تمشک های ناظر

800 تومان

((تعقیبم کردی، آهان ؟خواستی بینی کجا می ره این دختره تنها تنها …)) موهای فرش راچنگ می زند به پشت. تارهای صوتی اش را کشیده تر (زنانه تر) می کند. ((نکنه شیطون، خواستی خودت تنها تنها بادختره…)) کرم های شبتاب پریده اند توی چشم هایش. برای به بند کشانیدن یک زن اثیری همه مقدمات فراهم است: چله نشینی ای که تنها ده روز به پایانش ماند است ، زنی دور ازدسترس باخال نزدیک به قوزک پایش . وبشرا. دختری که شبوار جین می پوشد ودرهمین نزدیکی است. ((تمشک های ناظر)) بر مرز واقعیت ورؤیا پیش می رود، رؤیایی حقیقی تر ازواقعیت وواقعیتی رؤیایی.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تمشک های ناظر

نویسنده
پیام یوسفی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٣
سال چاپ اول ——
موضوع رمان‌های فارسی
نوع کاغذ تحریر
وزن 111 گرم
شابک
9789643115654
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.111 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تمشک های ناظر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پیدایش هند نوین

65,000 تومان
آدام گاپنیک در مجله‌ی نیویورکر می‌نویسد: «جنگ و کشتار به کشور‌ها شکل می‌دهد. مرزهایشان شبکه‌ای از جای ظخم‌ها و بریدگی‌هاست. آن‌ها تاریخ خشونت آشکار بر روی زمین‌اند.» از جمله‌ی به‌خون‌آغشته‌ترین مرزها در روی زمین مرزهایی هستند که جمهوری‌های امروزی هند، پاکستان، و بنگلادش را از هم جدا می‌کنند. این سرزمین‌ها زمانی هند باستان را تشکیل می‌دادند که، به گفته‌ی لئوراستن، مؤلف، «یک کشور نبود، بلکه ملغمه‌ای از امیرنشین‌ها، آمیزه‌ای از مذهب‌ها و خرافه‌ها، مخلوطی از آیین‌ها و کیش‌ها و کاست‌هایی بود که هر از گاه  بر اثر هیجانات ناشی از تعصب و خشک‌اندیشی یکدیگر را قتل عام می‌کردند.... این سرزمین از اسطوره‌ها و خرافه‌های بی‌شمار گیج و حیران بود و از انواع بلاها و قحطی‌ها و گرسنگی چنان آسیب می‌دید که گاهی به نظر می‌رسید سرزمین مردگان است.»
سفارش:0
باقی مانده:1

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

بر امواج

130,000 تومان
هر انسانی گذشته‌ای دارد که هرگز رهایش نمی‌کند، آینده‌ای دارد که می‌خواهد بی‌توجه به گذشته آن را بسازد، و حالی که به تلاش می‌گذرد، به دست و پا زدن برای پاک کردن ماجراهایی که از سر گذرانده، به  درگیری ذهنی برای آینده‌ای نامعلوم... قهرمان «برامواج» زنی است که خلاف معمول عمل می‌کند، گذشته‌اش را پس می‌زند و سال‌ها از آن سراغی نمی‌گیرد که آینده‌اش را با عشق و امید بنا کند، عشقی با فرجام جدایی. زمانی طولانی در این بی‌خبری زندگی می‌کند تا ناگهان به او خبر می‌رسد که پدرش ناپدید شده. زن تصمیم می‌گیرد به ساحل دریاچه کودکی‌هایش بازگردد...   مطالعه بخشی از کتاب 

شب به خرس

28,000 تومان
شب‌ به‌‌خرس روایتی مرموز از جهانی آشناست. آدم‌هایی معمولی با پیشینه و آینده‌ای پُر‌رمزوراز. شب ‌به‌‌خرس جهانی کُند را روایت می‌کند که آرام‌آرام عنصر انتقام، خیال و جادو به ‌آن اضافه می‌شود. شب ‌به‌‌خرس داستانِ مردی تنها به ‌نامِ «فاضل قناعت‌جو» است که زندگی‌ یکنواخت و ساده‌ای دارد و دل‌سپردۀ دخترخاله‌ای است که هیچ‌وقت به ‌او توجه نکرده، اما با آشنایی تصادفی‌اش با «عادل عنصری» که مانند او عشقی از دست رفته دارد و رازی سربه‌مهر، و با به میان آمدن پای شرکت انتقام‌جوییِ بنفشه، زندگی‌اش دستخوش تغییراتی می‌شود و جهان داستان سمت و سویی دیگر می‌گیرد

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»

دشت سوزان

23,000 تومان
قصه ای است که در آغاز داستان، پایان آن گفته میشود . اما تعلیق و بی تکلیفی نه تنها در نتیجه به کار گرفتن این فن تباه نمی شود، بلکه با پرداخت دراماتیک رولفو فزونی مییابد. همچنین ترتیب و تسلسل رویدادها به گیرایی درهم شکسته میشود، و زمان از حرکت بازمی ایستد. چند داستان کم و بیش حکایت به شمار میآیند، مثل «شبی که تنهایش گذاشتند»، که در آن فلیثیانو در پی چارهجویی است تا مثل دو عموی بختبرگشتهاش به دار آویخته نشود. رولفو این قصه را با تمام توان دراماتیک آن باز میکند، شاخ و برگ اضافی را میزند، اما جزئیات و جمله هایی را که داستان را غنا میبخشند، تکرار می کند.