حقوق تجارت-برات سفته

قیمت اصلی: 162,000 تومان بود.قیمت فعلی: 114,000 تومان.

شناسه محصول: 9786000230654 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

حقوق تجارت-برات سفته

نویسنده
دکتر ربیعا اسکینی
مترجم
———–
نوبت چاپ 32
تعداد صفحات 324
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول  ————
موضوع
حقوق
نوع کاغذ  —————
وزن  465 گرم
شابک 9786000230654
توضیحات تکمیلی
وزن 0.465 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حقوق تجارت-برات سفته”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نظریه‌ای در باب اقتباس

78,500 تومان
در نظريه‌اي در باب اقتباس ليندا هاچن، كارشناس ادبي مشهور، فراگير بودن اقتباس را در تمامي اشكال مختلف رسانه‌اي بررسي مي‌كند. البته در سينماي معاصر، به اندازه كافي اقتباس وجود دارد ـ براساس هر چيزي از كتاب‌هاي مصور گرفته تا رمان‌هاي جين آستن ـ تا ما را به اين فكر وا دارد كه شايد قصه‌هاي هاليوود به اتمام رسيده است. اما هاچن استدلال مي‌كند كه اگر تصور مي‌كنيد اقتباس صرفا در مورد رمان‌ها و فيلم‌ها قابل ادراك است، سخت در اشتباهيد. امروزه آهنگ‌هاي كپي‌برداري شده‌اي هستند كه به بالاي جدول موسيقي پاپ دست پيدا مي‌كنند، نسخه‌هاي بازي‌هاي كامپيوتري از داستان‌هاي پريان وجود دارند، و حتي برخي از قطارهاي هوايي از حق انحصاري فيلم‌هاي موفق نشئت مي‌گيرند.

کتاب دانشکده های من

135,000 تومان
معرفی کتاب دانشکده های من سومین قسمت از سه گانه زندگی و سرنوشت ام گورکی، بر اساس رمان زندگی نامه ای به همین نام از نویسنده است. آلیوشا پشکوف برای تحصیل به کازان می آید. دانشگاه برای او رویایی غیرممکن است و بنابراین شروع به جستجوی شغل می کند و مجبور است بدون سرپناه زندگی کند. افکار پشکوف جوان در مورد زندگی کمتر از خود زندگی دشوار نیست. و او در این مسیر مدام ناامید و ناامیدتر می شود. . . .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب امشب کنار غزل های من بخواب

135,000 تومان
معرفی کتاب امشب کنار غزل های من بخواب افشین یداللهی متولد 1347 پزشک و متخصص اعصاب روان است که بیشتر به واسطه ترانه هایش در ایران مشهور است. وی با صدا و سیما همکاری های بسیار زیادی داشت و برای سریال های متعددی ترانه سرود. از جمله سریال هایی که یداللهی برای آن ها ترانه سرود می توان به مدار صفر درجه، شب دهم، میوه ی ممنوعه و خوش رکاب اشاره کرد. همچنین با خوانندگان مطرحی چون همایون شجریان، احسان خواجه امیری و… در آلبوم های آن ها همکاری کرده است. انتشارات نگاه پس از منتشر کردن مجموعه ترانه های افشین یداللهی به نام “جنون منطقی” و استقبال زیادی که از این کتاب صورت گرفت اقدام به چاپ دو مجموعه شعر دیگر از این شاعر کرد به نام های “حرف هایی که من باید می گفتم و… تو باید می شنیدی” و “امشب کنار غزل های من بخواب”. این کتاب مجموعه ای از غزل و چند مثنوی است که در 144 صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. همچنین امشب کنار غزل های من بخواب نیز نام آلبومی از همایون شجریان است که برخی اشعار یداللهی را خوانده و اسم آلبوم نیز برگرفته از شعری به همین نام است.

سفرنامه ناصر خسرو

158,000 تومان
سفرنامه يک گزارش سرراست با زباني ساده و بي‌تکلف از مشاهدات و شنيده‌هاي نويسنده‌اي است که با چشم و گوش باز از ميان يک رديف طولاني از واقعيت‌هايي که بر سر راهش بوده است عبور مي‌کند. هيچ نشانه‌اي از تزئين کلام و هيچ تلاشي به منظور تحميل هيچ چيز اضافي و غيرضروري و نامربوطي در سرتاسر متن نمي‌بينيد. به هر آن چه لازم بوده است بسنده کرده، از ابراز معلومات خودداري کرده و نترسيده است که مبادا داد سخن را نداده باشد و چيزي ناگفته بماند. مثل اين که هيچ تصور و تصميمي براي آن چه مي‌خواهد بنويسد نداشته است و به همه‌چي خود به خود و بدون آن که هيچ الگويي در برابر خود داشته باشد رسيده است و درست به همين دليل، رسيده است به يک دستاورد و الگويي که مال خودش است و هيچ نمونه مشابه ديگري ندارد.سفرنامه يك گزارش زنده‌ي دست اول است و به همين دليل يك متن منحصر به فرد است كه مثل ستاره‌اي در ميان متون قرن چهارم و پنجم و ششم هجري همه‌ي دوران‌ها مي‌درخشد.

دولت و دیوار (افول حاکمیت)

65,800 تومان
چرا دقيقا بعد از گذشت سه دهه از زمان برگزاري جشن‌هاي بين‌المللي به مناسبت فروريختن ديوار برلين، خيل عظيم دولت ‌ـ‌ ملت‌ها در کار گسترش ديوارهايي در مرزها يا نزديک مرزهاي خويش‌اند؟ آخر در زمانه‌ي ما که سرتاسر کره‌ي زمين به هم متصل شده و با توجه به اين‌که عموم قدرت‌هاي مدرن متأخر در مقابل مسدودسازي فيزيکي تأثيرناپذير شده‌اند، چه نيازي به ديوار کشيدن است؟ ديوارها چگونه به تقويت تصويري آرماني اما ساختگي از استقلال و حاکميت ملي کمک مي کنند و تا چه حد مايه‌ مستحکم بودن تصويرهاي خيالي و موهوم از مليت مي‌شوند؟ کارکرد نمادين و مادي و رواني ديوارهاي جديد چيست؟ وندي براون نظريه‌پرداز سياسي و استاد دانشگاه برکلي است و در زمينه‌‌ي نظريه‌ي سياسي مابعد فوکويي، مطالعات انتقادي حقوق و نظريه‌ي فمينيستي کار مي‌کند و موضعي مابين مارکس و فوکو دارد.