جادوهای داستان: چهار جُستار داستان‌نویسی

3,700 تومان

جهان چیزی یکپارچه و ملموس و کاملا آشنا نیست و این کار داستان است که آن را و لایه‌ لایه‌هایش را به ما بشناساند و از این طریق، زندگی‌مان را غنی‌تر کند.
این کار هم مقدور نیست جز عرضۀ جهان در نگاه‌های متنوع و سبک‌های متعدد که هر یک نیز با ابزار و شگردهای متنوع داستان، قابل دستیابی و شکل دادن است و کار نویسنده چیزی نیست جز تازه کردن و غنی کردن زندگی خوانندگان از طریق به کارگیری ابزار مناسب برای وجوه گوناگون عناصر داستان‌های متفاوت. کتاب حاضر با موضوع عنصر جادو در داستان در چهار بخش به نگارش درآمده‌ است.
عناوین این بخش‌ها عبارت است از: جادو در آثار مارکز؛ بروخس، کافکا؛ وهم در آثار ساعدی؛ داستان موقعیت؛ و سیلان ذهن.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

جادوهای داستان: چهار جُستار داستان‌نویسی

نویسنده
 حسین سناپور
مترجم
—-
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 123
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1390
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 144 گرم
شابک
9789643624484
توضیحات تکمیلی
وزن 0.144 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جادوهای داستان: چهار جُستار داستان‌نویسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پرت و پلا

18,500 تومان
دو چیز درحال‏حاضر از واجب‌ترین امور به‌ شمار می‌روند، اول رمان طنزِ دنباله‌دار نوشتن و دوم دری‏وری و ایضاً پرت‌و‌پلا گفتن! کتابی که در دست دارید دقیقاً پاسخ به همین نیاز مبرم اجتماعی است. در این لحظات خطیر و سرنوشت‌ساز، سرنوشت خاندان معیری را پی بگیرید و به عشق‌های خنده‌دار آن یک دل سیر بخندید!‌ ýاز سیاست تا ریاکاری و ظاهرفریبی، از رپ خواندن تا مولودی و از عشق تا مرگ پرت‌و‌پلایی است که در ادامه‌ی دری‏وری آمده
سفارش:1
باقی مانده:1

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

روزنامه فروش

380,000 تومان

معرفی کتاب روزنامه فروش اثر وینس واتر

روزنامه فروش داستان پسر یازده ساله ای است که در پرتاپ توپ هیچ یک از همسن و سال هایش به گرده پایش نمی رسند اما... در حرف زدن چنان ناتوان است که حتی اسمش را هم نمی تواند بدون لکنت بگوید!
بنابراین وقتی برای یک ماه مسئولیت روزنامه فروشی دوستش را برعهده گرفت، برایش مثل روز روشن بود که در ارتباط با مشتری به دردسر می افتد.
ولی در خواب هم نمی دید که همان تجربه ی پردردسر، زندگی اش را آنقدر دگرگون کند!
وینس واتر با نام کامل Vilas Vincent Vawter III نویسنده آمریکایی متولد پاریس، تنسی است.
وی چهل سال در صنعت روزنامه کار کرد و با عنوان رئیس و ناشر پیک و مطبوعات Evansville (Ind.) بازنشست شد.
اولین رمان وی Paperboy در سال 2014 جایزه Newbery Honor را دریافت کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

جهان مدرن ده نويسنده بزرگ

23,000 تومان
در کتاب حاضر، آثار ده نویسنده بزرگ ((جنبش مدرن)) نقد و بررسی شده است .
این نویسندگان، به زعم مولف، در دوران قبل و بعد از دو جنگ جهانی (دوران مدرنیسم) هنر و ادبیات و اندیشه را از دوران جنبش رمانیتک خارج ساخته و به جنبشی نو موسوم به ((پست مدرنیسم)) رهنمون شده‌اند.
این اشخاص عبارت‌اند از :
((فئودور داستایوفسکی))،
((هنریک ایبسن))، ((جوزف کنراد))،
((توماس مان))، ((مارسل پروست))،
((جیمز جویس))، ((تی.اس.الیوت))،
((لوئیجی پراندلو))، ((ویرجینیا وولف))
((فرانتس کافکا)).

اسب‌ها اسب‌ها از کنار یکدیگر

120,000 تومان

خواندن کتابهای محمود دولت آبادی جسارت می خواهد و عشق؛ نوشتن از آن که دیگر جای خود را دارد!

عنوان کتاب جذابیت خاصِ دولت آبادی را دارد. نمی دانی با چه قصه ای مواجه هستی. جای هیچ گونه حدس و گمانی باقی نمی ماند.

باید دلت را بزنی به دنیای قصه های دولت آبادی که قطع به یقین احتیاط کنید که فرق شدنتان حتمی است!

ای کاش این‌افتخار نصیبم میشد که میتونستم دستانتشون رو ببوسم.

درخت تنومند ادبیات ایران که ریشه در دل و جان من دارد.

««توصیه»»

این کتاب هم مثل سایر کتابهای دولت آبادی به تمرکز و دقت نیاز داره که سرسری از جملات کتاب گذر کنید که کتاب حاوی جملات بسیار زیبا ‌قابل تاملی است.

راستی شخصیت اصلی کتاب من رو یاد شخصیت اصلی کتاب «سلوک دولت آبادی» یعنی قیس می‌انداخت.

هر دو پیر و سرگرشته و حیران

فضای این کتاب چیزی بود بین کتاب سلوک و بیرون در ولی با قصه ی خاص خودش.

::::اندکی از داستان کتاب::::

کتاب پیش رو در‌مورد مردی است بنام کریما یا کریم مُروا که دچار سرگردانی و به دنبال آن شبگردی شده است. که در همین شبگردی هایش به خانه پیرمردی بنام ملک پروان می رسد.

کریما در جستجوی آدم هایی است که در گذشته آنها را می شناخته و. یا گمان می‌کند که می شناخته!

ر این بین کریما با پسر خوانده ملک پروان آشنا می‌شود با نام مستعار *مَردی*

ملک پروان پسر دیگری هم دارد بنام ثَری که از آن خبری ندارد و منتظر رسیدن خبری از زنده و یا مرده اوست...

:::باقی داستان بماند برای خواندن توسط شما ؛) :::

سفارش:0
باقی مانده:2

در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت

110,000 تومان

معرفی کتاب در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت اثر محمود دولت آبادی

در اعماق پاریس، در یک خانه‌ی کوچک و پنهان، هدایت در سکوت و تنهایی زندگی می‌کند. او که هرگز از خودش شادمان نبوده، حالا دنیایی از همه چیز و همه‌کس را پشت سر گذاشته و در این خانه‌ی کوچک، می‌خواهد از خودش نیز فرار کند.
یک هفته‌ نه روزی که گذشته، هدایت خانه‌ای را اجاره کرده و پول سه‌ماه اجاره را پیش‌پرداخت کرده است، اما حتی آدرس این خانه را به احدی نمی‌دهد، می‌خواهد تنها بماند و از دنیای خارجی فرار کند. در این میان، هدایت سه داستان کوتاه و بلندی که قصد داشت در پاریس نوشتن‌شان را تمام کند، پاره می‌کند و جلو چشم‌هایش در سبد زباله می‌ریزد.
یکی از این داستان‌ها، داستانی ناتمام است که روزی بخش‌هایی از آن را برای مصطفی فرزانه خوانده بود. داستانی از عنکبوتی که نفرین ما در آب دهانش را خشک کرده و دیگر نمی‌تواند تار ببافد.
اما در یتیم، داستان دیگری است، داستانی از سایه‌ای که همیشه در پس پرده‌ی زندگی هدایت بوده است، سایه‌ای که حالا، پس از سال‌ها سکوت، کم‌کم شروع به صحبت کردن می‌کند.
صحبت‌هایی که مثل گفت‌وگویی از دورانی دور، به نظر می‌رسد و اینبار دیگر، دولت‌آبادی در این اثر، میان سایه‌ای که همیشه در کنار هدایت بوده و نویسنده‌ای که همیشه از دور تماشا می‌کرده، گفت‌وگویی دارد که ممکن است جوابی برای سوالات بی‌جواب هدایت داشته باشد.
«در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت» نوشته‌ی محمود دولت آبادی، بازتابی از محیطی است که در آن صادق هدایت، نویسنده‌ی برجسته‌ی ایرانی، در پاریس زندگی می‌کند و با چطور چالش‌هایی مواجه است. این اثر به عنوان یک روایت فلسفی و اجتماعی، عناصری از انزوای انسانی را مورد بررسی قرار می‌دهد، به ویژه زمانی که فرد در مواجهه با مشکلات زندگی، از جمله مرگ نزدیکان، دچار شکست می‌شود.
این اثر، به نحوی نمایی از روابط انسانی و تأثیرات زندگی شهری را ارائه می‌دهد و در عین حال، به بررسی عمیقی از داستان‌نویسی و خلاقیت‌هنری نیز می‌پردازد.
در کل، «در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت» یک اثر ادبی متفاوت است که با زبانی بیانگر و بازتابی از زندگی نویسنده، خواننده را به تأمل و تفکر در مورد موضوعات مختلف دعوت می‌کند.
سفارش:1
باقی مانده:2