اجتماعی اختصاص داد، و در این راه هزینههای گزافی را نیز متحمل شد؛ از جمله زندانی و شکنجه شدن در یکی از بدنامترین زندانهای کشور ترکیه. کتاب زخمی بر اساسی همین تجربهی دهشتناک نوشته شده است. شخصیت اصلی این اثر، مردی میانسال است که در اثرِ پارهای از فعالیتهای سیاسی علیه حکومت، دستگیر شده و به زندان میافتد. عمدهی وقایع داستانِ کتاب زخمی در زندان میگذرد. این رمان، برخلاف داستانهای کلاسیک، پیرنگ منسجم و پیچیدهای ندارد. به واقع، آنچه در این اثر مهم است، نه قصه و داستان، بلکه موقعیتهاست. صفحاتی از کتاب را که ورق میزنیم، به سرعت درمییابیم که اردل از قصهی چندانی برای بازگفتن ندارد. اما در عوض، خردهروایتهای گزارشگونهی بسیاری در چنته دارد، که جملگیِ آنها برآمده از تجارب زیستهی خود او میباشند؛ خردهروایتهایی که مخاطب را به طور مستقیم با آنچه روزگاری در زندانهای ترکیه گذشته، آشنا میسازند. اردل از در کتاب زخمی به روشنی نشان داده که آدمیزاد در ددمنشی و خباثت، به چه مقام شامخی میتواند نائل آید! شخصیتهای کتاب او را میتوان در دو گروه تقسیمبندی کرد: یکی گروه زندانیان، و دیگری گروهِ زندانبانان. آنچه در بیشتر صفحاتِ رمان روایت شده، ظلم و اجحافِ گزافیست که گروه اول به واسطهی گروه دوم متحمل میشود. به قول یاشار کمال، ناقد برجستهی ترک که مقدمهای خواندنی بر کتاب زخمی نگاشته، در رمانِ از شاهد فرایندی هستیم که طی آن، آدمیان به پیچ و مهرههای دستگاهِ ظلم و سرکوب بدل میشوند؛ فرایندی مکانیکی که با تهی ساختنِ روحِ انسان از آرمانهای اخلاقی، وی را به جانوری درنده تبدیل میکند، جانوری که اگر پایش بیفتد، در دریدن گلوی همنوع خویش نیز لحظهای درنگ نمیکند... کتاب زخمی توسط علیرضا سیفالدینی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر چشمه در اختیار مخاطبین علاقهمند قرار گرفته است. لازم به ذکر است که نسخهی صوتی این اثر نیز، در سایت و اپلیکیشن کتابراه موجود است.تهران در بعدازظهر
معرفی کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر
کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر نوشته مصطفی مستور، مجموعهای از 6 داستان کوتاه با مضامینی اجتماعی و فلسفیست که محوریت موضوعی آنها دربارهی زنان و نقش آنها در زندگی مردان است. مصطفی مستور در هر یک از داستانهای این مجموعه در نقش یک فرد اجتماعی نمایان میشود و از زبان شخصیتهایش سخن میگوید که حرف اصلی داستان است. حال این شخصیت در قصهای یک روسپی است؛ در قصهی دیگر کودکی منگل و در داستانی نیز یک الکلی دائمالخمر. در مضمون تمام داستانها، زن، عشق و روابط انسانی نقش به سزایی دارند. حتی میتوان در لایههای پنهانیتر داستان نگاه فلسفی نویسنده به وجود خدا و جهان را نیز درک کرد. عنوانِ "تهران در بعداز ظهر"، انتخاب به جا و خردمندانهای است برای داستانهایی که نویسنده پایان معینی برای آن در نظر نگرفته و مخاطب را در آخر هر داستان سردرگم میگذارد، یک سردرگمی جذاب و گیرا. مخاطب در فضای معلق و نامعینی قرار میگیرد که برایش هم تازگی دارد و هم دلنشین است. داستان اول با عنوان "هیاهو در شیب بعد از ظهر" روایتی از چند جوان است که با یکدیگر به مسافرت میروند اما یکی از آنها خوابی میبیند و در گیجی و شاید نوعی خلسه از خوابی که دیده و تعبیر آن به سر میبرد. او از گروه جدا میشود و به دنبال عکاسی میرود. داستان دوم با عنوان "چند روایت معتبر درباره بهشت"، داستان لطیف و غمگینیست که از زبان پسر بچهای با مشکل ذهنی روایت میشود که به خواهرش ابراز محبت میکند. او به خواهرش میگوید زمانی که بمیرد حتما به بهشت میرود و در آنجا دیگر کلهاش بزرگ نیست. گونههایش زشت و نافرم نیست و لکنت زبان ندارد. او به این امید زنده است که در بهشت یک زندگی عادی و متعادل را داشته باشد مانند دیگر انسانهای عادی. منیژه خواهرش قرار است ازدواج کند و نزدیک رفتن اوست که پسرک دائم در فکر تحقق آرزوی دیرینهاش است اما خودش هم خوب میداند که آرزویش برآوردنی نیست. داستان سوم طولانیترین داستان این اثر با نام "تهران در بعد از ظهر" که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده است، روایتهایی موازی از اتفاقاتی است که بعد از ظهری در شهر تهران برای هفت گروه از انسانها رخ میدهد و رابطه زنان و مردان مختلف را بازگو میکند. انسانهایی که در شلوغی و هیاهوی تهران، روزهای خود را به سختی طی میکنند، اما در نگاه بسیاری از آدمها گم شدهاند. در این داستان هیچ یک از هفت گروه از خوشی و زیبایی زندگی خود سخنی نمیگویند بلکه بازگو کنندهی مشکلات، بدبختی و سختی زندگیهایشان هستند. علاوه بر دردها و رنجها، نقطهی مشترک هر هفت داستان، پایان حیرتآور آنهاست که شخصیت اصلی هر هفت گروه با یک حالت روحی مشترک یعنی گریه در مقابل این دردها و رنجها از خود عکسالعمل نشان میدهد. داستان بعدی با عنوان "چند روایت معتبر از دوزخ"، دربارهی دختری است که کمکم از معصومیت وجودی خود دور میشود و مسیر زندگیاش تغییر میکند و تبدیل به زنی فاحشه میشود. این داستان دربرداندهی تکگویی او با خودش، درباره آخرین مشتری اوست، مشتری که حرفهایی راجع به بهشت و جهنم زده است. شیوهی روایت داستان به صورت اعترافگونه است، انگار دختر در کل داستان مجبور است همهی اتفاقات و شرح آنها را مو به مو برای شخصی روایت کند و از همان ابتدای داستان تلاش میکند خود را بیگناه جلوه بدهد، اینکه روسپیگری را خودش انتخاب نکرده است. داستان پنجم با عنوان "چند روایت معتبر درباره برزخ" درمورد پسریست که در رشته دکترای ادبیات به تحصیل میپردازد. روزی در مترو دختری به نام سوفیا را میبیند و یک دل نه صد دل عاشق او میشود. اما پس از این دیدار یک همکلاسی هم وارد داستان میشود، او در این فضای بزرخوار رها میشود. داستان به گونهای دو محوری است. محور اصلی اندیشهها، افکار و عقاید راوی داستان است و محور فرعی افکار و عقاید دوست او یعنی ناصر، که به ظاهر در تضاد با افکار راویست. داستان آخر با عنوان "چند مسئلهی ساده" نیز درباره چند مشکل و معضل اجتماعی است که مانند مسئلههای ریاضی بیان میشود و حل نشده باقی میماند و انگار حل کردن آنها به عهده مخاطب گذاشته میشود. 10 مسئله موجود در داستان 10 حقیقت موجود در اجتماع و زندگی را به تصویر میکشد. این بخش طنز تلخی با خود به همراه دارد.قصه گو
در بخشی از کتاب قصهگو میخوانیم
غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم باهم به سالن بیلیاردی که زیر پلهها قرار داشت، برویم. بعد باهم در خیابان قدم میزدیم و من حس میکردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرتانگیز، چهقدر مصیبتبار است. مردم رویشان را برمیگرداندند یا سرِ راهش سبز میشدند تا خوب نگاهش کنند. خیرهخیره، زل میزدند به او و به خودشان زحمت نمیدادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاهشان موج میزد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق میافتاد. بزرگترها و بهخصوص بچهها، به او اشارههای توهینآمیز میکردند. بهنظر نمیرسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آنها با شوخی پاسخ میداد. آن روز هم، حادثهی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصلهی زیادی از طبیعت یک فرشتهی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظهای که چشمش به ما افتاد، تلوتلوخوران جلو آمد و روبهروی شائول ایستاد، دستها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کردهای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد میکنی رفیق؟ دوروبر اینجا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا میکنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشارهای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچهها وقت فحش دادن از خودشان نشان میدهند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.