حقوق اداری تطبیقی: حاکمیت قانون و دادرسی اداری تطبیقی در چند کشور بزرگ

210,000 تومان

شناسه محصول: 9789645300843 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات
نویسنده منوچهر طباطبایی موتمنی
مترجم ————-
نوبت چاپ 11
تعداد صفحات 196
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول 1402
موضوع حقوق
نوع کاغذ ————–
وزن 285
شابک 9789645300843
حمل و نقل
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حقوق اداری تطبیقی: حاکمیت قانون و دادرسی اداری تطبیقی در چند کشور بزرگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دوباره از همان خیابان ها

170,000 تومان
کتاب دوباره از همان خیابان ها نوشته بیژن نجدی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان ایرانی، مجموعه داستان به چاپ رسیده است. بیژن نجدی در نوشتن و سرودن پرکار، اما در انتشار دادن کمتر فعال و پیگیر بود. اما همان ده داستان کوتاهی که نخستین کتاب منتشرشده‌ی او را تشکیل دادند (یوزپلنگانی که با من دویده‌اند، نشرمرکز، 1373) کافی بودند تا جامعه‌ی ادبی ایران قدر او را بداند، کمیت را به جای کیفیت نگیرد، و خصلت متمایز و ممتاز داستان‌های او را تشخیص دهد. نجدی قرار بود به دیگر نوشته‌هایش هم سروسامانی بدهد و آن‌ها را آماده‌ی انتشار سازد، اما متأسفانه دست تقدیر تحقق این امر را در حیات او میسر نساخت. در کتاب حاضر برخی از داستان‌های بازمانده از او، که به همت همسر همدل وی آماده‌ی نشر شده، گرد آمده‌اند. داستان‌های ناتمام بازمانده از او نیز در مجموعه‌ی دیگری با نام داستان‌های ناتمام انتشار یافته است. مباحث کتاب دوباره از همان خیابان ها یک سرخپوست در آستارا آرنا یرمان و دشنه و کلمات در بازوی من بیگناهان نگاه یک مرغابی دوباره از همان خیابان ها بیمارستان نهه قطار تن آبی تنابی تاقچه های پر از دندان یک حادثه کوچک مرثیه یی برای چمن من چی را می خواهم پیدا کنم مانیکور زمانه نه در ساعت بی فصل و نادرخت روان رها شده اشیا آن سالها هرسال دوبار پاییز می آمد خا هتل نادری

غلبه بر کمال خواهی

195,000 تومان

کمال‌خواهی عبارت است از تعیین معیارهای بسیار سخت و تلاش شدید برای دست یابی به آنها، با وجود مشکلاتی که برای فرد ایجاد می‌کنند. فرد کمال‌خواه احساس ارزشمندی خود را تقریباً فقط بر اساس میزان دست‌یابی به این معیارها تعیین می‌کند. کتاب غلبه بر کمال‌خواهی به دو بخش تقسیم شده است. بخش اول دربارۀ شناخت کمال‌خواهی است. در این بخش یاد می‌گیرید که کمال‌خواهی چیست، چه مشکلاتی می‌تواند ایجاد کند و چرا ایجاد می‌شود و تداوم می‌یابد. بخش دوم دربارۀ یادگیری راه‌هایی برای تغییر کمال‌خواهی است.

این بخش به شما کمک می کند تا متوجه شوید چرا کمال‌خواهیتان باقی می‌ماند، سود و زیان آن را در نظر بگیرید و یاد بگیرید چگونه کمال‌خواهی را مورد بازنگری قرار دهید. این کتاب از رویکرد شناختی رفتاری برای غلبه بر کمال‌خواهی استفاده کرده است. البته هدف ما پایین آوردن سطح معیارهایتان نیست؛ بلکه کمک به شما است تا ببینید از زندگی چه می‌خواهید و آیا راهبردهای کنونیتان به شما کمک می‌کند یا مانع دسترسی به اهدافتان می‌شود.

همچنین این کتاب یک رویکرد خودیاری به غلبه بر کمال‌خواهی دارد، بدین منظور در بخش دوم تکالیفی برای مراجع در نظر گرفته شده است زیرا انجام کارها به‌منظور تغییر عادت نیاز به تمرین دارد. کتاب غلبه بر کمال‌خواهی می‌تواند منبع ارزشمندی برای متخصصان، بالینگران، دانشجویان مشاوره و روان‌درمانی و مراجعان باشد.

سفارش:0
باقی مانده:2

تهافت الفلاسفه ( تناقض گویی فیلسوفان )

250,000 تومان
"تهافت الفلاسفه" یا "تناقض گویی فیلسوفان" اثری است از "امام محمد غزالی" که در این تصحیح جدید، "دکتر علی‌اصغر حلبی" سعی کرده است مطالب را به نحو ساده‌تری بازگو کند. او همچنین جزئیات بیشتری را در حاشیه کتاب آورده است و "تهافت الفلاسفه" را در چهار مقدمه، بیست مسئله و یک خاتمه، طبقه‌بندی کرده است. در مقدمه اول این مطلب بیان شده که ریاست فلاسفه به ارسطو ختم می‌گردد چرا که وی نظرات فیلسوفان را به نحو رضایت‌بخشی خلاصه کرد و بنابراین اگر قصد رد فلسفه را داریم، کافی است عقاید او را رد کنیم. در مقدمه دوم گفته شده که برخی از نظریات فلاسفه ربطی به دین ندارد و از آنجا که با علوم طبیعی مرتبط است، مانند بحث خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی، باران و غیره، در معرض بحث شدن پیرامون آن نیست. با این حال برخی از دیدگاه‌های آنها، دین را معترض می شود و قول به قدم عالم در زمره‌ی این موارد است. مقدمه سوم در بیان "تناقض گویی فیلسوفان" است اما برای دانستن عقاید صحیحه، باید به کتب دیگر مراجعه کرد. مقدمه چهارم، مقایسه‌ی ضرورت تمسک فلاسفه به منطق و ریاضیات در برابر دین است و پس از اتمام مقدمه‌ها، نوبت به بیست مساله‌ای می‌رسد که "امام محمد غزالی" به زعم خود در آنها، فلاسفه را تعجیز و تکفیر نموده است.

زیباگرایی

80,000 تومان
اصطلاح زيباگرايي به معناي خاص آن، نخستين‌بار در قرن نوزدهم پديدار شد تا معناي تازه‌اي را برساند: نه فقط دلبستگي صرف به زيبايي بلكه اعتقاد به اهميت زيبايي در قياس با - و حتي در تقابل با - ارزش‌هاي ديگر . زيباگرايي بر عقايد خاصي درباره زندگي و هنر دلالت داشت. اين عقايد به تدريج شكل و صورتي متمايز به خود گرفتند و در مقابل ديدگاه‌هاي سنتي‌تر و محافظه‌كارتر مرسوم صف‌آرايي كردند. اين كتاب به دوره خاصي از تاريخ فرهنگ غرب مي‌پردازد كه توجه به زيبايي به مكتبي ادبي- هنري تبديل شد و ابعاد فكري - فلسفي ويژه‌اي يافت.

کتاب در بلند مدت همه مرده ایم

600,000 تومان
این وضیفه‌ی ما است که صلح را امتداد دهیم، ساعت به ساعت، روز به روز، تا زمانی که بتوانیم. ما نمی دانیم آینده چه چیزی در مشت دارد، جز آنکه با هرآنچه پیش بینی می کنیم بسیار متفاوت خواهد بود. در متنی دیگر گفته‌ام که زیان «بلند مدت» آن است که در بلند مدت همه مرده‌ایم. اما به طریقی اولی می توانستم بگویم مزیت بزرگ «کوتاه مدت» آن است که در کوتاه مدت همه‌ی ما هنوز زنده‌ایم. زندگی و تاریخ برای کوتاه مدت ها شاخته شده‌اند. صلح در کوتاه مدت است که معنا دارد. بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که فاجعه را به تاخیر بیندازیم. حتی اگر فقط به این امید که اتفاقی رخ دهد. زمانی که صلح وجود دارد، صلح وجود داردو -جان کینز

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت