جهان در قرن بیستم

45,000 تومان

چندی‌ نیست‌ که‌ قرن‌ بیستم‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ و هزاره‌ سوّم‌ آغاز شده‌ است‌. بشر در طی‌ این‌ قرن‌ پرماجرا، حوادث‌ فراوان‌ و شگفتی‌ را به‌ چشم‌ دیده‌ و از سر گذرانده‌ است‌. دو جنگ‌ جهانی‌، چندین‌ جنگ‌ منطقه‌ای‌، میلیون‌ها کشته‌ و تعداد بیش‌تری‌ مجروح‌ و معلول‌، چند انقلاب‌ سرنوشت‌ساز (و پس‌ از گذشت‌ سال‌های‌ کم‌ و زیاد، شکست‌ آن‌ها)، فروپاشی‌ نظام‌های‌ کمونیستی‌ اروپای‌ شرقی‌ و مهم‌ترینشان‌ اتحاد شوروی‌، نابودی‌ رژیم‌ نژادپرست‌ افریقای‌ جنوبی‌ و حذف‌ نظام‌ آپارتاید، امضای‌ توافقنامه‌های‌ اسرائیل‌ و سازمان‌ آزادیبخش‌ فلسطین‌ در سال‌های‌ ١٩٩٣ و ١٩٩٥، وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌، و اتفاِهای‌ دیگر، از نقاط‌ عطف‌ این‌ قرن‌ به‌ شمار می‌آیند

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

جهان در قرن بیستم

نویسنده
کارتر و فیندلی
مترجم
بهرام معلمی
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ٨٦٢
نوع جلد سلفون
قطع وزيري
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۴۹۲ گرم
شابک
9789643112257
توضیحات تکمیلی
وزن 1.492 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جهان در قرن بیستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اسب سفیدم یک غزل بود

14,500 تومان
قسمت هایی از کتاب اسب سفیدم یک غزل بود (لذت متن)
 تو که پیراهنت نیلگون تر از شب بود. چرا از خواستگارم هزار اسب خواستی. او که جز دل خود هیچ نداشت؟ تا آن سحر که با مرغان هوا رفتی. و دانستم مرا برای خود می خواستی. پس چرا هیچ گاه لب نگشودی. که اقتدار در دست های تو بود و. امید در خیال من؟
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب انسانم آرزوست (برگزیده و شرح غزلیات مولانا)

525,000 تومان
معرفی کتاب انسانم آرزوست (برگزیده و شرح غزلیات مولانا) برگزیده و شرح غزلیات مولانا با عنوان “انسانم آرزوست” اثری است از “بهاءالدین خرمشاهی” که در آن چهارصد غزل از بهترین های کلیات شمس تبریزی انتخاب شده و و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. اشعار دل انگیز مولانا جلال الدین محمد بلخی، چیزی بیش از هفت قرن است که فارسی زبانان ادب دوست در ایران و کشورهای همسایه اش، نظیر افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان را به هم پیوند داده و آن ها را از این شهد شیرین عرفانی بهره مند ساخته است. علاوه بر آن بیش از یک دهه است که آثار مولانا به صورت جدی، در غرب گسترش پیدا کرده و عرفان و جهانی بینی او، حتی پس از عبور از فیلتر ترجمه و بازگردانی، مخاطبین زیادی را به خود جلب کرده است. اینک کتاب “انسانم آرزوست” به کوشش “بهاءالدین خرمشاهی” ، شرحی از چهارصد غزل برگزیده از کلیات شمس را که به دستان مولوی پژوه برجسته و پرکار، “دکتر توفیق ه. سبحانی” انتخاب شده اند، در اختیار خوانندگان قرار داده است که انتخاب این تعداد غزل از میان بیش از سه هزار غزل روح نواز، همچون نوشیدن جرعه ای از تنگ شرابی عرفانی است. “بهاءالدین خرمشاهی” در “انسانم آرزوست” ابتدا یک معرفی کوتاه از مولوی و خواجه شمس الدین محمد تبریزی ملقب به شمس ارائه می دهد و برخی از خصایص غزل های انتخابی را بر می شمرد. او همچنین درباره ی ساختار این گزینش و معیارهایی که در انتخاب غزل ها به کار رفته نیز صحبت می کند و مختصری از آشنایی شمس و مولانا و تاثیر آن بر زندگی هر دو طرف نیز ارائه می دهد. “انسانم آرزوست” در چیزی نزدیک به هزار صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. .

مأموریت شوستر در ایران

280,000 تومان
داستان شوستر دربارۀ مردی است که گمان می‌کرد شأن و منزلت انسانی و آزادی را اگر برای دیگران نخواهیم ارزش ندارد. این کتاب دربارۀ کسانی است که در شرایطی تلاش کردند کشوری مدرن به وجود آورند که همان باعث نابودی‌شان شد.

روباه‌یاب (۴۲) (نمایش‌نامه)

110,000 تومان

معرفی کتاب روباه‌یاب (۴۲)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
همیشه به خاطر داشته باشید که کوچک‌ترین لغزشی در شخصیت شما می‌تواند شکافی باشد که روباه خودش را در آن مخفی کند، مانند آبی که در شکاف سنگی منتظر است تا یخ بزند و سنگ را از هم بپاشد.

گزارش یک مرگ

79,500 تومان
کتاب گزارش یک مرگ نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه لیلی گلستان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. ظهر روزی از ماه اوت، درحالی‌که با دوستانش گلدوزی می‌کرد، حضور کسی را در نزدیکی خانه‌اش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده. به من گفت: «چاق شده بود، موهایش بفهمی‌نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا، خودش بود!» دیوانه شده بود. حتماً مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده. اما مرد، برخلاف دختر، فاقد ذخیره‌ی عشقی بود که باعث تحمل می‌شد. پیراهنش از عرق خیس بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیف‌های چرمی درزشکافته‌ی سگک‌نقره‌ای را داشت. بایاردو سان رومان بی‌اینکه به باقی کسانی که گلدوزی می‌کردند و مبهوت مانده بودند اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد. کیف‌هایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: ــ خب، من آمدم.