حکایت‌های فلسفی

18,000 تومان

وقتی می‌خواهیم با کودک گفتگو کنیم به پشتوانه‌هایی داستانی نیازمندیم . مثلاً به دشواری می‌توانیم مفاهیمی چون آزادی یا عدالت را به نحوی انتزاعی به بچه‌ها بیاموزیم . به همین جهت ، بدون هیچ تردیدی می‌توانیم این‌گونه کتاب‌ها را ابزار و وسیله‌ای برای دوستداران یادگیری فلسفه تلقی کنیم . حکایت‌های این کتاب در وهله نخست طوری نگاشته شده است که نوجوانان از خواندنشان لذت می‌برند . آنها باید طعم حکمت ، مزاح و هیجان را بچشند . واژه‌های مهم مندرج در فضای سفید بالای صفحه این کتاب مفاهیم و تصاویر را آشکار می‌کنند .

کتاب « حکایت‌های فلسفی » حاوی شصت حکایت و داستان کوتاه از شرق و غرب عالم است . نویسنده که خود روزگاری معلم مدرسه بوده است ، می‌کوشد به کمک این حکایت‌ها خواننده خود را با اندیشه‌ها و پرسش‌های اساسی فلسفه آشنا سازد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

حکایت‌های فلسفی

نویسنده
میشل پیکمال
مترجم
مهدی ضرغامیان
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ١٣٩٢
موضوع
داستان‌های فلسفی جهان
نوع کاغذ بالکی
وزن ٩٦ گرم
شابک 9789647694964
توضیحات تکمیلی
وزن 0.096 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حکایت‌های فلسفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب شادکامان دره قره سو

750,000 تومان
معرفی کتاب شادکامان دره قره سو “شادکامان دره قره سو” از “علی محمد افغانی”، رمانی است جذاب و خیره کننده که در آن به وضعیت اجتماعی مردم ایران در دوران اول و دوم پهلوی پرداخته است. این رمان علاوه بر این که داستانی عاشقانه را پیش می برد، به وضعیت اجتماعی زنان و ساختارهای تعیین کننده ی جایگاه آنان در اجتماع نیز اشاره دارد. ”شادکامان دره قره سو”، داستان بهرام، پسر نوزده ساله ای است که در کنار پدر، به ساخت سدی بر رودخانه ی قره سو مشغول است. دستور ساخت این سد توسط بدیع الملک خان که بزرگ و خان روستاست به پدر بهرام، که مرد شریف و پرکاری است داده شده است. در رفت و آمد هایی که به خانه ی بدیع الملک خان صورت می گیرد، بهرام دلباخته ی دختر او، سروناز می شود. روزها از پی هم می گذرند و زیبایی صورت و سیرت سروناز، باعث می شود که عشق او بیشتر در دل بهرام ریشه بگیرد تا اینکه نهایتا کار سد تمام می شود و او با دلی سرشار از عشق سروناز، روستا را همراه پدر خود ترک می کند. ولی “علی محمد افغانی” خواب های دیگری برای داستان “شادکامان دره قره سو” در سر دارد. بدیع الملک خان، حق الزحمه ی پدر بهرام را پرداخت نمی کند و این مساله بهانه ای می شود که آن دو را بار دیگر برای وصول مطالبه به خانه ی خان می کشاند. کم کم عشق بهرام به قلب سروناز هم سرایت می کند و دختر تصمیم می گیرد که مخاطره ی این عشق سوزان را به جان بخرد. عشقی که در مسیر آن پستی و بلندی های زیادی نهفته است و هیچ کس نمی داند در انتهای قصه، چه سرنوشتی انتظارش را می کشد. . . .

درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی

85,000 تومان
اختلال اضطراب اجتماعی یکی از اختلال‌هایی است که می‌تواند عملکرد افراد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. شیوع آن در بین نوجوانان و دانشجویان بالاست ولی متأسفانه هنوز کتاب جامع و منسجمی که بتواند راهگشای متخصصان در امر درک، مفهوم‌سازی و گره‌گشایی مشکلات ناتوان ساز افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی باشد به فارسی ترجمه نشده است. این کتاب جزء محدود کتاب‌هایی است که در این زمینه ترجمه شده است. اگرچه کتاب‌های زیادی در زمینه جرأت‌آموزی به فارسی ترجمه یا تألیف شده است اما کسانی که درگیر رفع مشکلات این افراد هستند نیک می‌دانند که گره کار تنها به دست تکنیک‌های جرأت‌آموزی باز نمی‌شود. این کتاب به شیوه‌ای دقیق و گام به گام نوشته شده است و از مجموعه کتاب‌های است که انتشارات راتلج در زمینه راهنمای کاربردی بالینی منتشر کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:2

گره گشایی از اضطراب

210,000 تومان
جادسون بروئر عصب‌شناس آمریکایی در این کتاب طرحی ارائه کرده که از غلبۀ چیزهای طاقت‌فرسای این دنیا برما جلوگیری می‌کند. او علوم آزمایشگاه و داستان‌های کلینیکش را با هم ترکیب می‌کند و ماهرانه نشان می‌دهد که اضطراب چگونه ایجاد می‌شود، چگونه به عادت تبدیل می‌شود و چه گام‌های عملی می‌توانند چرخه اضطراب را متوقف کند.

کتاب شاهنامه به نثر

795,000 تومان
معرفی کتاب شاهنامه به نثر شاهنامه ی فردوسی، این کاخ بلندی که حکیم فرزانه از نظم بنا نهاده، همواره با داستان های حماسی و شکوهمند خود از جایگاه ویژه ای در ادبیات پارسی و ذهن پارسی زبانان برخوردار است. قطعا مطالعه ی شاهنامه در قااب شعری موزون، لذتی عمیق تر برای خواننده به ارمغان می آورد اما گاهی برای مخاطبانی که پیش زمینه ادبی قوی ندارند و یا از سن و سال کمتری برخوردارند، تجربه ی آگاه نبودن به نحوه ی صحیح قرائت ابیات ممکن است کمی دلسرد کننده باشد و حتی خواننده را از این اثر جاودان ادبی دور کند. لذا برای بهره مندی بهتر از داستان های جذاب و پرماجرای شاهنامه و برقراری ارتباط بیشتر با متن آن، مطالعه ی کتاب شاهنامه به نثر، بی گزند از باد و باران به قلم کاوه گوهرین پیشنهاد می شود. نویسنده ی این اثر با مطالعه ی تمام تصحیح های موجود از شاهنامه ی فردوسی، اقدام به بازگردانی آن به نثر با تلفیقی از ادبیات امروز و زبان فاخر قرن پنجم نموده است. بدین ترتیب خواننده گرفتار دام وزن و قالب شعری نمی شود اما از طرف دیگر از فضای اصلی داستان ها که به سیاق قرن پنجم هجری نوشته شده هم دور نمی ماند. از دیگر ویژگی های مثبت این کتاب توضیح اسم اشخاص و مکان ها در پانوشت کتاب است که مخاطب را از دردسر جستجو کردن آن در بیرون از کتاب، نجات می دهد. همچنین خیال خواننده از بابت کامل بودن داستان ها راحت است چرا که مولف اذعان داشته که هیچ داستانی را خلاصه یا حذف نکرده و تمام روایت ها را از آغاز تا پایان به طور کامل به نثر تبدیل کرده است. این مجموعه ی فاخر ادبی که برای مخاطب امروزی طراحی شده را انتشارات نگاه در یک جلد کتاب هفتصد و نود و دو صفحه ای به چاپ رسانده است.

تاریخ فرش :سیر تحول و تطور فرش بافی ایران

36,000 تومان
نویسنده فضل‌الله حشمتی رضوی مترجم —————- نوبت چاپ 5 تعداد صفحات 424 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1395

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت