جنگولک‌بازی‌های جناب تام 6/ جناب تام گوگولی می‌شود

18,000 تومان

برشی از متن کتاب

آنجلا ثراگمورتن خیلی جناب تام را دوست داشت، ولی همیشه فکر می کرد او می تواند بهتر و تو دل بروتر از چیزی که هست باشد. برای همین وقتی جناب تام کمی بزرگتر شد، آنجلا هدیه ای بهش داد. این هدیه یک کتاب بود: کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه.

آنجلا خیلی خوشحال شد وقتی دید جناب تام کتابی را که هدیه گرفته بود، از اول تا آخر خواند. چند روز بیشتر از خواندن کتاب نگذشته بود که آنجلا متوجه تغییری در جناب تام شد. بعد از آن جناب تام همیشه توی حمام بود… آب بازی می کرد، خودش را خشک می کرد و موهایش را برس می‌کشید.

آنجلا از پشت در سرو صدایش را می شنید که داشت سشوار می‌کشید، آب نمک قرقره می‌کرد، موهایش را شانه می زد و خودش را تر و تمیز می کرد. جناب تام از رسیدگی به سر و وضعش خیلی خوشش آمده بود.

آنجلا با خودش می گفت: کاش همیشه همینطوری بماند! جناب تام دلش می خواست قیافه ی به روز و شیکی داشته باشد و کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه خیلی به کارش می آمد.

مدل سیخ سیخی جان می داد برای خرید، و مدل گلوله ای هم… برای دورهمی با دوستان آنجلا حرف نداشت. اما فقط سر و وضع تام نبود که داشت عوض می شد. بعد از آن جناب تام به قدری سرش شلوغ شده بود که آنجلا مجبور شد برای دیدنش تلفنی وقت بگیرد.

جناب تام اصلا وقت نداشت توی کارهای خانه کمک کند. یک عالمه کرم زیبایی بود که باید می مالید به صورتش… و چند ساعتی هم باید دراز می کشید توی وان شیر توت فرنگی تا پوسته حساسش نرم و لطیف شود. آنجلا داشت وسوسه می‌شد کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه را از او پس بگیرد. احساس می کرد… این کتاب حسابی جناب تام را از کار و زندگی انداخته است.

آنجلا ثراگمورتن با خودش می‌گفت: شاید چند وقت دیگر از سرش بیفتد. ولی هر روز که می گذشت جناب تام را کمتر و کمتر می دید… یک روز وقتی از خرید برمی‌گشت، اتفاقی چشمش به جناب تام افتاد.

یک بار هم او را توی سالن زیبایی دید. یک دفعه دیگر هم توی اتوبوس همدیگر را دیدند، ولی جناب تام محلش نگذاشت. جناب تام دوستان دیگری برای خودش پیدا کرده بود و همه وقتش را با آن ها می گذراند.

لباس های شیک می پوشید، به اپرا می‌رفت و همراه خواننده های روی صحنه آواز می‌خواند. هرجا مهمانی و جشنی بود، سر و کله ی جناب تام هم فوری پیدا می‌شد. هیچ وقت منتظر نمی ماند تا دعوتش کنند. وقتی هم می‌آمد خانه، طوری رفتار می کرد انگار توی هتل است.

البته جناب تام فقط برای غذا خوردن، استراحت کردن، نگاه کردن به قرار ملاقات ها و مرور کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه، می آمد خانه. آنجلا با خودش فکر می‌کرد: کاش جناب تام آن قسمت کتاب را هم که درباره ی ادب و نزاکت است، بخواند.

آنجلا دلش برای جناب تام قدیمی اش تنگ شده بود. آن روزها فقط دلش به این خوش بود که وقتی جناب تام چرت می زد یواشکی نگاهش کند، یا عکس او را توی روزنامه ها ببینند…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 6/ جناب تام گوگولی می‌شود

نویسنده
لی هابز
مترجم
فرناز تبریزی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 40
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008869405
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جنگولک‌بازی‌های جناب تام 6/ جناب تام گوگولی می‌شود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ته جدولی‌ها 6/ راز قلعه‌ی افسون‌شده

290,000 تومان

در بخشی از کتاب ته جدولی‌ها 1: راز داورهای خواب‌آلود می‌خوانیم:

راستش نمی‌فهمم چه چیز بامزه‌ای توی اسم شهرمونه. دبستان ما توی ناحیه‌ای از شهره که اون هم اسمش سوتو آلتوئه. کلاس‌های پیش دبستانی و دبستان داره. حیاط بزرگی داره با تور و زمین بسکتبال و یه زمین فوتبال، و روی دیوار ورودیش این شعار نوشته شده: «جایی که آموزش هست برتری طبقاتی نیست.» (کنفسیوس) گویا کنفسیوس فیلسوف چینی مهمی بوده و حرف‌های هوشمندانه‌ی زیادی زده. انجمن اولیا برای نوشتن این جمله رأی‌گیری کردن. جمله‌های دیگه‌ای هم بود که خیلی خوششون اومده بود، ولی نهایتاً جمله‌ی چینی رو انتخاب کردن. به نظر من خیلی باحاله. هر چند که خب، درست نمی‌دونم دقیقاً می‌خواد چه حرفی بزنه...
سفارش:0
باقی مانده:1

ملکه‌ی سایه‌ها: کودکانه‌های بامداد

19,000 تومان

معرفی کتاب ملکه ی سایه ها اثر احمد شاملو

داستان «ملکه سایه ها» داستان برادر و خواهری است که یک روز لب پنجره نشسته اند و خواهر آرزو می کند که ای کاش کبوتری می شد و می توانست پرواز کند. برادرش به او می گوید این که کاری ندارد، اگر واقعا می خواهی پرواز کنی آرزو کن، کبوتر می شوی.
خواهر کبوتر می شود و از پنجره پر می کشد و می رود اما برادر تنها می ماند و به دنبال خواهرش می گردد. همه جنگل و دور و اطراف را به جست وجوی خواهرش که پرنده ای شده و تاجی روی سرش است می گردد اما او را پیدا نمی کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

به ياد اسب ها و پرنده باش

9,000 تومان

معرفی کتاب به یاد اسب‌ها و پرنده باش

کتاب به یاد اسب‌ها و پرنده باش مجموعه اشعاری زیبا از محمود معتمدی است که با مضامین اجتماعی سروده شده و شعرهای عاشقانه کمتر در آن دیده می‌شود. محمود معتقدی در 26 مهر 1325 در شهرستان آمل به دنیا آمده است. او در دوران تحصیلش در دانشگاه خوارزمی، به محافل ادبی و شب شعرهای احمد شاملو و سیاوش کسرایی می‌رفت تا این که از دهه 60 به طور جدی به گفتن شعر و همکاری با مطبوعات روی آورد. همچنین معتقدی در حوزه نقد ادبی نیز فعالیت می‌کند. از آثار این شاعر منتقد علاوه بر مجموعه حاضر، می‌توان به «پاره‌های ممنوع»، «به گوزن‌های تشنه چیزی نگو»، «گزینه اشعار» و «ابرها خاموشند» اشاره کرد. در بخشی از کتاب به یاد اسب‌ها و پرنده باش می‌خوانیم: از خاورمیانه تا کوچه‌های اندلس هزار جزیره‌ی کوچک همیشه در راه‌اند کافی‌ست به دماغه‌ی افریقا سفر کنی مشرقِ سنگینی‌ست از بهار تا سرزمین‌های مادری‌ات!

خواستم بگویم خون را ببین

12,000 تومان

معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین

رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر می‌کشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل می‌پردازند و رنج‌های زیادی را متحمل می‌شوند.

درباره‌ی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:

در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا می‌شوید که روزی از طرف یکی از سازمان‌های امنیتی به کابل می‌رود. این سازمان جهت بهبود زمینه‌های اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغان‌های زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوه‌ی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه می‌کند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید درباره‌ی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آن‌ها در اختیار این کشور می‌گذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهت‌های زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سال‌های دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی می‌گوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختی‌های زیادی را تحمل کنند.

کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین می‌خوانیم:

کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده می‌کردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل می‌کردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینه‌ی پروژه‌های خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که این‌جا هستم بتوانم رابطه‌ی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری می‌کنه. مگه نه؟» زیبانسا همان‌طور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی می‌کردم گزارش نیمه‌کاره می‌ماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد می‌کشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. می‌دانستم این‌جا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست می‌گفت. همه‌ی پرونده‌های پروژه‌ها در قسمت پروگرام بود و این‌جا سریع‌تر کار تمام می‌شد.

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 3/ کیش کیش سرمگس!

70,000 تومان

معرفی کتاب کیش کیش سرمگس! اثر تد آرنولد

کیش کیش سرمگس کتاب سوم از سری داستان های ویز و سرمگس است داستان کتاب در رابطه با پسری نام ویززز است که به دنبال یک حیوان خانگی می گردد و با یک سرمگس دوست می شود.
در این قسمت سرمگس به خانه برمی گردد یاداشتی از ویز می بیند که در آن نوشته است که او به پیک نیک رفته است بدونه اینکه سرمگس را با خود ببرد گرسنه و غمگین به دنبال غذای مورد علاقه اش می رود از روی یک همبرگر ،پیتزا و یه تیکه استخوان کیشش می کنند حالا شما باید حدس بزنید غذای مورد علاقه ی سرمگس چیست؟
سَرمگس گرسنه است.
دلش یک چیز قهوه‌ای و چسب‌چسبی و قلمبه و بوگندو می‌خواهد. ای‌ی‌ی! می‌دانی همچین چیز خوشمزه‌ای را باید از کجا پیدا کند؟
سفارش:0
باقی مانده:1

راه رفتن روي بند

5,500 تومان

معرفی کتاب راه‌ رفتن روی بند

کتاب راه‌ رفتن روی بند، مجموعه اشعار عاشقانه‌ و اجتماعی روجا چمنکار، شاعر ایرانی است. کتاب حاضر دربردارندۀ 2 بخش است: یکی راه رفتن روی بند که شعرهایی با فضای اجتماعی را شامل می‌شود و بخش دوم صبح‌ نامه‌هایی برای صبحانه که حاوی اشعار عاشقانه و کوتاه است. روجا چمنکار شاعر در سال 1360 متولد شده است. او به ترتیب در رشته‌های سینما، ادبیات نمایشی و ادبیات معاصر فارسی به تحصیل پرداخته است. چمنکار علاوه بر سرودن شعر، نویسندگی و نمایش‌نامه‌نویسی هم می‌کند. آثار وی در نشریات و مجلات معتبر فارسی منتشر شده و به کرات نامزد دریافت جوایز معتبر از جمله جایزه کتاب سال شعر جوان (قیصر امین‌پور) شده است. در بخشی از کتاب راه‌ رفتن روی بند می‌خوانیم: شاید بروم شاید بمانم شاید روی خط‌های عابر پیاده بخوابم و ساعت‌ها به صدای تُرمز ماشین‌ها فکر کنم که از صدای دوستت دارم‌های تو بلندتر است شاید کوتاه بیایم بروم تا سر کوچه شوینده‌ها را بخرم زندگی‌ام را بسابم و با زن‌های سریال‌های خانوادگی کمی درد دل کنم قرار نامعلومی داشتم قرار نامعلومی دارم از کدام روزنه تابیده بودی که چشم را می‌زنی نوربالای عزیز؟ گفته بودم خط‌های سفید جای مناسبی برای بوسیدن نیست شاید بمانم شاید بخوابم و به تمشک‌های وحشی فکر کنم و به تکرارِ حیات وحش ساعت هشت شب و به شال بنفشی که زیر ترمز ماشین‌ها پاره شد نشد که پر شوم از تو از وقت‌های خالی از تو پُر شدم دیروز بود؟ امروز است؟ لب‌هایت را جلو می‌آوری گونه‌ات را می‌بوسم هَک شده‌ام با حفره‌ای عمیق و ماشین‌ها مدام از زنان خوابیده روی خط‌های سفید پیاده می‌شوند