تمدن آزتک

180,000 تومان

مکزیکِ امروزی اسپانیایی نیست، ترکیبی از فرهنگ اسپانیایی و فرهنگ بومی است که پیش از فتوحات اسپانیایی‌ها شکوفا بود. بانفوذترین فرهنگ بومی متعلق به آزتک‌هاست که پیش از آمدن اسپانیایی‌ها قدرت را در دست داشتند. مکزیک بسیار مدیون آزتک‌هاست که حتی شامل نام کشور نیز می‌شود. مردمانی که امروزه آزتک نامیده می‌شوند خود را مکزیکا می‌خواندند.

نام آزتک‌ها یادآور ماسک‌های پوشیده از گوهر، گاهشماری‌های سنگی عظیم و سرآذین‌های درهم‌بافته از پَر است. این نام بازتاب افسانه‌هایی است دربارۀ کاخ‌های مجلل پر از طلا، امپراتوری پهناور و پیوسته در حال جنگ، و خدایان تشنۀ خون که خواهان قربانی کردن انسان‌ها بودند. اما گاهی حقیقت شگفت‌انگیزتر از افسانه است و تمدن آزتک‌ها از جملۀ چنین حقایقی در تاریخ است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تمدن آزتک

نویسنده
لوئیس واربرتون
مترجم
سیما مولایی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٤٣
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن ٢٥٨ گرم
شابک
9786220404521
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.258 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تمدن آزتک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کریسمس مانولیتو

4,500 تومان
جدیدترین مجلد داستان‌های مانولیتو به "کریسمس مانولیتو" اختصاص دارد. برای کریسمس تمام بچه‌های مدرسه نمایشی معرکه آماده کرده‌اند تا شهردار مادرید را مات و مبهوت کنند. مانولیتو چوپان می‌شود، گوش‌گنده شعر می‌خواند و اگر بره‌ها هار نشده بودند و گوش‌گنده دچار مشکلات روده‌ای نشده بود، همه چیز به خوبی برگزار می‌شد. مانولیتو برای جونور ــ برادر کوچکش ــ توضیح می‌دهد که چطور دخترها به او عشق می‌ورزند. راستی قرار است در خانواده گارسیا مورنو تغییراتی روی بدهد که احتمالاً مایه خوشحالی جونور نخواهد شد. مانولیتوی عینکی این بار هم داستان کریسمس خود را به پدربزرگش تقدیم کرده است. او تصمیم دارد برادرش را دیگر جونور صدا نزند و...

3 استاد (ادای احترامی به ابراهیم گلستان شمیم بهار و قاسم هاشمی‌نژاد)

76,000 تومان
براي نسلي كه از اوايل دهه پنجاه خورشيدي به عرصه رسيد و سر از لاك خودش بيرون آورد، اين سه تن سه‌تا از شاخص‌ترين قله‌ها بودند. تن ندادن به آن جرياني كه داشت همه‌چي را به يك طرف مي‌برد، تن ندادند به سليقه‌هاي مسلط و معمول و سوار هيچ موجي نشدند. هر كدام راه خودش را رفت و كار خودش را كرد. اين اداي دين شاگردي‌ست به استاداني كه هرگز به دنبال لشكركشي نبودند و هيچ تلاشي هم در اين راستا به خرج ندادند. هر كدام براي خودش سرداري بود - هر چند بي‌سپاه و تنها.

خواب در فنجان خالی (۲۵)

12,000 تومان

معرفی کتاب خواب در فنجان خالی (۲۵)

فرامرز: تو چطوری راه افتادی؟ (صدا می‌زند.) مهتاب… مهتاب… آقا عمه: (وحشت‌زده) می‌گویم! موبه‌مو! ماه‌لیلی سگ کدام درگاه باشد که بخواهد کتمان کند چیزی را از آقا! زبانم زنجیر شود به صد سیاهچال نمور لال بمیرم. کابوس بود آقا… شما را می‌بردند میان ترمهٔ یشمی، کرور کرور غلام‌بمباسی و سهیلی و حبشی به دنبال‌تان. از طرف دیگر هم حضرات مشروطه‌طلبان سابق می‌آمدند. لااله‌الاالله گویان و زاری کنان! شام عزا، طبق‌طبق چشم در آمده و دست بریده.

28 قصه، مرغ نوروزی و عید نوروز

15,000 تومان
28 قصه مرغ نوروزی و عید نوروز نویسنده سيدحسين ميرکاظمي مترجم ——- نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 160 نوع جلد

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

روان شناسی تربیتی(اسلاوین)

قیمت اصلی: 400,000 تومان بود.قیمت فعلی: 320,000 تومان.
هدف مولف از تالیف کتاب روان شناسی تربیتی فهرست وار به قرار زیر است : 1 - اطلاعاتی ارایه دهد که کامل , به روز و پژوهش مدار باشه 2 - توصیه هایی را برای کاربست در برداشته باشد که مستیقما بر پژوهش کلاسی استوار باشند 3 - به شما کمک کند تا آنچه را که در روان شناسی تربیتی آموخته اید به تدریس خود انتقال دهید 4 - برای خوانندگان جالب باشد , بنابراین سعی کرده ام این کتاب را به گونه ای بنویسم که وقتی آن را می خوانید تقریبا صدای دانش آموزان را بشنوید و بوی غذایی را که در کافه تریای مدرسه پخته می شود , احساس کنید.
سفارش:0
باقی مانده:1