تام گیتس 3/ همه‌چی باحال است (یک جورهایی)

315,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

خش هایی از کتاب تام گیتس 3

آقای فولرمن از تعجب خشکش می‌زند که من را سر وقت توی کلاس می‌بیند. می‌گوید چه غافل گیری قشنگی تام و لبخند می‌زند. (خیلی پیش نمی‌آید که آقای فولرمن لبخند بزند.) بعد مارکوس برایم شکلک در می‌آورد. (خیلی پیش می‌آید که مارکوس شکلک در بیاورد.) ولی امروز هیچ چیزی نمی‌تواند حالم را بد کند! جز این دوتا کلمه… «درس ریاضی» بعد اوضاع بدتر هم می‌شود…

«درس ریاضی؛ معلم: خانم ورثینگن» بدتر هم… «همین الان.» دیگر لبخند نمیزنم. خوشبختانه توی کلاس اِمی پورتز بغل دست من می‌نشیند و عاشق ریاضی است.

از ریاضی سیر نمی‌شود و همین برای من خیلی به درد بخور است. در نتیجه وقتی سر مسئله‌ی سختی گیر می‌کنم، می‌توانم سریع یک نگاه به جواب‌های درست اِمی بیندازم.

ولی اگر آن طرف را نگاه کنم، تنها چیزی که می‌بینم، جواب‌های مزخرف مارکوس مِلدرو است. تقریبا به اندازه‌ی من ریاضی‌اش بد است. ولی آن جور که مشتش را توی هوا بالا می‌برد: «آره ریاضی، درس محبوب من!» آدم فکر می‌کند نابغه‌ی ریاضی است. (که نیست.)

 

من حیوان خانگی ندارم مگر اینکه خواهرم دلیا را حیوان خانگی حساب کنید (چون واقعا انسان نیست). ولی بهترین دوستم، دِرِک، یک سگ دارد که اسمش خروس است. خیلی ریزه میزه است و گوش‌های دراز دارد و چیزهایی می‌خورد که نباید بخورد.

خروس طبیعتاً از آنجور سگ هایی نیست که آدم میبرد نمایشگاه سگ ها تا پزش را بدهد. مگر اینکه جایزه‌ای باشد برای سگی که عجیب ترین اسم را دارد.

توی این مسابقه خروس برنده است. خب، وقتی درِک و من پوستری دیدیم که رویش نوشته بود «نمایشگاه منطقه‌ای سگ‌ها: همه ی سگ‌ها با هر شکلی و اندازه‌ای حق دارند شرکت کنند» به این نتیجه رسیدیم که بامزه است خروس را هم ببریم. درِک گفت دقیقا می‌داند این نمایشگاه سگ‌ها کجا برگزار می‌شود. از خوش اقبالی مان بود که درِک میدانست، چون خروس تا آن موقع دیگر کل پوستر نمایشگاه را جویده بود.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تام گیتس 3/ همه‌چی باحال است (یک جورهایی)

نویسنده
لیز پیشون
مترجم
بهار سرلک
نوبت چاپ
تعداد صفحات 416
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222045838
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تام گیتس 3/ همه‌چی باحال است (یک جورهایی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

این گفت و سخن‌ها…

30,000 تومان
آن‌چه در این دفتر فراهم آمده است، چنان‌چه از سر نام آن پیدا است ــ جُنگی ا‌ست از گفت‌وگوهای صاحب این قلم با خبرنگاران مطبوعات در مسیر این ده، بیست‏ساله که مثل باد گذشت. بدیهی‌ است موضوع عمده‌ی گفت‏و‏شنودها ادبیات است در معنای عام، ادبیات در معنایی که من درک می‌کنم و در موضوع آثارم، نیز بجا درباره‌ی شخصیت‌های ادبی کشور تا آن اندازه که میدان و مجال سخن می‌بوده است.    

سفارش:0
باقی مانده:1

دو امدادی تک نفره

70,000 تومان

معرفی کتاب دو امدادی تک نفره اثر شمس لنگرودی

این پرسش که شاعر چگونه شاعر شد و شعر چگونه شعر، در لابه‌لای تاریخ و تجربه‌ی زیسته‌ی انسانی نهفته که ادبیات به زندگی او بدل شده و برای شعری که زندگی‌ست، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی را به دوش می‌کشد.
کودکی، نوجوانی و عنفوان جوانی اگر نسبتی با زیست شاعرانه و شعرآفرین داشته باشند، حتی اگر شعر به معنای آنچه باید نوشته شود هم در آن لحظه‌ها برجا نماند، بستری را مهیا می‌کنند که از لحظه‌ای شعر در آن ممکن شده و تا همیشه برای شاعر، ممکن باقی می‌ماند.
از همین روی خواندن حدیث روزگار سپری‌شده‌ی شاعر، ما را در مسیر آفرینش شعر و امکان شاعری قرار داده و راه آمده و رفته را روشن می‌کند؛ هرآنچه از میان سطرهای شعرهای شاعر شاید نتوان فهم کرد به درستی.
کتاب «دو امدادی تک‌نفره: خاطرات 1329 - 1357» روایت محمد شمس لنگرودی از سال‌هایی‌ست که او درحال فهم و کشف جهان بوده و عشق، سیاست، هنر و ادبیات زندگی‌اش را آرام آرام در خود فرو برده و شمس شاعر را ساخته‌ است.
شمس لنگرودی در دو امدادی تک‌نفره با همان ایجاز و ساده‌گویی و درعین‌حال عمقی که از او سراغ داریم، هرآنچه تا انقلاب 57 بر زندگی‌اش گذشته را در فصل‌هایی کوتاه و درعین‌حال گیرا روایت کرده که عجیب خواندنی‌ست.
سفارش:0
باقی مانده:1

آخرين روياي فروغ

140,000 تومان
کتاب «آخرین رویای فروغ» نوشته‌ی سیامک گلشیری، نویسنده و مترجم ایرانی است. گلشیری رمان‏‌های بسیاری نوشته که بعضی از آن‏‌ها از پرخواننده‌‏ترین رمان‏‌های ایرانی‌اند و جوایز متعددی را از آن خالق خود کرده‌اند. او در جایی گفته که دوست دارد در آثارش ناظر مطلق باشد و بگذارد تنها صدای شخصیت‏‌هایش به گوش خواننده برسد. گلشیری در رمانی که پیش روی شماست، به‌‏خوبی این شگرد را به کار گرفته است. آدم‏‌های داستان در شبی طولانی، در موقعیتی ناب و بحرانی، در کنار هم قرار می‌‏گیرند و بی‌‏آن‏که قصدش را داشته باشند، به حرف می‏‌آیند؛ حرف‏‌هایی که شاید هرگز در زندگی روزمره و ملال‏‌آورشان به زبان نیاورده‌‏اند. سیامک گلشیری در این رمان تماما نمایشی، تصویری محض از انسان‏‌هایی به تماشا می‌گذارد که سرشار از عشق و نفرت‌‏اند؛ عشق‌‏هایی که گمان می‌‏کنند هرگز به آن دست نیافته‌‏اند و نفرتی که گاهی احساس می‏‌کنند قلب و روح‏شان را احاطه کرده است. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «داشتم خیلی آهسته می‌راندم. نگاهم به دیوار ویلایی بود که از جلوش رد می‌شدیم/ می‌خواستم همین‌جا توی ماشین قضیه را تمام کنیم. دوست نداشتم بیشتر از این کش پیدا کند. آذر گفت، خودش هم که می‌خواست، نباید می‌آوردنش. اگه یه ذره عقل توی کله‌هاشون بود، نباید قبول می‌کردن با این حال بیارنش این‌جا.»
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های محبوب من (جلد 5): دهه‌ی 50

60,000 تومان
کتاب «داستان های محبوب من» شامل داستان هایی از نویسندگان ایرانی با گزینش، نقد و بررسی «علی اشرف درویشیان» و «رضا خندان» تدوین شده است.
جلد هفتم این اثر داستان هایی از بازه ی زمانی (1339-1300) را دربردارد.
در توضیح پشت جلد کتاب از قول علی اشرف درویشیان می خوانیم:
«روزگاری که من نوشتن را آغاز کردم با وجود همه ی سختی ها، سخت گیری ها و تنگناها فضا در مجموع تشویق کننده و کار ادبی امر آرمانی نسل ما بود؛ آرمانی که همچون موتور محرک در کار و زندگی ما نقش داشت.
در این روزگار دشواری ها و تنگناها البته همچنان وجود دارند و چه بسا بیشتر و سهمگین تر؛ اما آرمانگرایی در چند دهه ی اخیر عمدتا به عمد و سهو منکوب و پس رانده شده است.

تاریخ ماریخ مستطاب 1/ کلاه

35,000 تومان

بخش‌هایی از کتاب تاریخ ماریخ مستطاب کلاه

  *حالا «کلاه خودتان را قاضی کنید»، یعنی بیایید منصفانه قضاوت کنید و مثل کسی که به جای کلاه، قاضی روی سرش نشسته (و عجب تصویر خنده‌دایر هم دارد)، بی شوخی بگویید واقعا می‌شود گفت کلاه چیز مهمی نبوده؟ هرکسی گفت بله، سریع برود و «کلاهش را زمین بزند». البته این یک اصطلاح قدیمی است، یعنی خودش کوتاه بیاید چون حرف بی ربطی زده. آن‌وقت‌ها، وقتی کسی جلوی کس دیگر کم می‌آورد، از فرط خجالت کلاهش را می‌انداخت زمین که یعنی «بزنید که کار دارم. می‌خواهم بروم». حالا من هم همین را می‌گویم دیگر، یعنی باید حرفم را گوش کنید، چون هیچ هم کوتاه نمی‌آیم و در این زمینه خیلی هم «کج کلاه» هستم، یعنی هم یاغی‌ام و هم از خودم راضی‌ام و پزش را می‌دهم.   *به قول دایی من، «هرچه زوری است، باعث دوری است». همین شد که مردم کوتاهی کلاه را قبول نکردند و مبارزه علیه تغییر کلاه هم شد قسمتی از تاریخ صدوپنجاه سال پیش و ماند تا ما بخوانیم. هفتاد هشتاد سال بعداز آن تاریخ هم، باز یک ماجرای کلاهی دیگر پیش آمد، یعنی اوایل قرن حاضر، همان وقتی که کلاه پهلوی اجباری شد و حتی کلاه‌های کوتاه شده هم ممنوع شد و رفت توی صندوق‌های بگیر و بنشان. این یکی البته به سادگی دفعه قبل تمام نشد و یک دفعه به جنگ غریبی تبدیل شد بین مردم و دولت، یعنی جنگ مردم برای نگه داشتن کلاه پدرانشان و زور دولت برای فروکردن سر مردم در یک جور کلاه تازه.

پدر سرگی

110,000 تومان
کتاب «پدرسرگی» داستانی هشتادصفحه‌ای از لیو تالستوی است که در سال 1911 به چاپ رسید. داستان مرد مؤمنی که شبی پسری را شفا می‌دهد و از آن به بعد، مادر پسرک بین همه پخش می‌کند که پدر سرگی شفادهنده است و جمعیتی را برای شفا به سوی او می‌فرستد. مضمون داستان در مورد جست‌وجو و کشف معنای زندگی است. اما این بار یک انسان عادی و یک کارمند نیست که معنای آن را گم کرده؛ بلکه یک مرد خداشناس است. پدرسرگی در ابتدا خودش است و در تنهایی‌اش نیازی نیست کاری انجام دهد که مؤمن بودنش را به کسی ثابت کند؛ اما هر چه بیشتر با مردم در تماس قرار می‌گیرد و با آن‌ها درمی‌آمیزد، ایمانش ضعیف‌تر می‌شود... در بخشی از داستان می‌خوانیم: «گذشته از رسالت کلی‌اش در زندگی، که خدمت به تزار و میهن بود، هميشه هدفی دیگر نیز داشت که آن را دنبال می‌کرد و این هدف، هرقدر هم ناچیز بود، او تمام توان خود را صرف رسیدن به آن می‌کرد و برای آن زنده بود تا به آن دست یابد. اما همین‌که به آن دست می‌یافت هدف دیگری در آگاهی‌اش سر برمی‌کشید و جای هدف گذشته را می‌گرفت. همین میل به بی‌همتایی و تلاش برای چیزی که او را شاخص و از دیگران ممتاز کند - تمام زندگی‌اش تا در بند می‌داشت. و به‌این‌ترتیب بود که وقتی افسر شد هدفش این بود که در حرفه‌ی نظام به بالاترین درجه‌ی کمال برسد. و به‌زودی افسری نمونه شد. گرچه عیب بزرگش اصلاح‌ناشده ماند و از مهار کردن تندخشمی خود کماکان عاجز بود و این ضعف او را به کارهای ناپسندی می‌کشاند که برای موفقیتش زیان داشت.»
سفارش:0
باقی مانده:3