تراژدی کمدی
39,500 تومان
مجموعه مكتبها، سبكها و اصطلاحهاي ادبي و هنري كه اين كتاب يكي از آنهاست دربر گيرنده حدود سي كتاب مستقل از هم است كه از ميان كتابهاي مجموعه The Critical Idiom برگزيده شدهاند.
اين كتابها به مقولههاي گوناگوني ميپردازند: برخي به نهضتها و جنبشها و مكتبهاي ادبي، برخي به انواع ادبي و برخي به ويژگيهاي سكبي و مانند اينها.
تراژدي كمدي در قرن بيستم شكل غالب نمايش شده است. ما اكنون ژانرهايي از قبيل كمدي سياه، كمدي تهديد، و لودهبازي وحشيانه را هنجارهايي نمايشي ميشناسيم. هرچه در تاريخ تئاتر عقبتر ميرويم مرز بين تراژدي و كمدي پررنگتر ميشود. با اين حال آنها هميشه دو وجه مكمل يكديگر بودهاند كه تئاتر را ميآفريند. تراژدي با احساسات ما بازي ميكند ما را درگير ميكند و همدلي ما را با قهرمان اقتضا ميكند. كمدي به عقل ما متوسل ميشود انتقادي نگاه ميكنيم و به قرباني ميخنديم. از اين رو كمدي را ميتوان جديتر از تراژدي پنداشت، زيرا با نيروي بيشتري ميتواند نگاه متعارف مخاطب را مختل كند، حال آنكاه تراژدي ـ تراژدياي كه ارسطو قبولش دارد ـ پالايش ميكند و به ما به گفته ميلتون (پس از آنكه همه احساساتمان را خرج كرديم آرامش فكري ميبخشد).
فقط 2 عدد در انبار موجود است
تراژدی کمدی
نویسنده | دیوید هرست |
مترجم | حسن افشار |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 184 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1390 |
شابک | 9789642131426 |
وزن | 0.225 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»شخصیت رنسانس … رابرت هوک
پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل
معرفی کتاب پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل
پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.