تسوکورو تازاکی بی رنگ و سال‌های زیارت او

210,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

برخی داستان‌ها ساده و سر راست هستند که فقط باید آنها را شنید. برخی دیگر کمی پیچ دارند و باید آنها را نشسته و با حواس جمع خواند. اما برخی دیگر از داستانها خیلی پیچیده و رمز آلود هستند انگار دارند داستان زندگی ما را بدون اجازه خودمان روایت می‌کنند. در کتاب تسوکورو تازاکیِ بی رنگ ِ و سالهای زیارت او با سفر درونی یک جوان مواجه می‌شویم که به یکباره چهار دوست صمیمی خود را ازدست داده است.

نام خانوادگی شخصیت‌های اصلی رمان تصادفاً نام رنگ‌هاست، آبی، قرمز، سیاه و سفید و البته خود «تسوکورو» بی‌رنگ است. موراکامی با قرار دادن شخصیت داستانش در موقعیتی که تک تک دوستانش را از دست داده و حالا به یاد مرگ افتاده، او را به جستجوی راهی می‌فرستد که آدمی بتواند مجدداً به رنگ‌های زندگی برگردد:
«از ژوئیه سال دوم کالج تا ژانویه بعد، تنها چیزی که فکر تسوکورو تازاکی را به خود مشغول می‌کرد مردن بود. آن روزها طبیعی ترین راه حلی که به ذهنش می‌رسید خودکشی بود و حتی همین حالا هم نمی‌توانست دلیل قانع کننده‌ای پیدا کند که چرا آن آخرین گام لازم را برنداشته، در حالی که آن روزها عبور از مرز میان زندگی و مرگ برایش از قورت دادن تخم مرغ خام سهل تر بود.»
این کتاب سیزدهمبن کتاب نوبسنده مشهور ژاپنی «هاروکی موراکامی» است که در همان ماههای اول انتشار بیش از یک میلیون نسخه آن به فروش رفت «موراکامی» نویسنده مشهور ژاپنی در سال ١٩٤٩ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. کتاب‌های «کافکا در ساحل» و «پس از تاریکی» و… بعد از زلزله از مشهورترین کارهای او هستند که به زبان فارسی ترجمه شده است.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تسوکورو تازاکی بی رنگ و سال‌های زیارت او

نویسنده
هاروکی موراکامی
مترجم
فرزین فرزام
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٣٢٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٤
موضوع
——-
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٢٣ گرم
شابک
9786002781857
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.323 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تسوکورو تازاکی بی رنگ و سال‌های زیارت او”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عشق و جنایت در سیسیل

3,900 تومان
بهمن فرزانه مترجم خوش ذوق و قریحه کتاب مشهور "صد سال تنهایی" اثر جاودانه مارکز کلمبیایی، این بار به سراغ یکی دیگر از نویسندگان ایتالیایی زاده سیسیل رفته و مشهورترین اثرش را با ترجمه‌ای روان و یکدست در اختیار خواننده ایرانی قرار داده است. "مارکی روکاوردینا" برای رهایی از آنچه شب و روزش را، افکارش را به اسارت گرفته است بسیار می‌کوشد، اما رهایی دور از دسترس می‌نماید و عشق و جنایت استوارتر از آن است که بتوان به انکارش برخاست. وی شخصاً به این امر اعتقاد پیدا نکرده بود، ولی آن همه جادو و جنبل آنطور که او اعمالش را می‌نامید، او را نگران آینده ساخته بود. حال جادو بود یا خیالبافی و یا توهم، به هر حال او را وحشت‌زده می‌کرد. آن هم درست در آن زمان... سیسیل جزیره پرماجرای ایتالیا این بار شاهد عشق و خشونت برخاسته از آن است. ‏

اتوپیا در رمانتیسم سیاه

75,000 تومان
اتوپیا در رمانتیسم سیاه به فصل باشکوهی از ادبیات آمریکا در نیمۀ نخست قرن نوزدهم می‌پردازد، اما هدفش بیش از آن‌که بازگویی تاریخ ادبیات آمریکا در دوران رمانتیسم باشد، بازسازی جغرافیایی است که با انگارۀ مفهوم «اتوپیا» در این دوران شکل گرفته است.
بدیهی است که ابزار مورد نیاز برای این بازسازی ادبیات و آثار نویسندگان بزرگ است، نویسندگان بزرگی چون امرسون، آلن پو و هاثورن که از سرآمدان رمانتیک‌های زمان خود هستند. بدین ترتیب کتاب تلاش می‌کند با رویکردی فلسفی به بازخوانی دگرگونی‌های مفهوم اتوپیا در ادبیات این برهۀ تاریخی و به‌خصوص آثار این نویسندگان بپردازد.

درختم دلشوره دارد

2,500 تومان
« خوابم نمی‌بَرَد . دیشب هم خوابم نبرد . هنوز به صداهای این‌جا ، نور این‌جا و تنگی فضایش عادت نکرده‌ام . دیوارهای دور و برم چنان به هم نزدیکند ، دست‌هام چنان سرد است و قلبم زیر فشار و سنگینی ناشناس چنان کند و بی‌صدا می‌زند که می‌ترسم مرده باشم . . . . نمرده‌ام ، نفس می‌کشم و می‌توانم چشم‌هام را باز و بسته کنم . پلک‌هام که سنگین می‌شود و روی هم می‌افتد ، مردی از پشت بلندگو با فریاد کسی را صدا می‌زند . انگار چرخ‌گوشت روشن شده است . » داستانی در ٢٣ فصل روایت دردناک نویسنده از ماجرایی است که مخاطب را تا انتها با خود می‌برد . « مگر نمی‌خواهی خبرنگار بشوی ؟ باید دستت روان بشود . ورز بیاید . » خندیدم . یعنی چه ؟ می‌نشینم و سرم را به دیوار تکیه می‌دهم . به شیوا نگاه می‌کنم . شب سومی است که می‌نشینم ، سرم را به دیوار تکیه می‌دهم و نگاهش می‌کنم . کار دیگری ندارم ، جز نگاه کردن و فکر کردن . فریده خرّمی داستان نویس و مترجم است . پیش از این مجموعه داستان « پسرخاله ونگوگ » را نوشته و « لیزی دهن زیپی » و « قصه‌های شاهزاده خانم » را برای نوجوانان ترجمه کرده است .

هیتلر را من کشتم

7,000 تومان
سرنوشت دیکتاتور آلمان همواره یکی از مرموزترین داستان‌های تاریخ بوده است و فرضیه‌ها و مستندهای زیادی در مورد او و روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ساخته و پرداخته شده است. پیرمردی به نام صادق نورچیان در آخرین روزهای عمر خود به نوه روزنامه‌نگارش، حمید، راز بزرگی را می‌نمایاند. حمید در پی کشف این راز به دید جدیدی از زندگی و آینده‌اش می‌رسد. هیتلر را من کشتم داستانی معمایی درباره این احتمال است که روس‌ها پیشوای آلمان نازی را در روزهای پایانی جنگ به ایران منتقل کردند و به صورت مخفیانه در شمال ایران نگهداری می‌شد. و داستان براساس نقب در خاطرات گذشته افراد دخیل در این راز پیش می‌رود. این کتاب اولین رمان هادی معیری‌نژاد است که از اواسط دهه هفتاد شمسی به نوشتن شعر، داستان، نقد هنری و مقالات اجتماعی مشغول است. اما تاکنون اثری منتشر نکرده است. او مدرک کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دارد و عضو انجمن منتقدان سینمای ایران است و در حال حاضر به کار روزنامه‌نگاری اشتغال دارد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: با خنده گفت: «نه پدرسوخته! ضرر نداره. این راز رو باید بری کشف کنی، من فقط اولش رو بهت می‌گم. فقط باید قول بدی تا وقتی من زنده‌م هیچی نگی، بعدش هر کاری خواستی با این راز بکن. فقط مواظب باش هدرش ندی.» گفتم: «نه مطمئن باشید بابا.» بعد چشمکی زدم و گفتم: «حالا چی هست این راز؟ لااقل تیترشو بگین. با شاهپور غلامرضا دعواتون شده زدینش؟» گفت: «نه برو بالاتر.» به شوخی گفتم: «با اشرف پهلوی سَروسِر داشتین؟» گفت: «نه برو بالاتر.» گفتم: «کتاب خاطرات سِری اعلیحضرت پیش شماست؟» گفت: «نه برو بالاتر.» بعد اشاره کرد که گوشمو بیارم جلو. گوشم رو بردم جلو، خیلی جدی گفت: «به کسی نگو، اما هیتلر رو من کشتم.»

آنچه با خود حمل می کردند

14,000 تومان
وقوع جنگ همیشه و در هر حالتی اجتناب‌ناپذیر است. به هر حال رخ می‌دهد و با خود رعب و وحشت و نیستی و آوارگی می‌آورد. رمان آنچه با خود حمل می‌کردند گونه‌ای از داستان است که واقعیت و خیال با هم پیوند می‌خورد و در آن تصویری از واقعیت جنگ به طور کلی روایت می‌شود: «ستوان یکم «جیمی کراس» با خود نامه‌هایی حمل می‌کرد از دختری به نام مارتا، دانشجوی سال سوم کالج ماونت سیبسچن در نیوجرزی. نامه‌ها عاشقانه نبودند ولی ستوان کراس امیدوار بود و نامه‌ها را تا کرده بود و درون پلاستیکی در ته کوله‌پشتی‌اش نگهداری می‌کرد. عصرها دیر وقت، پس از راهپیمایی روزانه و کندن سنگر، دست‌ها را با آب قمقمه می‌شست، نامه‌ها را بیرون می‌آورد و با نوک انگشت نگه می‌داشت و آخرین ساعت روشنایی را به خیالپردازی می‌گذراند. در خیال خود سفرهای اردویی عاشقانه‌ای به کوهستان وایت در نیوهمپشر تجسم می‌کرد. گاهی هم لبه چسب‌دار پاکت را که لابد جای زبان نویسنده بر آن مانده بود با زبان لمس می‌کرد. بیش از هر چیز دلش می‌خواست که مارتا همان طور که او دوستش داشت دوستش بدارد، ولی لحن نامه‌ها بیشتر دوستانه بود و در آن‌ها از عشق خبری نبود.» «تیم اوبراین» در این اثر، ضرباهنگ‌های نبض مانند و مخاطره‌های عصب خردکن جنگ را به نحوی تصویر می‌کند که در صدر فهرست بهترین آثاری جا می‌گیرد که در باره هر جنگی نوشته شده است. روایت در این کتاب در مدارهایی دایره شکل می‌چرخد، و بازگویی رویدادها، رقص خاطره را‌ در ذهن خواننده شکل می‌دهد: «آنچه حمل می‌کردند بیشتر به نیازهایشان بستگی داشت. این نیازها یا نیمه نیازها عبارت بودند از قوطی بازکن، چاقوهای جیبی، قرص‌های الکل جامد، ساعت مچی، کارت شناسایی، مواد دورکننده حشره و... .» واشینگتن پست درباره این کتاب می‌نویسد: «ترس و عشق و نفرت و بی‌رحمی و شفقت چنان زنده در این کتاب تصویر شده‌اند که مرد می‌خواهد که با خواندن آن دنبال دستمال نگردد.»

درازکش در ساعت خواب

42,000 تومان
داستان دو راوی دارد، دو مرد که هر کدام نماینده دو طبقه متفاوت از جامعه هستند. داستانِ این دو قهرمان در امتداد هم روایت می‌شود. آن‌ها در عین حال که دو دنیای کاملاً متفاوت دارند سرنوشتی به‌هم‌گره‌خورده دارند. نویسنده به خوبی عشق، بی‌قراری، تردید، پس‌زدگی، واماندگی، خیانت و انتقام را به تصویر می‌کشد. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:   نگاهی به سرتاپایم می‌اندازد، سری تکان می‌دهد و می‌نشیند پشت فرمان. استارت می‌زند و نوربالایش را می‌اندازد توی چشم‌هایم و از کنارم رد می‌شود و پشت پیچ کوچه محو. همان‌طور که تمام این هفت سال از جلوِ چشمم محو شده بود و چه اهمیتی داشت دارد چه غلطی می‌کند. همین خوب بود. همین بی‌خبری. می‌روم سمت ساختمان نیمه‌کاره دنبال چاقو پیدایش نمی‌کنم. رنگ قرمزی که روی لبه‌اش ماسیده دیگر خوشحالم نمی‌کند. خودم را گلوله می‌کنم روی زمین و برای چند دقیقه از ته قلبم می‌خوابم. بلند می‌شوم خودم را می‌تکانم و می‌روم زیر نور تک‌چراغ سر کوچه دوباره به رد خون چاقو نگاه می‌کنم. کاش کتایون می‌فهمید.