تو اين فکرم که تمومش کنم
195,000 تومان
کتاب تو این فکرم تمومش کنم از ایان رید یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر کاناداست. این کتاب نخستین بار سال 2016 منتشر شد و کمپانی نتفلیکس در سال ۲۰۲۰ با اقتباس از آن فیلمی به کارگردانی چارلی کافمن با بازی جسی باکلی و جس پلمنز ساخت.
این کتاب داستانی مهیج و رازآلود از زن جوانیست که در یک حادثهی مرموز، مردی که در آستانه دل باختن به او بوده است را از دست میدهد.
روای داستان همین زن جوان است که ما تا پایان کتاب متوجه نام و هویت او نمیشویم. او روایت را از زمان آشنایی با شخصیتی به نام جیک برای ما تعریف میکند؛ مردی که عاشق راوی داستان شده است.
جیک جایی از داستان در محلهای قدیمی گم میشود و و زن مجبور است به جستوجوی برود. از همینجا زن قرار است برایش رازهایی فاش شود.
تو این فکرم تمومش کنم از ایان رید با ترجمهی کوروش سلیمانیزاد توسط نشر چشمه منتشر شده است را هماکنون از فیدیبو بخوانید.
ایان رید را بیشتر بشناسیم
او در سال 1980 در کانادا متولد شد. بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه مقالههای خود را در نشریهها و روزنامههای مختلفی منتشر کرد. کتاب تو این فکرم تمومش کنم اولین اثر این نویسنده بود که در سال 2016 منتشر شد.
ایان رید سال 2015 موفق به کسب جایزه RBC Taylor Emerging Writer Award شد و کتاب پرفروش تو این فکرم تمومش کنم در بیش از بیست کشور جهان به انتشار رسید. رمان دومش نیز با نام غریبه نیز کتابی پرفروش بود که توجه طرفدارانش را به سمت خود جلب کرد.
چرا باید تو این فکرم تمومش کنم را بخوانیم؟
اگر به خواندن داستانهای وهمآلود و روانشناختی علاقه دارید خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم. در میان رمانهای چند سال یکی از بهترین آثار از تریلرهای روانشناختیست.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم
تو این فکرم که تمومش کنم. از لحظهای که این فکر به ذهن آدم خطور میکند، دیگر بهآسانی دست از سرش برنمیدارد. مثل کنه میچسبد. برای خودش جا خوش میکند. ماندگار میشود.
تمام افکار و اعمالمان را تحتالشعاع قرار میدهد. کار چندانی هم ازم ساخته نیست. حرفم را باور کنید. خلاصی از دستش ممکن نیست. چه دوست داشته باشم، چه نداشته باشم. هر جا بروم این فکر لعنتی هم آنجاست.
وقتی غذا میخورم، وقتی به رختخواب میروم، وقتی میخوابم، وقتی بیدار میشوم. همیشه آنجاست. همیشه. مدت زیادی نیست که این موضوع ذهنم را درگیر خودش کرده. فکر تازهای است، اما انگار همیشه پسِ ذهنم بوده.
از کِی شروع شد؟ اگر این فکر نه حاصل کشمکشی درونی، بلکه از قبل و به طور نارس در ذهنم کاشته شده باشد چی؟ آیا ناگفته ماندن یک فکر به معنای از دست دادن بداعتش است؟ شاید من همیشه از وجودش آگاه بودهام. شاید از اول هم قرار بوده همهچیز همین گونه تمام شود.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
تو اين فکرم که تمومش کنم
نویسنده |
ایان رید
|
مترجم |
کوروش سلیمزاده
|
نوبت چاپ | 8 |
تعداد صفحات | 224 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220105688
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
داستانهای خانهدرختی 1/ خانهدرختی 13طبقه
زمان دست دوم
معرفی کتاب زمان دست دوم
کتاب پرفروش نیویورکتایمز زمان دست دوم نوشتهی نویسندهی برندهی جایزهی نوبل ادبیات سوتلانا آلکسیویچ، درباره سقوط و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور روسیه جدید و اوضاع اجتماعی و تاریخ شفاهی این کشور اطلاعات ناب و جامعی را ارائه میدهد. این کتاب برندهی جایزهی کتاب لسآنجلس تایمز و یکی از ده کتاب برتر سال 2017 بوده است. درباره کتاب زمان دست دوم: تاریخ اتحاد جماهیر شوروی و سقوط آن در سال 1991 یکی از مهمترین رویدادهای تاریخی و سیاسی در سطح بینالملل محسوب میشد که تأثیرات بسیاری بر روی ملت شوروی و دیگر کشورها داشت. سوتلانا آلکسیویچ روزنامهنگار برندهی جایزهی نوبل در کتاب زمان دست دوم (Secondhand Time: The Last of the Soviets) با تعداد زیادی از مردم عادی شوروی سابق گفتوگو کرده و صدای آنان را همانند یک پازل گردآوری کرده است تا بتواند برخلاف دیگر روایات رسمی، داستانهای شخصی و واقعی مردم را نیز به گوش جهانیان برساند. او با صدها نفر از قشرهای مختلف، سنین و نژادهای متفاوت مصاحبه میکند، از استادان دانشگاهی که پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی تهسیگار جمع میکردند تا قهرمان جنگی که دیگر مورد احترام دیگران نبود؛ از کاسبان و دلالان نوکیسه تا اعضای سابق حزب. این کتاب روایتگر آدمهایی است که زندگیشان به یکباره دگرگون میشود. کتاب زمان دست دوم در مورد کمونیسم و سقوط شوروی صحبت میکند. مردم روسیه در این کتاب بار دیگر 30 سال گذشتهی خود را مرور میکنند و به شما میگویند که زندگی در زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی به چه شکل بوده است و حال زندگی در روسیه جدید چه خصوصیاتی دارد. «صداهایی از آرمانشهر» عنوان پنجگانهای است اثرِ سوتلانا آلکسیویچ. این پنجگانه بهترتیب شامل جنگ چهرهی زنانه ندارد (1983)، آخرین شاهدان (1985)، پسران رویین (1989)، نیایش چرنوبیل (1997) و زمان دستدوم (2013) است. عنوان این پنجگانه با محتوای آثار همخوانی حداکثری داشته و تا حدود زیادی منطقی است. دو مفهوم کلیدی که در همهی این پنج اثر به آنها پرداخته شده «صداها» و «آرمانشهر» هستند. این دو مفهوم بهویژه در کتاب زمان دستدوم نمود بارزی دارند. صداهایی متفاوت با یکدیگر، از گوشهگوشهی این سرزمین پهناور، «آرمانشهر روسی» را برای شما تصویر میکنند؛ آرمانشهری که ملل روسیزبان در طول صد سال گذشته، در طی و حدفاصل حکومت دو ولادیمیر، لنین و پوتین همواره به دنبال آن بودهاند و هرگز هم بدان نرسیدهاند. آلکسیویچ همان روش مصاحبهی مستقیم با شهروندان عادی و انتقال بیکموکاستِ آن را که در چهار کتاب قبلی به کار گرفته بود برای تنظیم و نگارش حُسنختام پنجگانهاش، زمان دستدوم نیز استفاده کرده است. مصاحبههای مربوط به این کتاب طی سالهای 2012 - 1991 گرفته شدهاند، پس از فروپاشی نظام شوروی. مردم طی دههها یاد گرفته بودند اگر زندگی خود و خانوادهشان را دوست دارند، ساکت بمانند. حتی اگر شدیدترین بلاها و دردها به آنها تحمیل شده باشد، دندان به جگر بگیرند و به احدی چیزی از سرگذشتشان نگویند. خودسانسوری، ترس از ابراز عقیده و وحشت از حکومت و نهادهای وابسته در وجودشان نهادینه شده بود. اما پس از فروپاشی نظام شوروی، دستکم برای مدت کوتاهی، شمشیری که بر سر تکتک شهروندان شوروی سایه انداخته بود ناپدید شد. با این حال گرفتن مصاحبه و به حرف آوردن کسانی که نسلاندرنسل یاد گرفته بودند خاموش باشند، کار بسیار دشواری بود. سوتلانا آلکسیویچ با گفتوگوهایی که انجام داده به خوبی توانسته تصویری واقعی و کامل از روسیه کنونی به نمایش بگذارد که همچنان خاطرات ظلم، وحشت، قحطی و قتلعامها را با خود حمل میکنند؛ با این حال برای آیندهای درخشانتر میکوشند و امیدوارند. کتاب پیش رو ترکیبی از غمها و پیروزیهای انسانهایی است که یک ملت واحد را تشکیل میدهند و نویسنده با به چالش کشیدن مسائلی مانند انسان و انتخابهای خوب و بد افراد، شما را با خود همراه میکند.شبانه ها در غياب احمد شاملو
در بخشی از کتاب شبانهها در غیاب احمد شاملو میخوانیم
گفتم تهران آمدی بیا اختیاریه کوچهی داور جَنبِ سمساریِ آسیدکاظم. چشمبهراهِ معلمِ شریفِ خود ماندن مثلِ نوشتنِ مشقِ شب آسان است. هی شرافتِ نایابِ آدمی! به خانه برگرد نروژ سرد است سوئد، بلژیک، بلندیهایِ اَندِکا کُلالهی بیراهِ کوه تاراز، ایذه، مَرغاب...! به خانه برگرد آنجا برف چشمهایت را میزند.فلسفه اشراق
فهرست:
پیشگفتار مقدمه مؤلف فصل اول: فلسفه اشراق فصل دوم: نقدهای شیخ اشراق بر فلسفه مشاء فصل سوم: معرفتشناسی در حکمت اشراق فصل چهارم:هستیشناسی در حکمت اشراق منابعهر فصل شامل مقدمه، چکیده و مرور، و پرسشهای پایانی است.بازارهای پولی و مالی بین المللی
فهرست:
پیشگفتار فصل اول: پساندازها و تمرکز منابع مالی جامعه فصل دوم: روشهای تمرکز یا تشکیل منابع مالی (در سطح کلان وخرد)، ... فصل سوم: مشخصات بازارهای پولی و مالی در کشورهای در حال توسعه، ... فصل چهارم: بازار سرمایه و پیشبینی جریان فعالیتها در آن فصل پنجم: عوامل اقتصادی مؤثر بر بازار پول و سرمایه فصل ششم: نقش سیستم بانکی جدید (بانکداری اسلامی یا بدون ربا) در بازار مالی ایران فصل هفتم: نقش درآمد حاصل از صادرات نفت در بازارهای مالی کشورهای صادرکننده نفت فصل هشتم: منابع مالی خارجی، وامها، اعتبارات و ذخایر پولی بینالمللی فصل نهم: بازار اسعار (ارز) اروپا فصل دهم: مسائل جاری در امور پولی و مالی بینالملل (پولشویی)خواستم بگویم خون را ببین
معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین
رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر میکشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل میپردازند و رنجهای زیادی را متحمل میشوند.دربارهی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:
در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا میشوید که روزی از طرف یکی از سازمانهای امنیتی به کابل میرود. این سازمان جهت بهبود زمینههای اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغانهای زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوهی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه میکند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید دربارهی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آنها در اختیار این کشور میگذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهتهای زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سالهای دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی میگوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختیهای زیادی را تحمل کنند.کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟
اگر میخواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین میخوانیم:
کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده میکردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل میکردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینهی پروژههای خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که اینجا هستم بتوانم رابطهی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری میکنه. مگه نه؟» زیبانسا همانطور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی میکردم گزارش نیمهکاره میماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد میکشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. میدانستم اینجا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست میگفت. همهی پروندههای پروژهها در قسمت پروگرام بود و اینجا سریعتر کار تمام میشد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.