

ته جدولیها 5/ راز سرقت غیرممکن
240,000 تومان
کتاب ته جدولی ها 5 راز سرقت غیر ممکن توسط انتشارات هوپا و تألیف روبرتو سانتیاگو و ترجمه سعید متین در 335 صفحه منتشر شده است.
خلاصه کتاب به شرح زیر است.
مادرم روی سکو کاری جز دادوفریاد نمیکرد.
تقریباً از همان دقیقهی اول گیر داد به پدر کامونیاس: «کیکه! چطور این بچه را گذاشتهای یارگیری نفربهنفر کند؟ میبینی که نا ندارد.» «کیکه! اینقدر به داور اعتراض نکن.
اخراجت میکند ها!» «کیکه! بالاغیرتاً النا را بفرست تو. این دخترجدیده توی هپروت سِیر میکند!» «کیکه! دفاع خطی بچین ارواح جدت!» نمیدانم حق با او بود یا نه، ولی آدم دلش میخواست بهش بگوید ساکت…
این کتاب به کودکان کمک می کند تا مطالب آموزنده را در قالب داستان فرابگیرند. در این کتاب سعی شده است با طراحی و صفحه آرایی جذاب، کودکان به مطالعه تشویق شوند.
کل شهر در این رویداد شرکت میکنند، از جمله اعضای تیم سوتوآلتو.
که در قعر جدول گرفتار شده و بهدلیل بیپولی در آستانهی منحلشدن است.
ولی در همان روز افتتاحیهی نمایشگاه، اتفاقی عجیب، باورنکردنی و غیرممکن میافتد.
باارزشترین جواهر نمایشگاه، جلوی چشم همه به سرقت میرود.
آیا این موضوع ارتباطی با مشکلات مالی تیم فوتبال سوتوآلتو دارد؟
معمایی جدید برای عشقفوتبالها.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ته جدولیها 5/ راز سرقت غیرممکن
نویسنده |
روبرتو سانتیاگو
|
مترجم |
سعید متین
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 336 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222041458
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
پیگیر اخبار نباشید
معرفی کتاب صوتی پیگیر اخبار نباشید
رولف دوبلی در کتاب صوتی پیگیر اخبار نباشید مخاطبین خود را به ساختن زندگیای شاد و به دور از هیاهو دعوت کرده است. او با توصیف کارکردهای مخرب پیگیری اخبارِ روز، توصیههایی سودمند ارائه نموده که توجه بدانها فرد را از چنگال اعتیاد به شبکههای اجتماعی و کانالهای تلویزیونی نجات میدهد. گفتنی است که خوانش این کتاب صوتی، بر عهدهی عادل فردوسی پور، مجری ورزشی محبوب کشورمان بوده است.درباره کتاب صوتی پیگیر اخبار نباشید:
عصری را که در آن به سر میبریم، عصر اطلاعات خواندهاند. این نامگذاری، مؤید نکتهای بسیار مهم و جالب توجه است: از میان بیشمار خصیصهی متمایزکنندهی زمانهی ما، از جمله علممحوری، تکنولوژیسالاری، سکولاریزه شدن و غیره و غیره، این وفور اطلاعات است که نشان اصلی زمانهی ما تلقی میشود. به راستی چرا؟ جای تردید نیست که تسهیلِ انتشارِ اطلاعات دگرگونیهایی اساسی را در زیست اجتماعی انسانها رقم زده است. ما مردمان امروز، برخلاف پدران و مادران خود، با یک کلیک ساده جهان را همچون شهر فرنگی پیش چشم خود میبینیم. ارتباطات مجازی دنیا را که پیشتر وسیع و مملو از شگفتی مینمود، برای ما کوچک و «دمدستی» کرده. به نحوی که دیگر به سختی فاصلهای میان خود و همنوعانمان در نقاط دور و نزدیک احساس میکنیم. انفجار اطلاعات و به تبع آن، تولد بنگاههای بزرگ خبررسانی، باعث کمرنگ شدن هرچه بیشتر شکافهای فرهنگی نیز شده است. پیگیری اخبار و دنبال کردن فضائل و رذایل آدمیانی از خاک و تبار دیگر، خواه و ناخواه این تصور را به ما القا میکند که آدمیزاد همه جا یک ذات واحد را از خود به نمایش میگذارد! البته این بحث بسیار مفصلتر و پیچیدهتر از آن است که به نظر میآید. هدف از این مختصر، تنها بیان پارهای از تفاوتهای بنیادین عصر ما با اعصار پیشین بود. باری، وضعیت و تحولی که توصیف شد، همچون اغلب مسائلِ انسانی - اجتماعی، هم مزایایی برای جامعهی انسانی به ارمغان آورده، هم دشواریها و معضلاتی. رولف دولبی در کتاب صوتی پیگیر اخبار نباشید (Stop Reading the News) بر روی اثرات مخرب این وضعیت تمرکز کرده است. در واقع، تلاش او در اثر یادشده این بوده که ما را از تبعات روانی زیانباری آگاه سازد که قرار گرفتن در مسیر سیلِ ویرانگرِ اخبار و اطلاعات، به بار میآورد. کتاب صوتی پیگیر اخبار نباشید به شما خواهد آموخت که برای داشتن زندگیای شاد و آکنده از آرامش، باید به بسیاری از الزامات زیست مدرن نه بگویید؛ باید بتوانید به اعتیادی نیرومند، نیرومندتر از اعتیاد به هر مواد مخدری، فائق آیید. این اعتیاد، اعتیاد به اخبار است. اخبار ریز و درشتی که از چپ و راست ما را احاطه کرده و به مرور باعث سرساممان شدهاند. در این بین، خبر بد این است که این سرسام، علائم بیرونی ندارد! زمانی که معتاد مادهای مخدر میشوید، بدن شما به اشکال گوناگون خطرات این اعتیاد را بهتان گوشزد میکند. اعتیاد به اخبار اما اینگونه نیست. ناگهان به خود میآیید و میبینید که در دام آن گرفتار آمدهاید و هیچ راه فراری ندارید.قصه گو
در بخشی از کتاب قصهگو میخوانیم
غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم باهم به سالن بیلیاردی که زیر پلهها قرار داشت، برویم. بعد باهم در خیابان قدم میزدیم و من حس میکردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرتانگیز، چهقدر مصیبتبار است. مردم رویشان را برمیگرداندند یا سرِ راهش سبز میشدند تا خوب نگاهش کنند. خیرهخیره، زل میزدند به او و به خودشان زحمت نمیدادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاهشان موج میزد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق میافتاد. بزرگترها و بهخصوص بچهها، به او اشارههای توهینآمیز میکردند. بهنظر نمیرسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آنها با شوخی پاسخ میداد. آن روز هم، حادثهی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصلهی زیادی از طبیعت یک فرشتهی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظهای که چشمش به ما افتاد، تلوتلوخوران جلو آمد و روبهروی شائول ایستاد، دستها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کردهای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد میکنی رفیق؟ دوروبر اینجا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا میکنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشارهای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچهها وقت فحش دادن از خودشان نشان میدهند.تابستان زاغچه
درباره کتاب تابستان زاغچه
آلموند در این داستان از بازیها و رفتار خشونتآمیز کودکان میگوید. جنگ عراق و دخالت غرب در آن را به نقد میکشد. نقشپذیری کودکان را به زاغچهای تشبیه میکند و نقش تربیت را در شکلگیری شخصیت مهم میداند. او در این داستان از نقش خانوادهها در شکلگیری شخصیت کودکان میگوید، از قصهپردازی و نقش آن در تعیین راه سخن میگوید. رسانهها و هنر معاصر را به نقد میکشد. از خشونتی که از طریق فیلمها و اینترنت تبلیغ میشود، از هنری سخن میگوید که به جای آرامش بخشیدن و نشان دادن زیباییها خشونت را ترویج میکند. از کودکان سر راهی سخن میگوید. از علت ناهنجاری های رفتاری آنان، از حساسیتهای دوره بلوغ و برخورد والدین در این دوره میگوید. در یک کلام آلموند از نیاز وجود صلح در جوامع سخن میگوید: «باید آن قسمت از وجودمان را که وحشی نیست پرورش دهیم باید به فرشته وجودمان کمک کنیم تا بر دیو وجودمان غلبه کند» او به نوجوانان امیدوار است و از زبان شخصیت نوجوان داستانش به مردم آینده سلام و برای صلح دعا میکند. تابستان زاغچه تابستانی پر خاطره است؛ تابستانی که لیام و دوستانش از ماجراها و برخوردها تجربه میاندوزند، از واقعیتها آگاه میشوند، به شناخت میرسند و با دست و پنجه نرم کردن در گرفتاریها و درگیر شدن با مسائل سرانجام خود راه درست را مییابند چنان که لیام با خاک کردن دوباره چاقو این موضوع را نشان داد.تاریخ تحلیلی اسلام: از بعثت تا غیبت
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 4/ اسم من استیلتُن است، جرونیمو استیلتُن!!
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 4/ اسم من استیلتُن است، جرونیمو استیلتُن!!
شاهنامهی فردوسی 7: از داستان کاموس تا پایان جنگ رستم و اکوان دیو
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 7: از داستان کاموس تا پایان جنگ رستم با اکوان دیو میخوانیم
بخشیدن خسرو ایرانیان را وقتی خورشید از پشت کوه برآمد و شب تیره در خم کمند روز گرفتار شد، خروشی از درِ بارگاه شاه برخاست و تهمتن نزد شاه آمد و گفت: «ای بزرگ ستوده که تخت و تاج و نگین پادشاهی از تو شادمان است ! حال که شاه از توس و سپاه ایران آزرده شده، میخواهم هرچندکه آنها گناهکارند، آنها را به من ببخشی. وقتی توس داماد و فرزند خود را کُشته دید، هرچه عقل و خرد در دل و مغزش بود، از او دور شد و دلیلش آن است که او در کارها بسیار تند است و آدمی هوشمند نیست و دیگر اینکه درد مرگ پسر، دردی کوچک نیست. وقتی ریونیز و زرسپ دلاور پیش چشم او کُشته شدند، اگر او نمیآشفت، جای بسی شگفتی بود؛ پس شاه نباید از او خشم گیرد. دیگر آنکه سپاه بهخاطر آن به شک افتاد که گمان کرد برادر نزد شاه آمده است. این را بدان که هیچکس قبل از موعدش نمُرده است؛ پس نباید دل خود را در این غم بیازاری. چه روح خود از جسم بیرون برود و یا کسی آن را بیرون کند، فرقی نمیکند و اگر سیصدبار هم بر آن دریغ خورند، آنکس زنده نخواهد ماند.»فهرست مطالب کتاب
داستان کاموس کشانی داستان رستم و خاقان چین داستان جنگ رستم و اکواندیومحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.