تا … دُمل

2,200 تومان

تا… دمل مجموعه داستانی مشتمل بر ١٨ داستان کوتاه است. موضوع اصلی بیشتر داستان‌ها گیر کردن شخصیت‌ها در یک موقعیت و تقلا کرد‌نشان برای رهایی از آن موقعیت یا تسلیم و سازگاری است. موقعیت‌هایی که از گذشته در خاطر شخصیت‌ها باقی مانده یا در زمان حال وضعیت روانی شخصیت‌ها را به چالش می‌کشاند: «بهشان گفتم همین اتاق را می‌خواهم، از خدایشان بود، فوری قبول کردند. این‌قدر که این اتاق از آن‌ها دور است هم برای من بهتر است هم برای آن‌ها. حالا دیگر یک ماه عسل واقعی خواهند داشت.» نام مجموعه داستان «تا…دُمل» از داستانی با همین نام از مجموعه حاضر برگرفته شده و سیر تکامل ذهنی شخصیت داستان را تا بلوغ فکری آن که دمل نماد آن است، به صورت یادداشت‌های روزانه به روایت می‌کشاند. نمادسازی‌های شخصی، سادگی روایت و تجربه فرم‌های مختلف داستانی از ویژگی‌های این مجموعه است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تا … دُمل

نویسنده
سلماز یگانه مهر
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان
نوع کاغذ ——
وزن ۱۶۰ گرم
شابک
9786009065219
توضیحات تکمیلی
وزن 0.16 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تا … دُمل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

حالم خوب نیست

5,500 تومان

١٤ داستان مجموعه حالم خوب نیست داستان‌های کوتاهی است از زندگی آدم‌های امروزی که اتفاقات داستان‌ها در فضای شهر می‌گذرد. آدم‌هایی که هر کدام قصه خودشان را دارند هر چند از بیرون درگیر زندگی روزمره‌اند. در اینجا آدم‌ها فقط آدمند. اسم ندارند. گاهی حتی روی جنسیت آنها تاکید نمی‌شود. فقط وقتی جنسیت پر رنگ می‌شود که نقطه تمرکز داستان قرار می‌گیرد.

داستان‌های این مجموعه آنقدر کوتاهند که زندگی شهری طبقه متوسط تاب و تحمل زمان گذاشتن روی آنها را داشته باشد. داستان‌های خاک خیس، کافی شاپ، کفش‌های نه‌چندان تمیز، حالم خوب نیست، نیمکت، وصیت‌نامه و ... نام برخی داستانهای این مجموعه‌اند:

«دستمال کوچکی بر می‌دارم و گردوخاک کتابخانه را با آن پاک می‌کنم. با دستمال کوچک دیگری اشک‌هایم را. اما گردوخاک دلم را با کدام دستمال پاک کنم؟...»

 نقدی بر این کتاب

بین النهرین باستان

110,000 تومان
اصطلاح «بین‌النهرین‌» به معنای «سرزمین میان دو رود» است و اساساً به دشت‌های عمدتاً مسطح میان دو رود دجله و فرات اطلاع می‌شود که سرزمین کنونی عراق را در بر می‌گیرد. سرانجام، بخش اعظم دشت‌ها و تپه‌های پیرامون این دو رود، که مجموعاً بخش مرکزی خاور نزدیک را تشکیل می‌دهند نیز بخشی از بین‌النهرین محسوب شدند. به علاوه، اصطلاح «بین‌النهرین» نیز به طور کلی به تک تک و تمامی مردمانی اطلاق شد که در دوران باستان ساکن یا حاکم این سرزمین بودند، به این ترتیب، سومریان، اکدیان، آشوریان، بابلیان، ایلامیان، مادها و پارس‌ها از جمله بی‌النهرینیان تلقی شدند. اهمیت بین‌النهرین برای خاور نزدیک صرفاً به مسئله جغرافیایی محدود نمی‌شود. بین‌النهرین همچنین نقطه تقاطع راه‌های تجاری میان فلسطین، مصر و شرق مدیرانه در غرب، آسیای صغیر (ترکیه کنونی) و ارمنستان در شمال، عربستان در جنوب و افغانستان و هندوستان در شرق بود. به علاوه، بین‌النهرین قلب ملل و امپراتوری هایی بود که در خلال قرون متمادی بر بخش هایی بزرگ از خاور نزدیک مسلط شدند.

پری فراموشی

8,000 تومان
«پری فراموشی» داستان زنی است که می‌کوشد به جای تاریکی گذشته به زندگی پیش رویش نگاه کند، اما گذشته در هیبت مردی نقابدار در خواب و بیداری او ظاهر می‌شود. زندگی او به جای این که فلشی باشد رو به جلو، دایره‌ای است ایستا که با فکر و خیال‌هایش تیره و روشن می‌شود. آدم‌های دیگر از منظر او قضاوت می‌شوند و همگی به ظن او چهره‌هایی دوگانه دارند. مادر در مرکز دایره است و مورد هجوم همه افکار منفی، پدر ولی در حین غیاب همواره حضور دارد. واسطه‌ای لازم است تا واقعیات را به جای رؤیاها بنشاند و زندگی اجتماعی را جانشین زندگی درونی کند، واسطه مردی است ساده و واقعی ...

دزد

150,000 تومان
در کتاب دزد، سارق گمنامی که جیب‌بُر تمام عیاری است و به خاطر این مهارت استادانه در ربودن وسایل افراد خاص محکوم به همکاری می‌شود. آن هم همکاری با «کیزاکی» یکی از سردسته‌های باندهای مافیایی و گانگستری که برنامه‌های کلان آنها دستکاری و دخالت در سیاست است. این دزد راهی برای فرار ندارد، نه از دست کیزاکی و آدم‌هایش و نه از دست گذشته و خاطراتش با دو نفر از دوستانش: «حتماً همین طوره. من جیب‌بُر خوبی نیستم. دوران دبیرستان کارم اساساً جنس بلند کردن از مغازه بود. بعضی وقت‌ها برای تفریح جیب‌بُری هم می‌کردم. مثل تو یا «ایشیکاوا» این کاره نیستم. تو بلند می‌کنی، می‌دی به اون، اون هم کیف پول رو خالی می‌کنه و بعد تو دوباره می‌ذاریش توی جیب صاحبش. تازه اون فقط دو سوم سهم می‌بره. نمی‌شد فهمید که چه اتفاقی افتاده، حتی اگه هم کسی می‌فهمید، باز نمی‌شد گزارش داد.» در داستان دزد، روابط انسانی بسار کم و محدودی تجربه می‌شود. وابستگی‌ها و دلبستگی‌هایی برای شخصیت اصلی داستان به‌وجود می‌آید که سرنوشت او را رقم می‌زند. او با پسربچه‌ای دوست می‌شود که همواره او را یاد خودش می‌اندازد. تلاش می‌کند آینده پسرک را بهتر کند و همین دوستی بر آینده خودش هم تأثیر می‌گذارد: «وقتی از مغازه بیرون آمدم، ابرهای بزرگ و حجیم بالای سرم به حالت معلق در آمده بودند. احساس کردم که قطره‌های بی‌شمار باران مرا در خود خواهند پوشاند. ضربان قلبم تندتر شد و انگشتانم را در جیبم باز و بسته کردم.» «فومی نوری ناکامورا» نویسنده ژاپنی، در سال ۲۰۱۰ جایزه ادبی ژاپن را برای کتاب دزد دریافت کرد.
فومی نوری ناکامورا، زاده ی ۲ سپتامبر ۱۹۷۷، نویسنده و مولف ژاپنی است. ناکامورا با بردن جایزه ی کنزابورو اوئه در سال ۲۰۱۰، به خاطر رمان دزد در سطح بین المللی به شهرت رسید. ترجمه ی انگلیسی این اثر، تحسین منتقدین و مخاطبین را به شکل گسترده ای به همراه داشت.

من‌ مجردم‌ خانوم

4,500 تومان
درِ یکی‌ از اتاِها بسته‌ بود. آن‌ را باز کرد و بی‌آن‌ که‌ تو برود گردن‌ کشید و داخلش‌ را دید. در را بست‌ و به‌ آن‌ یکی‌ رفت‌. چشمش‌ به‌ تشک‌ و متکای‌ دونفره‌ای‌ که‌ روی‌ زمین‌ پهن‌ بود افتاد. گودیِ به‌ جا مانده‌ از دونفری‌ که‌ تویش‌ خوابیده‌ بودند هنوز دست‌ نخورده‌ مانده‌ بود. مینا نزدیک‌ درِ اتاِ آمد و گفت‌: «باید ببخشین‌ که‌ یه‌کم‌ به‌ هم‌ ریخته‌ است‌. می‌خواستم‌ روتشکی‌ها رو بشورم‌ که‌...»

میهمانی خداحافظی

3,000 تومان
« میهمانی خداحافظی » یک درام خانوادگی است که با موضوع مهاجرت شکل گرفته است . داستانهای این مجموعه درباره زن جوانی به نام سارااست که به خاطر مهاجرت قریب‌الوقوع نزدیکترین دوستش « الی » به کندوکاو در گذشته‌های نه چندان دور خود می‌پردازد : « حواسم بود . از صبح که بیدار شده بودم حواسم بود . بهنام خودش را زده بود به آن راه و چیزی نگفته بود . یادم می‌آمد زمانی پانزده ساله شدن بزرگ‌ترین رؤیایم بود . حالا دو برابر پانزده سال را داشتم . نمی‌دانم کی وقت کرده بودم این همه بزرگ شوم . » سارا در جستجویی که انجام می‌دهد نکاتی را در مورد خودش و رابطه‌اش با همسرش – بهنام – کشف می‌کند و علت اینکه چرا این همه از مهاجرت دوستش – الی – غمگین شده است را به تدریج می‌فهمد : « گیج شده بودم . به آرزوهایم فکر کردم . چیزی یادم نمی‌آمد . چیزهایی که یادم می‌آمد شبیه آرزوهای کلیشه‌ای بود . فکر کردم دلم می‌خواهد امسالم با پارسال خیلی فرق داشته باشد . فرق‌های خوب . » میهمانی خداحافظی در واقع یک کشف درونی برای ساراست که ضمن مرور اشتباهات گذشته‌اش راه خودش را باز می‌یابد .