جامعه‌شناسی هنر

59,800 تومان

جامعه‌‌شناسي هنر ژان دو وينيو اثري جدلي در دفاع از اصالت كاركرد تخيل در مقابله با برداشت جزمي و بيش از اندازه علم‌گراي جامعه‌شناسي سنتي هنر است. آنچه او در اين كتاب كوچك و موجز اما بسيار عميق و پربار مطرح مي‌كند در واقع پيشنهادي براي نگرش تازه به كل جامعه‌شناسي هنر، و به تعبيري صريح‌تر دعوت به پايه‌گذاري اين جامعه‌شناسي براساس نگرشي زنده و پويا نسبت به جامعه و آفرينش هنري است. نگرشي كه رابطه‌ي تنگاتنگ تجربه‌ي اجتماعي و كاركرد تخيل را براساس نظريات ناقدان بزرگي چون والتر بنيامين، اوكاچ، فوكو، رولان بارت… به بررسي مي‌كشد.
ژان دو وينيو استاد دانشگاه اورلئان فرانسه،‌ نظريه‌‌پردازي معتبر و نويسنده‌اي پركار است. آنچه بدون شك در دقت و موشكافي نظريات او تاثير مي‌گذارد دستي است كه خود از نزديك در كار آفرينش هنري، به ويژن تئاتر ونمايش دارد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643055851 دسته: , ,
توضیحات

جامعه‌شناسی هنر

نویسنده ژان دو وینیو
مترجم مهدی سحابی
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 178
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789643055851
توضیحات تکمیلی
وزن 0.172 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جامعه‌شناسی هنر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خودتان را دوباره بسازید

65,000 تومان
استیو چندلر در این کتاب به خوانندگان تأکید می‌کند که باید مالک زندگی خود باشید نه قربانی شرایط. بسیاری از ما در پیله‌ای از شخصیت زندگی می‌کنیم و گمان می‌کنیم نمی‌توانیم از آن خارج شویم. ما داستان‌هایی درباره شخصیتمان به خودمان می‌گوییم ولی در اعماق وجودمان می‌دانیم که ورای این شخصیت هستیم. با این حال بیشتر ما همه زندگی‌مان را درون شخصیت‌هایمان حبس می‌کنیم و  هیچ‌وقت نمی‌دانیم که می‌توانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیت‌هایی هستیم که خودمان ایجادشان کرده‌ایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز می‌کنیم. مشکلات بسیار زیادی دور ما حلقه زده‌اند؛ تقریباً هیچ پرتوی نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر می‌رسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینی‌ام که هستم. افرادی که یاد می‌گیرند خودشان را دوباره بسازند دیگر قربانی نیستند.

نظارت و راهنمایی آموزشی

11,000 تومان
نظارت و راهنمایى آموزشى از وظایف مهمى است که براى اداره نظام آموزشى ضرورت دارد و هدف اصلى آن اصلاح و بهبود وضع آموزشى است. در نتیجه نیاز به آن در همه زمینه هاى مربوط به فعالیت هاى تدریس و یادگیرى، اجتناب ناپذیر است. نگارش کتاب حاضر بر این فلسفه استوار بوده است که یکى از مهم ترین و اساسى ترین مسئولیت هاى مدیر مدرسه یا راهنماى آموزشى، اصلاح پیوسته فرایند تدریس و یادگیرى به منظور نیل به اهداف آموزشى است و هدف از تدوین آن آشنا کردن خوانندگان با مجموعه اى از دانش و معرفت در مورد نظارت و راهنمایى آموزشى است. انتظار مى رود که با استفاده از مطالب این کتاب، دانشجویان و خوانندگان بتوانند تا حدودى دانش و بینش لازم را درباره نظارت و راهنمایی آموزشى کسب کنند. به علاوه مدیران مدارس و راهنمایان آموزشى نگرش جدیدى نسبت به اهمیت و ضرورت نظارت و راهنمایی آموزشى در آموزش و پرورش و همچنین رهنمودها، راهبردها، و کاربردهاى آن در مدارس پیدا کنند تا بدین وسیله بر فرایند و نتایج آموزش و پرورش دانش آموزان تأثیر بگذارند. لازم به ذکر است با اینکه درس نظارت و راهنمایى آموزشى از دروس پیش بینى شده در برنامه مصوب دوره کارشناسى و کارشناسى ارشد رشته علوم تربیتى شاخه مدیریت آموزشى و کارشناسی راهنمایى و مشاوره است، تقریباً هیچ گونه منبع معتبر فارسى در این زمینه وجود نداشت و تهیه و تألیف کتابى که پاسخگوى نیازهاى دانشجویان باشد، به شدت احساس می شد. در واقع کتاب حاضر، نتیجه اولین تلاش براى تألیف اثرى در زمینه نظارت و راهنمایى آموزشى است.

هنر پیر شدن

59,000 تومان
کتاب هنر پیر شدن نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه علی عبدالهی توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی به چاپ رسیده است. هنر پیر شدن از مجموعه هنرهای شوپنهاور، فیلسوف شهیر آلمانی، دربردارنده‌ی واپسین نوشته‌های هشت سال آخر زندگی فکری‌‌ـ‌‌ فلسفی اوست در موضوعات مختلف. او در این کتاب، در خلال پاره‌نوشته‌ها‌ی گاه بلند و اغلب کوتاه، به مرور در سال‌ها اندیشه‌ورزی خود می‌پردازد و بر خلاف معمول بسیاری از دیگر متفکران، در ایستگاه آخر زندگی، باز هم می‌کوشد باریک‌بینی‌های پیشین در آثار دیگرش را تبیین و تشریح کند، بسی ناگفته‌ها را بازگوید و از این رهگذر خود را از سکون پیری برهاند. شوپنهاور در اینجا هم مثل سایر نوشته‌های خود، همچنان عریان و مغرور و ساده و پرمغز می‌نویسد، و به‌هیچ‌وجه، در تسلیم و وانهادن به اقتضائات سنی، نه بوتیمار غمخواری نشسته بر ساحل اندوه است و نه مردم‌گریز تائبِ عصبی و چشم‌به‌راهِ سرودن ِغزل خداحافظی، بلکه فرزانه‌ای است پیر و خشنود و چابک‌اندیشه که می‌کوشد با رویکرد عملی و متفکرانه به مفهوم کهن پیرسالی یا سالخوردگی، تا حد ممکن از آن به عنوان دورانی شیرین و پرثمر یاد کند. معرفی مباحث کتاب هنر پیر شدن یادداشت مترجم وقتی نیل به قاهره می رسد شکل گیری متن حاضر و منابع نام این کتاب زنیلیا است برخی آثار شوپنهاور که به فارسی ترجمه شده اند

شخصیت رنسانس … یوهانس گوتنبرگ

4,800 تومان
زندگی در اوایل قرن پانزدهم میلادی با دنیای امروزی ما کاملاً متفاوت بود . گوتنبرگ تمام زندگی خود را در دو شهر ماینتس و استراسبورگ آلمان گذراند . در آن ایام امکانات رفاهی اندک بود و راه‌های مسافرت و ایجاد ارتباط پیشرفته نبود . مردم برای آگاهی از حوادث و رویدادها روزنامه و مجله نمی‌خواندند ، زیرا هیچ یک وجود نداشت . در آن زمان ، برای نوشتن مطلبی روی کاغذ راهی جز نوشتن با دست نبود . به همین علت ، خبرها دهان به دهان پخش می‌شد . مسافران و داستان‌سرایان با مردم شهر در مسافرخانه‌ها جمع می‌شدند و رخدادهای دیگر نقاط جهان را برایشان تعریف می‌کردند . با وجود تعداد بسیاری مدارس ، شمار کتاب‌ها خیلی کم بود . غالباً فقط معلم نسخه‌ای از کتاب‌های درسی را در اختیار داشت . به کودکان از طریق پرسش و پاسخ درس آموخته می‌شد . آموزگار پرسش را طرح می‌کرد و شاگردان دسته‌جمعی پاسخ می‌دادند . بیشتر کتاب‌ها را با قلم پَر و جوهر می‌نوشتند و سپس در کارگاهها صحافی می‌کردند . در آن زمان ، تمایل به دانستن و تحصیل و شناخت جهان به سرعت رو به افزایش بود ، از این رو نسخه‌برداری از کتا‌بها کاری پرمنفعت شد . کتابی دیگر از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار به دوران رنسانس می‌پردازد و این ‌بار زندگی شخصیتی به نام گوتنبرگ که مخترع دستگاه چاپ بود بازگو می‌شود . نام گوتنبرگ تا ابد با شاهکارش ، کتاب مقدس ، و با اختراع دستگاه چاپ ، اختراعی که جهان را دگرگون ساخت ، پیوند خورده است .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت رنسانس … نیکلاوس کوپرنیک

2,800 تومان
گرچه کوپرنیک سراسر دوران شغلی خود را به عنوان یکی از مقامات جزء کلیسای کاتولیک رومی سپری کرد اما بیش از هر چیز به ستاره‌ها علاقه‌مند بود و سراسر عمر خود را صرف پروراندن و تصحیح نظریه کیهانی‌اش نمود که شناخت رایج در این زمینه را از اساس دگرگون کرد . متأسفانه کوپرنیک در همان روزی که کتابش منتشر شد ، درگذشت . او نفهمید نظریاتش در آینده چه غوغایی بر پا خواهند کرد و چگونه مسیر ستاره‌شناسی را برای همیشه تغییر خواهند داد . با وجود این کوپرنیک به مشاهده حرکت ستاره‌ها و سیاره‌ها پرداخت و محاسبات خود را پی گرفت و سرانجام به این یقین دست یافت که زمین به گرد خورشید می‌چرخد . یونانیان و کلیسا اشتباه می‌کردند . هر چند ، در قرن ١٦ ایستادن در برابر کلیسا مشکلاتی جدی به همراه داشت . افرادی که با کلیسا مخالفت می‌کردند گاه مجازات می‌شدند . عده‌ای را می‌سوزاندند ، عده‌ای را سر از تنشان جدا می‌کردند و . . . با وجود اینکه کوپرنیک مخالفت خود را ابراز داشت ، همه محاسبات او نشانگر الگوی جدیدی از جهان بودند . کتاب « نیکلاوس کوپرنیک » به زندگی سراسر حادثه این دانشمند می‌پردازد .