جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گم‌شده

22,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
وضیحات

«جناب گورکن و میمون گمشده» دومین جلد از مجموعه «جناب گورکن» است. جناب گورکن در هتل بوبلی کار می‌کند.

او مدیر مناسبت‌های خاص است.

او این شغل را از پدر و پدربزرگ‌اش به ارث برده است. ا» دومین جلد از مجموع جناب گورکن است.

جناب گورکن در هتل بوبلی کار می‌کند.

او مدیر مناسبت‌های خاص است.

او این شغل را از پدر و پدربزرگ‌اش به ارث برده است.

از سال‌ها پیش در راهروی هتل، مجسمه میمون بزرگی به نام آلگرنون در یک جعبه شیشه‌ای قرار دارد.

یک روز جناب گورکن متوجه می‌شود که آلگرگون در راهرو نیست.

در این جلد جناب گورکن دست به کار می‌شود تا از این اتفاق عجیب سردربیاورد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گم‌شده

نویسنده
 لی هابز
مترجم
سیدجواد راهنما
نوبت چاپ
تعداد صفحات 80
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222042387
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گم‌شده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فرزند خوانده

48,000 تومان

معرفی کتاب فرزندخوانده اثر خوآن خوسه سائر

کتاب فرزندخوانده، رمانی نوشته ی خوآن خوسه سائر است که اولین بار در سال 1983 به انتشار رسید. داستان این رمان، به پسری می پردازد که خدمتکار کشتی است.
او طی اتفاقاتی اسیر می شود و ده سال آینده را در کنار سرخپوستانی آدم خوار در آمریکای جنوبی در قرن شانزدهم سپری می کند.
اما این توصیف مبهم و شوکه کننده از طرح کلی داستان کتاب فرزندخوانده، تنها بخش کوچکی از کاری است که سائر در این اثر انجام می دهد.
رمان فرزندخوانده، تصویر روانشناسانه ی استادانه و فوق العاده جذابی از احساس بیگانگی است و همچنین، تأملی ژرف بر این نکته است که چگونه واقعیت اغلب بی اهمیت ترین چیز در دنیای انسان ها تلقی می شود.
سفارش:1
باقی مانده:1

تاریخ تحلیلی اسلام: از بعثت تا غیبت

75,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته تاریخ در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تاریخ اسلام» به ارزش 2 واحد منظور شده است.
فهرست:
درآمد بخش اول: پیامبر از تولد تا بعثت بخش دوم: اسلام در دوره مدنی بخش سوم: از خلافت نبوی تا سلطنت اموی بخش چهارم: از سلطنت معاویه تا ظهور عباسیان بخش پنجم: از تکوین فرمانروایی عباسی تا غیبت کبری منابع و مآخذ فهرست اعلام
سفارش:1
باقی مانده:1

حدیث بی‌قراری ماهان

7,000 تومان

معرفی کتاب حدیث بی قراری ماهان اثر احمد شاملو

کتاب حدیث بی قراری ماهان، مجموعه ای از اشعار نوشته ی احمد شاملو است. اشعار شاملو پیچیده هستند اما ایماژهای خلق شده توسط او که غنای خاصی به آثارش می بخشند، از سادگی منحصر به فردی برخوردارند.
شاملو، تصاویری مرسوم را که برای مخاطبین ایرانی به واسطه ی آثار شاعران بزرگی همچون حافظ و خیام آشنا هستند، به عنوان پایه و اساس شعر خود در نظر می گیرد و سپس، آن ها را به شکلی مبتکرانه با تصاویر زندگی روزمره و عادی در هم می آمیزد.
نتیجه ی این کار، تلفیقی بدیع و جذاب از مفاهیم عینی و انتزاعی است که اشعار شاملو را در شعر فارسی، کم نظیر می سازد. شاملو در کتاب حدیث بی قراری ماهان، اشعارش را در اتمسفری جذاب از وهم و خلسه روایت می کند.

سلوک

250,000 تومان

نگاهی به کتاب سلوک

قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود میدانسته، گویى شى اى بوده که به او تعلق داشته که از براى او آفریده شده بوده و از آن رو که همچون همزاد و همنامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند. و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید.
“چون عشق جاى تهى کند، تهیگاه آن را مرگ مى تواند پر کند یا نفرت؛ و بعضا هر دو با هم. “
اما از آنجا که راوى ذهنیاتِ مغشوشِ قیس است، نباید ترازو را به نفع بغض و کینه ى او سنگین کرد. همان قسمت هاى کوتاه که از شرایط زندگى مهتاب خبر مى دهد کافى است تا گریزى بزنیم به عشق از نگاه او. زنى که ده سال از عمرش را به پاى عشق مردى گذاشته، و حالا در شروع سى سالگى در مى یابد که زندگى فقط “دوستت دارم” گفتن و شنیدن نیست، که زن اگر به پاى مرد بسوزد به این شکل، آن یکبار فرصت زندگى اش را از دست داده، چه آنکه زن از زندگى بیش از یک قلب تپنده مى خواهد؛ سرپناهى از آنِ خود، سایه ى سرى و شاید فرزندى. و براى زن با آن بیولوژى محدودش مقدور نیست تا ابد صبر کردن براى مردى که هر چند دوستش میدارد اما فرصتى براى کمال دلدادگى فراهم نمى کند. و حالا قیسى که وجود خود را قلمه زده بود به وجود معشوق، دیگر دلیلى براى ادامه ى زندگى ندارد. سرگردانى و آشفتگى اى که دلیلش آن است که دلیلى براى زندگى ندارد و پى دلیلى هم اصلا نمى گردد.
“به زنى مى اندیشم که چون از درون من مى رفت،یک چاه بى کبوتر در من بجا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان مى شود به لغت و گفته مى شود خلأ. ستون درون من تهىِ خود را بجا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاربک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ هاى پر مُخافت چاه؟”
قیس و داستان عاشقیش مرا به یادِ داستان “شب هاى روشن” داستایفسکى انداخت، که نسخه ى ایرانى اش به کارگردانى فرزاد موتمن خیلى به ساخت و فضاى این کتاب نزدیک است.

شبانه ها در غياب احمد شاملو

24,000 تومان

در بخشی از کتاب شبانه‌ها در غیاب احمد شاملو می‌خوانیم

گفتم تهران آمدی بیا اختیاریه کوچه‌ی داور جَنبِ سمساریِ آسیدکاظم. چشم‌به‌راهِ معلمِ شریفِ خود ماندن مثلِ نوشتنِ مشقِ شب آسان است. هی شرافتِ نایابِ آدمی! به خانه برگرد نروژ سرد است سوئد، بلژیک، بلندی‌هایِ اَندِکا کُلاله‌ی بی‌راهِ کوه تاراز، ایذه، مَرغاب...! به خانه برگرد آن‌جا برف چشم‌هایت را می‌زند.

قدرت و جلال

105,000 تومان

بخشی از کتاب قدرت و جلال

«زن میانسالی در ایوان نشسته و سرگرم رفو کردن جورابی بود. عینک پنسی به چشم داشت و کفش‌هایش را برای راحتی بیشتر از پا کنده بود. آقای لهر، برادر او، مشغول مطالعهٔ مجلهٔ نیویورکی سه هفته پیش بود، اما کهنه بودن آن واقعاً اهمیت نداشت. همهٔ صحنه‌ها حکایت از صلح و صفا و آرامش می‌کرد. دوشیزه لهر گفت: «هر وقت آب خواستید، خودتان بریزید، بخورید.» در گوشهٔ خنکی کوزهٔ بزرگ آبی قرار داشت و یک آبگردان و لیوان هم در کنارش کشیش پرسید: «مگر آب را نمی‌جوشانید؟» دوشیزه لهر با لحنی دقیق و خودنمایانه، چنان‌که انگار اگر کس دیگری چنین سؤالی می‌کرد جوابش را نمی‌داد، گفت: «آه، نه، آب ما تازه و سالم است.» برادرش گفت: «بهترین آب این ایالت است.» صفحه‌های براق مجله که در موقع ورق زدن خش‌وخش صدا می‌کرد پر از عکس‌های سناتورها و اعضای کنگره بود با غبغب‌های گوشتالو و ازته‌تراشیده. در آن سوی پرچین باغ، علفزاری گسترده بود که به‌نرمی به سوی رشته‌کوه دیگری موج برمی‌داشت، و درخت لاله‌واری بود که هر روز صبح به گل می‌نشست و شامگاهان گل‌هایش پژمرده می‌شد. دوشیزه لهر گفت: «مسلماً روزبه‌روز حال‌تان بهتر می‌شود، پدر.» خواهر و برادر هر دو، تا اندازه‌ای انگلیسی را توی گلوی‌شان حرف می‌زدند و کمی لهجهٔ امریکایی داشتند آقای لهر آلمان را وقتی نوجوان بود ترک گفته بود تا از خدمت سربازی فرار کند: چهره‌ای مرموز و خط‌خطی و جاه‌طلب داشت. اگر کسی می‌خواست در این کشور به جاه و مقام برسد، ناچار بود حیله‌گر و موذی باشد و او هم دست به هر ترفندی می‌زد تا زندگی خوبی داشته باشد. آقای لهر گفت: «ای بابا، ایشان فقط به چند روز استراحت احتیاج داشتند.» به هیچ‌وجه دربارهٔ این مرد که مباشرش او را سه روز پیش در حالت اغما پیدا کرده و روی قاطری به خانه آورده بود کنجکاوی نشان نمی‌داد. هر چه درباره‌اش می‌دانست همان بود که خود کشیش به او گفته بود. این هم درس دیگری بود که این کشور به آدم می‌آموخت هرگز از کسی زیاد سؤال نکن یا سعی کن سرت توی کار خودت باشد.