جنگ صلیبی اول (فراخوان از شرق)

350,000 تومان

جنگ‌هاي صليبي و تاريخ‌‎شان اهميتي چنان براي فهم و تحليل وضعيت معاصر ما دارند که بازخواني و کندوکاو آن‌‎ها از هر منظري مي‌تواند دريچه‌اي گشوده کند و روشنگر بسياري از نقطه‌هاي تاريک هرآنچه بر ما گذشته و خواهد گذشت، باشد. مسئله‌ي آغاز جنگ‌هاي صليبي با نامه‌ي پر سوزوگداز امپراطور کنستانتين يا همان کنستانتينوپل به پاپ اوربان دوم و درخواست اعلام فتوي به مسيحيان عالم که بيايند و سرزمين‌هاي مقدس را از دست مسلمانان و يهوديان کافر پس بگيرند، يکي از نکته‌هاي مهمي‌ست که کمتر به آن پرداخته شده است. و البته رفتار مزورانه و زيرکانه‌ي همين جناب کنستانتين در استقبال از ارتش صليبيون که خود را از همه‌جا بي‌خبر نشان مي‌داد و شايد به دليل همين رفتار هم نقش پر رنگ‌اش کم‌رنگ جلوه داده شده است! جنگ‌ اول صليبي نقطه‌ي آغاز چند سده خون‌ريزي و خون‌بازي و ويراني و دهشت است که حتي اگر جاري شدن خون هم‌چون نهر آب در اورشليم را نيز افسانه بدانيم، باز هم چيزي از آن قساوت‌هاي عظيم کم نمي‌کند. کتاب «جنگ صليبي اول: فراخوان از شرق» رجوعي‌ست به نقطه‌ي سرآغاز، به اينکه چه شد که آن همه خون و جنون پا گرفت و قرن‌ها هرکسي از هر کوي و برزني از پادشاهان و شواليه‌ها تا مردم کوچه و بازار براي پس گرفتن مقدس‌ترين جغرافياي شوم تاريخ که فقط 52 بار لشکرهاي مختلف به آن لشکرکشي کرده‌اند، به‌پا خواستند و جان‌ها ستاندند و وحشست‌ها آفريدند. کتاب جنگ صليبي اول پيتر فرانکوپن دست روي لحظه‌هاي آغازين وقايعي گذاشته که به فهم و تحليل لحظه‌هاي اکنون ما مدد مي‌دهد؛ مسلمانان و يهوديان تا قبل از آغاز به کار آژانس يهود، در تمام طول تاريخ در دفاع از سرزمين‌هايشان عليه انسان سفيدپوست غربي با هم متحد بوده‌اند!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642135028 دسته: , ,
توضیحات

جنگ صلیبی اول (فراخوان از شرق)

نویسنده پیتر فرانکوپن
مترجم حسن افشار
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 244
قطع و نوع جلد وزیری شومیز
سال انتشار 1403
شابک 9789642135028
توضیحات تکمیلی
وزن 0.383 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جنگ صلیبی اول (فراخوان از شرق)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب ساندویچ ژامبون

375,000 تومان
معرفی کتاب ساندویچ ژامبون کتاب ساندویچ ژامبون، رمانی نوشته ی چارلز بوکفسکی است که اولین بار در سال 1982 وارد بازار نشر شد. بوکفسکی در این کتاب که به شکلی گسترده به عنوان یکی از برترین آثار او مورد تحسین و تمجید قرار گرفته، در قالب صدای خویشتنِ داستانیِ خود، یعنی شخصیت هنری چیناسکی، سال های طولانی و پر از تنهایی دوران جوانی اش را به تصویر می کشد؛ از دوران کودکیِ بدون شادی و رفاه او در آلمان تا سال های سخت و گیج کننده ی نوجوانی و قدم گذاشتن به دنیای زنان، الکل و البته مجموعه کتاب های دی. اچ. لاورنس. کتاب ساندویچ ژامبون تصویری صادقانه، بدون تعارف، بسیار خنده دار و سرگرم کننده از بزرگ شدن شخصیتی بیگانه با دنیای پیرامون را در روزهای سخت رکود بزرگ اقتصادی ارائه می کند.

۱۰۰۰ نماد (در هنر و اسطوره شکل به چه معناست)

220,000 تومان

معرفی کتاب ۱۰۰۰ نماد (در هنر و اسطوره شکل به چه معناست)

نمادها در ادبیات، افسانه، اسطوره و هنرهای بصری کاربرد فراوانی دارند. اما همه‌ی نمادها نمود بصری ندارند، چرا که گاه نمادی آن‌چنان قدرتمند است که به تصویر درآوردنش یک تابو شده است. جهان نمادها دنیای استنتاج و پیشنهاد است، نه جهان واقعیات مادی و اظهارات صریح. تعریف ساده‌ی نماد یعنی آن‌چه در فرهنگی خاص، معنای دیگری به خود می‌گیرد. به گفته‌ی یونگ: «نماد عبارت، نام یا حتی تصویری از اشیای زندگی روزمره‌ی ماست که علاوه بر معنای آشکار و متداول خود، معانی ضمنی مشخصی نیز دارد…»
۱۰۰۰ نماد (در هنر و اسطوره شکل به چه معناست) - انتشارات نی

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.

گفتگو با بچه ها درباره قرون وسطا

2,500 تومان
چرا باید گذشته را شناخت ؟ برای اینکه زمان حال را بهتر بشناسیم ، برای اینکه بدانیم چگونه گذشته را ادامه می‌دهیم و چگونه از آن جدا می‌شویم . تاریخ‌نگاران دریافته‌اند که اگر تاریخ را به دوره‌های پی در پی با ویژگی‌هایی مشخص تقسیم کنند ، گذشته را بهتر می‌شناسند و می‌توانند آن را مخصوصاً برای بچه‌ها و جوان‌ترها بهتر شرح دهند . این کتاب درباره پرسش‌هایی از « قرون وسطا » است . پرسش‌هایی در مورد طول مدت و معنای آن ؛ زیرا درباره این دوره تاریخی ، از یک سو تفسیری خوشایند وجود دارد و از سویی دیگر ، تفسیری ناخوشایند . قرون وسطا الهام‌بخش نویسندگان رمان‌های تاریخی بوده است . بعضی از این رمان‌ها بسیار خوش اقبال بوده‌اند . اگر می‌خواهید درباره این قرون چیزهای بسیاری بدانید این کتاب را بخوانید . پیش از این چندین جلد از « مجموعه گفتگو‌ها » منتشر شده است .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب همدردان ناهمگون

110,000 تومان
سفر مهاجرت، ماحصل نهایی همراهی طیف گسترده ای از نیروهای سیاسی ایران با آلمان و عثمانی بر ضد روس و انگلیس در پی پیشامد جنگ اول جهانی، یکی از مهمترین حوادث این دوه از تاریخ معاصر ایران است و کتاب همدردان ناهمگون یادداشت های روزانه امیرحسین خان سردار شجاع یکی از این مهاجران در فاصله محرن 1335 تا ربیع الول 1336 از برهه ای از این سفر گزارش می دهد.