تورفین، وایکینگ مهربان 1/ تورفین و حملهی افتضاح
120,000 تومان
این داستان با دو رئیسِ وایکینگ ترسناک شروع میشود که در دورترین جزایر غربی اسکاتلند، روی تپهای از شن ایستاده بودند و افرادشان را تماشا میکردند.
این دو رئیس، که اصلاً با یکدیگر خوب نبودند، گنجی بزرگ را پیدا کرده بودند و حالا قرار بود از این گنج محافظت کنند. مگنس اصلاً آدم قابل اعتمادی نبود. برای همین هرولد مراقبت از گنج را بر عهده گرفت و آن را به پسرش تورفین سپرد.
«تورفین وایکینگ مهربان و گنج وحشتناک» قرار شد چند ساعتی کنار هم باشند تا اهالی دو دهکده مشغول جشن و مهمانی شوند.
راستی چرا اسم این گنج را گذاشتهاند گنج وحشتناک؟ نکند کسی گنج را از تورفین و اُلاف بدزدد؟ وای اینکه یعنی بدبیاری! شما بگویید حالا باید چهکار کنیم؟
اما تورفین یک وایکینگ معمولی نیست!
پدر تورفین، هرولد جمجمهخردکن که جانش از مهربانی بیش از حد تورفین به لب رسیده، تصمیم میگیرد او را به سفر دریایی بفرستد. قرار است در این سفر، تورفین لقب وایکینگی هم بگیرد…
آیا تورفین، وایکینگ مهربان میتواند از پرتشدن توی دریا نجات پیدا کند؟
تورفین، مهربانترین (و بدترین) وایکینگ دنیا میتواند دهکدهاش را از چنگ مَگنِس استخوانخردکن نجات بدهد؟
فقط 1 عدد در انبار موجود است
تورفین، وایکینگ مهربان 1/ تورفین و حملهی افتضاح
نویسنده |
دیوید مکفیل
|
مترجم |
عذرا جوزدانی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 140 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008869368
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
لاما یونایتد 1
بخش هایی از کتاب لامایونایتد
آهان، شمایید. برگشتید. همین پیش پای شما داشتم بعضی از تیترهای محشر فصل قبل لامایونایتد در جام را میخواندم. روزهای پرشکوه. منظورتان چیست که یادتان نمیآید؟ منم، آرتور ماکلوک، بهترین فوتبالیست تاریخ! سال قبل، یازده لاما ندانسته خاکستر من را خوردند و فوتبالشان محشر شد. بعد آنها حضور شگفتانگیزی در جام داشتند و بهترین تیمهای آدمها را شکست دادند تا اینکه متاسفانه در فینال به تیر زدند. این را دیگر باید یادتان باشد، نه؟ خب، تیم گریوی و قاهره اندرسون چی؟ دوتا دوست خوب که لامایونایتد را تا فینال جام مربیگری کردند. تیم حتی وقتی دروازه بان بود، گل پیروزی نیمه نهایی را هم زد! واقعا یادتان نیست؟ خبر همهی روزنامه ها را پر کرد… خب، مهم نیست. الان کم و بیش ماجرای لامایونایتد را برایتان تعریف کردهام، برای همین دیگر باید مطلع باشید. باورکردنی نیست که کاسبی فوتبال چقدر بیثبات است. یک دقیقه همه از شما بدشان میآید و دقیقۀ بعد دوباره قهرمانی. خوشبختانه این قانون به کار ری بارنول هم آمد و او دوباره روی تپهی فوتبال بود. انتخاب لاماها در تیم جام جهانیاش یک شاهکار بود، گرچه فکر خودش نبود. میتوانست بدون اینکه هو کنندَش از خانهاش خارج شود و دکهی سبزی فروشی بساطش را برده بود جلوی مقر تیم ملی کریکت انگلستان. کمتر از دو هفته به مسابقات مانده بود که ضربهی پتکی به رقابتها خورد. هیئت حاکمهی جامجهانی فهمید که میزبان در فرمهایش تقلب کرده و بسیاری از کارکنان را تهدید کرده تا به نفعش رای دهند. جام جهانی باید به کشور دیگری میرفت!
حکم در برابر حکم
معرفی کتاب حکم در برابر حکم
نمایشنامهای غنی به قلم «سخن سرای آون»... ویلیام شکسپیر در کتاب حکم در برابر حکم به روایت ماجرای کلادیو میپردازد که توسط لرد آنجلو دستگیر شده است. دوک به بهانهی خارج شدن از شهر همهچیز را به معاون خود آنجلو سپرده و تصمیمات او را مشاهده میکند. این اثر غنی به موضوعات مهمی همچون عدالت، حقیقت و افراطگرایی دینی میپردازد و این امر آن را از نمایشنامهای صرفاً کمدی فراتر برده و به ژانر کمدی - تراژدی نزدیک کرده است.درباره کتاب حکم در برابر حکم:
«حکم مکنید تا بر شما حکم نشود. زیرا بدان طریقی که حکم کنید بر شما نیز حکم خواهد شد و بدان پیمانهای که پیمایید برای شما خواهند پیمود.» ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) در نمایشنامهی پرشور خود، حکم در برابر حکم (Measure for Measure) به روایت داستان فرمانروایی میپردازد که به طور موقت از ادارهی شهر فاصله گرفته و یکی از اعضای دولت خود، به نام آنجلو را به عنوان جانشین انتخاب کرده تا قوانین را با دقت بیشتری اجرا کند. چرا که شهر وین به فساد اخلاقی و سیاسی دچار شده است. آنجلو تلاش میکند تا با اجرای دقیق و موشکافانهی قوانین بیاخلاقی را از بین ببرد. آنجلو در اولین قدم به بازداشت نجیبزادهای جوان اقدام میکند و کلودیو اولین قربانی اوست. او که پیش از ازدواج ژولیت را باردار کرده بود، محکوم به حبس و اعدام میشود. در این میان، خواهر کلودیا که در آستانهی راهبه شدن است، برای نجات جان برادرش به دعا میپردازد. آنجلو تمام تلاش خود را به کار میگیرد که از ایزابلا اخاذی کند و به او پیشنهاد میکند تا جان برادرش را در ازای پاکدامنی خود نجات دهد. دوک پنهانی و از دور شاهد همهی این وقایع است و از ایزابلا میخواهد که علیه آنجلو با یکدیگر متحد شوند. دوک که جامهی مبدل به تن کرده، در یکی از تاریکترین نمایشنامههای شکسپیر که به ماهیت اخلاق و عدالت مربوط میشود، باز میگردد تا به اجرای عدالت بپردازد. از این نمایشنامه در فرهنگ کنونی عصر ما استقبال فراوانی صورت گرفته و پیرامون آن بحثهای گستردهای به میان آمده است. برای برخی امیر مداخلهگری بیمورد است که معیارهای اخلاقی را به دیگران تحمیل میکند. بعضی برخورد آنجلو و ایزابلا را نمونهای از اذیت جنسی میدانند و عدهای تنها حق انتخاب و تصمیمگیری یک زن راجع به بدن خود را مشاهده میکنند و نه چیزی تحت عنوان آزار جنسی. گفتنیست که نمیتوان از تأثیر زمینهی سیاسی، تاریخی و فرهنگی اجتماعیِ نمایشنامهی حکم در برابر حکم غافل شد. چرا که شکسپیر به خوبی از زمینهها و دلمشغولیهای زمانهی خود آگاهی داشته است.ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 10/ سرمگس میرود به جنگ مگسکش!
سعادت زناشويي
معرفی کتاب سعادت زناشویی اثر لئو تولستوی
ج
معرفی کتاب ج
کتاب ج داستانی بلند به قلم نویسندهی نامآشنای این روزهای ادبیات ایران، پیمان هوشمندزاده است. نویسنده در این اثر فلسفی و روانشناختی به روایت داستان یک خانوادهی شمالی میپردازد. جایی که هر کدام از اعضای آن به نوعی با مفهوم هویت مشغول هستند. اثری هستیشناسانه با تمرکز بر مفهوم بدنمندی که بینش تازهای راجع به هویت و مفهوم «من» در اختیار شما میگذارد.درباره کتاب ج:
نام پیمان هوشمندزاده برای دنبالکنندگان جدی این روزهای ادبیات معاصر ایران نامی آشناست. داستانهای روان و خوشخوان او با تکیه بر مفاهیمی عمیق از همان ابتدا جای خود را در دل مخاطبان باز کردند و او اکنون یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر ادبیات فارسی محسوب میشود. هوشمندزاده در کتاب ج نیز به سراغ مفهومی عمیق و تأملبرانگیز رفته و خوانندگان خود را به فکر کردن وا میدارد. هوسرل، فیلسوف آلمانی - اتریشی قرن بیستم بدن را چیزی بیش از یک ابژهی محض میدانست. بهعقیدهی او، بدن با روان گره خورده به مثابهی اولین درک هرکس از جهان است. بنابراین میتوان گفت که سوژه خود را بهگونهای درک میکند که هم دارای روان و هم تن است و این درک روان - تنی است که پایهای برای درک باقی امور و ابژههای دیگر قرار میگیرد. به عبارت روشنتر، بدن وسیلهایست که بهواسطهی آن ابژههای دیگر را در جهان تجربه میکنیم. اکنون هوشمندزاده از این مفهوم استفاده کرده و هویت، من و تنانگی را درونمایهی کتاب ج قرار داده است. در کتاب ج با یک خانوادهی چهار نفره آشنا میشوید. خانوادهای از شمال کشور که به پرورش ماهی قزلآلا مشغول هستند. پیمان هوشمندزاده از مفاهیم هوسرلی بهره میگیرد و هنگام ترسیم موقعیت این خانواده، به طرح پرسشهایی عمیق میپردازد. سوالاتی همچون: «نسبت من با بدن چیست؟»، «جای من در هستی کجاست؟»، «حواس در دریافت من از جهان چه نقشی دارند؟» و «آیا میتوان میان جسم و دنیای پیرامون اعتدال و تناسبی برقرار ساخت؟» ابتدای کتاب با ترسیم داستان مردی راستدست آغاز میگردد. کسی که چهار انگشت دست راست خود را به هم میبندد. توگویی دستش را گچ گرفته باشند. او قصد دارد با چسباندن انگشتهایش به هم، چپدست شود اما نتیجه عکس آنچه تصور میکند رخ میدهد و وضعیت معطوف به نتیجه نمیشود. بدین ترتیب، هر یک از اعضای دیگر خانواده به ایفای نقش خود در این داستان میپردازند و سهم خود را در این اثر ایفا میکنند. نثر روان، داستان تأملبرانگیز و شیوهی روایت دلنشین نگارنده از جمله مواردیست که باعث میشود تا انتها با این داستان بلند همراه شوید.مرگ نور
معرفی کتاب مرگ نور اثر طاهر بن جلون
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.