تسلی‌ناپذیر

780,000 تومان

تسلی‌ناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانی‌تر، شخصیت‌های این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشن‌تر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این “لابیرنت” هزار تو می‌افزایند. در این رمان داستانی تعریف نمی‌شود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف می‌کند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. “تسلی‌ناپذیر” گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشن‌تر کردن رازی که به نظر دهشتناک می‌آید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تسلی‌ناپذیر

نویسنده
کازوئو ایشی گورو
مترجم
سهیل‌ سمی
نوبت چاپ ٦
تعداد صفحات ٧٣٦
نوع جلد سلفون
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٨
سال چاپ اول ١٣٨٦
موضوع
داستان‌های انگلیسی
نوع کاغذ تحریر
وزن ٩٥٢ گرم
شابک
9789643116781
توضیحات تکمیلی
وزن 0.952 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تسلی‌ناپذیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هیچ چیز یادم نمی‌آید

9,500 تومان
در کتاب هیچ چیز یادم نمی آید نورا افرون گذشته، حال و آینده را با سردی، سنگدلی و طنز می‌نگرد. او افسوس فراز و نشیب‌های زندگی مدرن را می‌خورد و با مشخصه خود که روشنی و خرد است، تمام اتفاقاتی را که (هنوز) فراموش نکرده یادآوری می‌کند. این کتاب حاوی مطالب طنزآمیزی است از مقالات شخصی افرون درباره حرفه نویسنده در روزنامه، طلاق، ارثی که سال‌ها در انتظارش بود و ... نورا افرون، زنی آمریکایی، رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، فیلم‌ساز و تهیه‌کننده، در این کتاب بی‌پرده وقایع زندگی‌اش را با خوانندگان به اشتراک می‌گذارد و با زبانی جذاب و روایتی دلنشین از شکست‌ها و پیروزی‌هایش می‌نویسد. گاه مجبور است حتی یادداشت‌های کوتاهش را هم برای ما بنویسد و فکرش را بیشتر متمرکز کند چون آلزایمر قرار است نگذارد «چیزی یادش بیاید»... وی، سه بار برای نگارش فیلمنامه‌های سیلک‌وود، بی‌خواب در سیاتل و وقتی هری سالی را دید... نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد اما هیچ‌گاه این جایزه را دریافت نکرد. آخرین فیلم او جولی و جولیا نیز نامزد جایزه گلدن‌گلاب شد.

قلمرو رؤیایی سپید

95,000 تومان

قطار از تونلی طولانی عبور می­‌کند و وارد قلمروی رؤیایی که پوشیده از برف است می­‌شود. و این­‌گونه است که، با حرکت آرام قطار و عبورش از ایستگاه­‌های مختلف، راوی ما نیز وارد داستان می‌شود و زوایایی از قصۀ خود را، همچون تابلوهایی از رؤیا که گاه داستانی عاشقانه گاه داستانی از تنهایی، انزوا، اندوه و ازهم­‌گسیختگی روابط عاطفی، برایمان بازگو می­کند.

یاسوناری کاواباتا با چیره­‌دستیِ بسیار زیادِ خود داستان را به‌آرامی، همچون نوری که لحظه‌ه­ای بر پرده‌ه­ای تیره می­افتد و تماشاگر لمحه­‌ای از آن را می‌­بیند، پیش می‌برد و به­‌تدریج با عمیق‌­ترین زوایای روحی شخصیت‌­ها آشنامان می­‌کند. گویی خواننده، همچون تماشاگری که در سالن تاریک سینما نشسته، هر آن منتظر دیدن لحظه­‌هایی از مرئی شدن این تصاویر دنیای خیالی است

کاواباتا نخستین نویسندۀ ژاپنی است که توانست با ترسیم آداب و رسوم و فرهنگ غنی ژاپنی، با نوشتن آثاری درخشان که از مهم­ترین و برجسته‌­ترینِ آن‌ها می­توان به دو اثر قلمرو رؤیایی سپید و آوای کوهستان اشاره کرد، نظر آکادمی نوبل را به­‌خود جلب کند. کتاب حاضر شاهکار اوست، و آوای کوهستان را نیز به‌­سبب فرم بدیعش در روایت داستان و شخصیت‌پردازی مهم­ترین اثر او دانسته­‌اند.

کاواباتا توانست در سال ١٩٦٨ با پشت سر گذاشتن رقیبان سرشناسش ساموئل بکت، نویسنده و نمایشنامه­‌نویس ایرلندی، آندره مالرو نویسندۀ فرانسوی و همچنین ویستن هیواودن، شاعر انگلیسی، مهم­ترین جایزۀ ادبیات، جایزۀ نوبل، را نصیب خود کند.

برزخ اما بهشت

45,000 تومان
چکیده ((برزخ اما بهشت)) تصویری از زندگی زنی است با روحی زخم خورده ،‌که پس ازپایان دادن به زندگی مشترک سراسر رنجبارش، به نزد خانواده اش باز می گردد تادرآن مامن مالوف ، آلالم گذشته اش را به فراموشب بسپارد. غافل ازاین که تنهایی زن، رنج مضا عفی است که برشمار زخم های روحش می افزاید...... بااین همه، این بار، روزگار جفاکار گویی برآن است تاآرامش ازدست رفته راباحضور عزیزانش به اوباز گرداند.....

گفتگو با “آندری تارکوفسکی”

14,000 تومان

دیدن هر فیلمی از این کارگردان، در چشم هوادارانش یک انتقال زیبا شناختی به مخاطب سینماست که ممکن است درونی ترین حیطه‌های روح را به حرکت در آورد. هرچند در نظر خرده‌گیران، همین فیلم‌ها ممکن است احساس شدید هراس، ملال و انزجاری تمام‌وکمال را برانگیزاند.

کتاب حاضر مهم ترین مصاحبه‌های " آندری تارکوفسکی " با نشریات بزرگ سینمایی جهان است. چند فیلم مهم و معتبر از او که در ایران هم به نمایش در آمدند عبارتند از: سولاریس ، استاکر ، کودکی ایوان و ایثار . فیلم‌های او همیشه در زمان اکران بویژه در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر محل اعتنا و بحث و جدل در بین اهالی سینمای ایران بوده است.

این کارگردان شهیر سینما در ٢٨ دسامبر ١٩٨٦ در سن پنجاه و چهار سالگی دارفانی را وداع گفت.

از این مترجم، کتاب " در جسنجوی اصالت " نیز در انتشارات ققنوس  چاپ شده است.

نباید گفته شود

12,000 تومان
«تهران» اسم رمز خیلی از خاطره‌هاست. شهر شلوغی که این روزها خیلی از آدم‌ها بنا به عادت همیشگی‌شان، خودشان را در آن گم می‌کنند تا از خود رد و نشانه‌ای برجا نگذارند. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند همه چیز را بگویند. یعنی اینکه خیلی از حرف‌ها نباید گفته شود. چرا؟ : «فکر می‌کنم فقط با نوشتن می‌توانم خودم را برای گفتن این موضوع آماده کنم. پس بهتر است اول از همان سال‌ها شروع کنم، سال‌‌هایی را که به عقب دویده‌ام و هر چیز را لگد کرده‌ام... یادم می‌آید، قدیم‌ها موقع نوشتن انشا جمله اول خیلی سخت بود. همیشه به پدرم می‌گفتم جمله اول را بگوید. وقتی جمله اول را می‌شنیدم، راه می‌افتادم و شروع می‌کردم به نوشتن و اصلاً به این فکر نمی‌کردم که باید ده خط شود. آن موقع‌ها نمی‌دانستم که همه چیز را نباید نوشت و گفت. بعدها که فهمیدم، چند جمله کلیشه‌ای را که انگار زبان آدم را باز می‌کرد، یاد گرفتم.» تا امروز برای خودم برو بیایی داشتم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که دنیا حساب و کتاب داشته باشد و این عقربه‌های لامصب که روی صفحه سفید راه می‌روند، چیزی را بشمارند. اصلاً نمی‌دانستم همین ساعت کوچک لعنتی که الان از آن اتاق هم صدای تیک‌تاکش می‌آید و اعصابم را خرد می‌کند، همان ساعت پاندول‌دار خانه آقای اربابی باشد که اولین بار در تهران دیدم.

بگذار برسانمت

7,000 تومان
بگذار برسانمت شامل ١٧ داستان کوتاه و خواندنی است. در داستان اول این کتاب می‌خوانیم: پدرم می‌گوید: «چند بار بهت بگویم هر روز هر روز چادر سرت نکن برو پی خرید آت و آشغال.» مادرم می‌گوید: «وا! کِی من هر روز هر روز رفتم؟ به جای دست درد نکند است شمس‌الله؟» «حالا کدام چادر سرت بود؟» «همان چادر مشکی گلدارم. مگر فرقی هم دارد.» «دِ همین دیگر! حالا کو تا تو فرق این چیزها را بفهمی.» «باز از خودت حرف درآوردی شمس‌الله؟» «اگر زن موقع راه رفتن قرو قمیش نیاید کسی باهاش کار ندارد.» «خجالت بکش شمس‌الله! بعدِ یک عمر کلفتی تو این خانه، این دستمزدم است، آفرین شمس‌الله! آفرین! خوشم باشد.» «حالا چه شکلی بود؟» «خیر سرش موهای جوگندمی‌اش را زده بود بالا اما ابروهای آن چشم‌های هیزش سیاه بود.» «بفرما! ببین چطوری رفته تو نخ آقا!» «خوب، نگه داشت کنارم؛ فکر کردم فامیلی همسایه‌ایه، نگاهش کردم. وقتی بی‌حیا گفت: بگذار برسانمت، روم را برگرداندم.»... محمد رضا گودرزی نویسنده این کتاب است که از مجموع آثار وی مجموعه پشت حصیر، فینالیست بنیاد گلشیری و منتقدان مطبوعات شده است.