ترانزیت

68,000 تومان

نتی رایلینگ با نام مستعار آنا زِگرِس نویسندۀ آلمانی است که سال‌های ١٩٢٩ تا ١٩٤١ را در فرار از آلمان به فرانسه و مکزیک گذرانده. او در سال ١٩٤٤ ترانزیت را می‌نویسد و اوضاع سیاسی- تاریخی‌ای را که خود در آن به سر می‌برده الگو قرار می‌دهد. ترانزیت به عقیدۀ خیلی‌ها زیباترین اثر زگرس است. داستان در زمان جنگ جهانی دوم می‌گذرد، فرانسه به اشغال آلمان درآمده، و راوی که مکانیک آلمانی جوانی است خود را بجای نویسندۀ مرده‌ای می‌زند تا از مدارکش برای ترانزیت استفاده کند. او باید از چندین کشور و چندین بندر عبور کند تا به کشوری برسد که در آن اجازۀ اقامت دارد. داستان حول سه شخصیت می‌گذرد: زایدلر مکانیک جوان، وایدل نویسندۀ مرده، و ماری همسر او که شهر به شهر پشت سر زایدلر می‌رود و به دنبال شوهر مرده‌اش می‌گردد.

«داستانی که این‌جا روایت می‌شود، موضوعی که بدان پرداخته می‌شود، تأثیرگذارتر و روشن‌تر از هزاران هزار مخالفت و اعتراض قاطعانه به وضعیت انسانی است که تمایل به مهاجرت ندارد ولی مجبور می‌شود از شرق به غرب فرار کند، و باید برای دریافت چیزی بجنگد.»

هاینریش بل

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ترانزیت

نویسنده
آنا زگرس
مترجم
ستاره نوتاج
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٣٠٣
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های آلمانی – قرن ۲۰
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٠١ گرم
شابک
9786220403654
توضیحات تکمیلی
وزن 0.201 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ترانزیت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زنان فراموش شده

2,000 تومان
« زنان فراموش شده » قصه زنانی است که همراه کوچ تابستانی به ییلاق می‌آیند.زنی دراین میان ، نظاره‌گر کولی‌های کنجکاوی است که دورشدن او را به تماشا نشسته‌اند : « مادر از همان آغاز که سایه پدر را بر نوک قله کوه می‌بیند ، می‌داند جفت خود ، مرد زندگی‌اش را یافته ‌است . می‌داند مشک آب را که برداشت و به سوی او راه افتاد ، با خانواده و ایل وداع کرده است . می‌داند که اگر نتواند پدر را مجذوب خود کند راه بازگشتی ندارد . می‌داند به چشم کولی‌ها و حتی پدر و مادرش او رفته است ، متعلق به مردی است که انتخاب کرده است . حتی می‌داند اگر نتواند پدر را با خود همراه کند چه باید بکند ، کجا باید برود ، اما نمی‌داند برای اینکه بتواند میل پدر را به سوی خود بکشد چه باید انجام بدهد . » مرد که مقاومت زن در دلش نشسته است ، خم می‌شود تا گوسفندی جلو پاهایش بر زمین بگذارد و پیشکش کند ، و زن خوشحال است که با شادمانی قبیله را ترک می‌کند . او سوگند خورده است که مثل ماه به شب ، به مرد خود وفادار بماند . اما . . . کوشان ، نویسنده نام‌آشنای مهاجری است که خوانندگان قصه‌های خود را دارد . داستانهای او حسی و واقعی‌اند ، خشم طبیعت و طغیان انسانها علیه جبر زمانه ، پس‌زمینه قصه‌های اویند . کتاب « زنان فراموش شده » روایتی از این ماجراست .

حق با شاخ نبات است

21,000 تومان
این مجموعه شامل دو نوع داستان است: داستان‌های واقعی و داستان‌های تخیلی. اما منظور از داستان تخیلی در اینجا چیست؟ رویاهای ما به دو شکل ظاهر می‌شوند: ١. درخواب، یعنی در جایی که نمی‌توان عناصر آن‌ها را بازشناخت، تنظیمشان کرد و به آن‌ها شکل بخشید؛ ٢. زمانی که ما در بیداری به سر می‌بریم و می‌توانیم به رؤیاهای خود نظم دهیم، به آن‌ها شکل ببخشیم و آن‌ها را به دیگران منتقل کنیم. آثار هنری، از جمله شمار زیادی از داستان‌ها و رمان‌های مدرن غربی، این‌گونه پدید آمده‌اند. بخشی از داستان‌های این مجموعه نیز چنین خصوصیتی دارند. حق با شاخ نبات است مجموعه‌ای خواندنی شامل داستان‌های کوتاه و خیلی کوتاه است که دربردارندۀ مضامین تاریخی، اجتماعی و اخلاقی هستند. طنز، شوخی و مطایبه و اشارات و کنایات زیبا و بجا از ویژگی‌های بارز و جالب توجه این داستان‌هاست.

فصل مهاجرت مرده‌ها

170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستان­ها خوب بود، اما تابستان­ها می­شد کوره­ی آدم­پزی. یک ساعت هم نمی­شد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا می­شد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابه­جا لک افتاده و ورآمده بود. یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و این­ورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب می­بودی نخورد پس کلّه­ات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویه­ی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّه­برقی می­داد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک­ و مارمولک بود.

ملت عشق

420,000 تومان
مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند. (از متن کتاب) «ارسلان فصیحی» بیش از این کتاب‌های «زندگی نو»، «قلعه سفید» از اورهان پاموک (برنده جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶) و «سلول ۷۲» از اورهان کمال را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.

آخرین عشق کافکا

45,000 تومان
زندگی کافکا سرشار از تنش ها و تناقضات بود، هر چند ظاهرا آرام، منظم و ملاحظه کار به نظر می رسید. او از ابتدای کودکی دریافت که از دیگران جداست. کودکی سرد و عجیب و غریب. کودکی که در بزرگسالی نیز سرد و بی حس باقی ماند. کافکا در ابتدا امید داشت گرمای نبوده را در آتش الهام شاعرانه بجوید. هر چند که به نحوی متناقض باور داشت که این گرما فقط در انزوای سلول گونه‌ای یافت می شود که در محبس اولین داستان هایش به آن پرداخته بود. "دورا دیامانت" آخرین محبوب کافکا بود. آنها عاشق هم بودند. کافکا در آغوش او مرد و او بود که آثار کافکا را سوزاند. این کتاب در واقع نوعی کلید درک و تقریر زندگی کافکاست. زندگی یکی از نویسندگان قرن گذشته که سوء تفاهم های بسیاری در موردش وجود دارد. تعامل آثار کافکا با دیگر جنبه های زندگی او، به ویژه روابطش با زنان پیچیده و دشوار بود. کتاب

کُتلت سرد

4,000 تومان
آخرین بار که دیدمش جمع شده بودیم توی واحد من و او داشت کتلت می‌خورد ، مدام به من تعارف می‌کرد و میان حرف‌هایمان می‌پرید . گفتم : دوست ندارم . با آرد نخودچی و سیب‌زمینی آب‌پز که اصلاً دوست ندارم . شانه‌هایی استخوانی داشت و چشمانی نگران . خوشحال بود . از ته دل . هیچ وقت ندیده بودم با کسی آن طور حرف بزند . با این که پنج شش ماهی همخدمت بودیم اما تا قبل از آن شب هیچ وقت از خانواده‌اش صحبت نکرده بود . آن شب توی واحد موتوری شام خوردیم . داستانهای « کتلت سرد » مضامینی اجتماعی دارند که سال‌ها دغدغه نویسنده آن بوده است : همه سکه صدایش می‌کردند بجز عزیز که صداش می‌زد حلیمه خانم و آقا جون که خودش این اسم را روی او گذاشته بود . توی خواستگاری‌اش گفته بود : این سکه شانس منه . اما یک سال بعد با اینکه برایش بچه به دنیا آورده بود فقط او بود که صداش می‌زد ده شاهی . کتلت سرد ، آیرخ ، مایل به خاکستری ، سکه ده شاهی و . . . عناوین مجموعه داستانهایی هستند که امید پناهی‌آذر نوشته است .