حیوان قصهگو
160,000 تومان
اين كتاب در مورد اعتياد انسان به قصه و قصهگويي از ديرباز تا امروز است. درباره اين كه چه قدر عجيب است يك داستان دزدانه وارد جان ما ميشود، ما را ميخنداند يا ميگرياند، عاشقپيشه يا خشمگينمان ميكند، و شيوهي تفكر ما را دربارهي خودمان و دنيايمان تغيير ميدهد. چقدر حيرتآور است كه وقتي داستاني را تجربه ميكنيم ـ خواه در يك كتاب، فيلم، يا آواز ـ به خود اجازه ميدهيم به اشغال گوينده درآييم.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
حیوان قصهگو
نویسنده | جاناتان گاتشال |
مترجم | عباس مخبر |
نوبت چاپ | 5 |
تعداد صفحات | 210 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1398 |
شابک | 9789642133000 |
وزن | 0.214 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
بیمار و روانکاو
کتاب بیمار و روانکاو نسخۀ تجدیدنظرشدۀ کاملی از کتاب کلاسیک و مشهور سندلر، دیر و هولدر در باب مفاهیم پایۀ روانکاوی است. بیش از سی سال از چاپ نسخۀ اول این کتاب گذشته است و طی این مدت، مفاهیم بالینی روانکاوی پیشرفتهای بسیاری داشته است، اما کتاب بیمار و روانکاو همچنان بهعنوان مرجعی معتبر در دانشگاهها و انستیتوهای روانکاوی تدریس میشود. موقعیت درمان، اتحاد درمانی، انتقال و انتقال متقابل، مقاومت، واکنش درمانی منفی، برونریزی، تعبیر، بینش و حل وفصل، مفاهیم کلیدی نظریۀ روانکاوی هستند که با بیانی شیوا و نگاهی دقیق به تاریخچۀ تحول هریک، در این کتاب مورد بحث قرار گرفتهاند.
بهعلاوه، بدون جهتگیری نظری خاصی، عقاید مختلف نظریهپردازان معتبر در روانکاوی در مورد تمام مباحث گردآوری و مطرح شده است. بنابراین خواننده میتواند ضمن آشنایی مقدماتی با نظرات مختلف و مقایسۀ آنها، بهنوعی جمعبندی معنایی و نظری دست پیدا کند. با توجه به کمبود منابع معتبر دانشگاهی برای دروس مرتبط با رواندرمانی تحلیلی و روانکاوی، کتاب بیمار و روانکاو میتواند برای دانشجویان مقاطع مختلف در رشتههای روانشناسی، دستیاران روانپزشکی، روانشناسان، روانپزشکان و تمامی علاقهمندان، فرصت مغتنمی برای یادگیری و تفکر فراهم آورد.
شخصیت معاصر … آبراهام لینکلن
مشعشعيان (ماهيت فكري اجتماعي)
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.