خاله بازی جلد 11، شیده شعبده باز می شود

15,000 تومان

در خاله بازی جلد 11 کودکان در خيال خود نقش شخصيت‌هاي موردعلاقه‌شان را بازي مي‌کنند. قهرمان کتاب حاضر در جريان داستان نقش يک پري را بازي مي‌کند. او لباس پري‌ها را مي‌پوشد، چوب جادويي به‌دست مي‌گيرد و مي‌کوشد آرزوهاي بچه‌ها را بشنود و برآورده کند. در صفحه‌ي پاياني کتاب، مخاطب مي‌تواند عکس خود را، به‌عنوان هم‌بازي قهرمان داستان، کنار عکس او بچسباند و در “پري‌بازي” با او همراه شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

خاله بازی جلد 11

نویسنده
اميلي بومون
مترجم
راضيه خوئيني
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 16
نوع جلد شوميز ـ منگنه‌اي
قطع خشتي (20*20)
سال نشر 1394
سال چاپ اول 1394
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن ——-
شابک
9786002517418

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خاله بازی جلد 11، شیده شعبده باز می شود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

انگار ساعت از سرت گذشته است

15,000 تومان
کتاب رمانِ «انگار ساعت از سرت گذشته است!»: ادامه‌ي موضوعيِ دو رمانِ ديگر يعني «انگار به آن طرف خيابان رسيده‌اي!» و «انگار حوريه و رزيدنت هم‌دستي کرده‌اند!» است [که قبلا منتشر شده اند]. در اين سه‌گانه که به‌اختصار نام آن ها را «انگارها» مي‌گذارم، از مشکلات رواني و هستي‌شناسي فرهاد، شخصيت اصلي اين رمان‌ها، آگاه مي‌شويم. يکي از مشکلات عديده‌ي فرهاد اضطراب اجتماعي است که در رمانِ «انگار به آن طرف خيابان رسيده‌اي» به‌صورت مبسوط به آن پرداخته‌ام. اما از آن‌جايي که مشکلات فرهاد خلق‌الساعه نبوده، در رمانِ «انگار حوريه و رزيدنت هم‌دستي کرده‌اند!» به هراس‌هاي دوران کودکي فرهاد پرداخته‌ام. هراس‌هايي که هر‌‌کدام مي‌توانند به‌صورت ظريفي با مشکلات فرهاد مرتبط باشند. در «انگار ساعت از سرت گذشته است!» به سراغ دوران جواني فرهاد رفته‌ام. به زماني رفته‌ام که فرهاد دچار حمله‌ي وحشت مي‌شود.وقتي اين حمله اتفاق مي‌افتد زندگي فرهاد ديگر هرگز به‌صورت عادي در ‌نمي‌آيد. بعد از اين حمله، انگار کنتور ذهن فرهاد صفر مي‌شود و همه چيز به‌صورت غيرعادي درمي‌آيد. (يادداشت نويسنده)

قیچی،مقوا،چسب،بلدی بسازی؟، اسباب بازیهای قشنگ(برای کودکان)

60,000 تومان
کتاب بلدی بسازی شامل الگو برای ساخت کاردستی های سه بعدی مختلف (اسباب بازی های قشنگ، خودروها، حیوانات، بالگرد و …) برای کودکان و نوجوانان است. کتاب بلدی بسازی لذت چیدن، کنار هم قرار دادن و چسباندن را برای شما عزیزان فراهم می‌کند. شما می‌توانید با این فرآیند صاحب یک کاردستی سه بعدی جذاب شوید. این مجموعه مزایایی بسیاری برای کودکان دارد که در ادامه به آن اشاره شده است.
  • تقویت مهارت دست ورزی
  • بهبود کار با قیچی و مقوا و چسب
  • ساخت کاردستی سه بعدی و جذاب
  • تاثیر مثبت بر ارتباط بینایی، حافظه و حرکت
  • چالش ذهنی تشخیص درست

آموزش سواد مالی به کودکان (11) – اولین پول تو جیبی من

60,000 تومان
کتاب «آموزش سواد مالی به کودکان (11) - اولین پول تو جیبی من» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد. این کتاب، داستان بچه زرافه‌ای به نام دفنی است که می‌خواهد برای تولد بابایش هدیه بخرد اما پول ندارد. او از مادرش پول می‌خواهد. مادر فکر می‌کند که دفنی پنج سالش شده و وقتش است که پول توجیبی بگیرد. پس به او می‌گوید از این به بعد هر هفته به او پول می‌دهد تا آن را پس‌انداز کند و اگر چیزی خواست بتواند با آن بخرد. این کار هم تا حدی سبب استقلال مالی دفنی می‌شود و او می‌تواند نیازهای اندکش را تأمین کند و هم سبب می‌شود که دفنی تصمیم‌گیری، انتخاب و پس‌انداز کردن را یاد بگیرد و از خردسالی، روش و رفتار صحیحی برای خرج کردن داشته باشند.
سفارش:0
باقی مانده:1

شعرهایی برای پسربچه ها جلد 2، من خلبانم،در آسمانم و 10شعر دیگر

18,000 تومان
شعرهایی برای پسربچه ها شعرها ساده و كودكانه‌اند و بيشتر مناسب بچه‌هاي قبل از دبستان هستند، مي‌شود موقع بازي و يا در مهدكودك و جاهاي ديگر اين شعرها را خواند و بچه‌ها را سرگرم كرد.

دنیای زیبای کتی جلد 3، کتی در سفر پر ماجرا

8,000 تومان
زندگي بچه‌ها خانه و محيطي كه در آن زندگي مي‌كنند پر از درس‌هاي آموزنده و قشنگ است. مجموعه‌ي 7 جلدي دنياي زيبا كتي، بچه‌ها را با گوشه‌هايي از اين دنياي قشنگ و آموزنده آشنا مي‌كنند.

تريو تهران

6,000 تومان
کتاب تريو تهران "در انباري قفل نبود. چفت كشويي زنگ‌زده را كشيد و در را هل داد. بوي خاك و نفتالين و نم سرما زد تو دماغ‌اش. كليد برق را زد، لامپ سوخته بود. در را بازتر كرد تا روشنايي راهرو مكمل نوري شود كه از پنجره‌ي كوچك كف حياط به درون مي‌تابيد. لحظه‌اي هيبت پرده‌ي حصيري لوله‌شده‌اي كه به ديوار تكيه داده بود و چادر شبي هم رويش كشيده بودند او را ترساند. بعد آرام از ميان رديف صندلي‌هاي لهستاني كه دوتا دوتا در جهت معكوس از نشيمن روي هم سوار بودند گذشت و مقابل گنجه ايستاد. جالباسي چوبي را كمي جابه جا كرد تا در گنجه را باز شود. در تاريكي چيز زيادي پيدا نبود. برگشت سمت در و راه پله. چراغ نفتي كوچكي را كه روي آخرين پله بود با كبريت كنارش روشن كرد و برگشت جلو گنجه. چراغ را كمي بالا گرفت. ..." (از متن كتاب)