خنده‌ی خورشید، اشک ماه

120,000 تومان

معرفی کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه: قصه‌ی پرماجرای سرقت جواهرات

کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه، رمانی به قلم نویسنده‌ی ادبیات معاصر فارسی، رضا جولایی است.

داستان کتاب در دوران قدیم و زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار رخ می‌دهد. چند سارق در شلوغی حوادث آن دوران و زمانی که شرطه‌های شهر درگیر ماجراهای به‌توپ‌بستن مجلس هستند، برای سرقت از خانه‌ای بزرگ اجیر شده‌اند. اما آن‌ها خبر ندارند که ماموریت‌شان ساده نیست و این سرقت، پای آن‌ها را به اتفاقات پیچیده‌تری باز خواهد کرد…

درباره‌‌ی کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه

گاهی زیباترین داستان‌ها، از دل‌سخت‌ترین حوادث تاریخ می‌گذرند. این‌بار، رضا جولایی در رمان تحسین‌شده‌ی خنده‌ی خورشید، اشک ماه، روایت خود را از دل حوادث دوران قاجار عبور می‌دهد.

سال 1287 شمسی است. محمدعلی شاه قاجار به‌تازگی بر مسند حکومت نشسته و بر خلاف پدر خود مظفرالدین‌شاه، دل خوشی از مجلس و مشروطه‌خواهی ندارد. همین است که لیاخوف روسی، به محض شنیدن دستور به توپ بستن مجلس، سر از پا نمی‌شناسد و فوراً اطاعت امر می‌کند.

شهر شلوغ شده و حوادث تاریخی یکی پس از دیگری رخ می‌دهند. اما در گوشه‌ی تاریک‌تری از شهر، اتفاقات دیگری در جریان است. چند سارق برای سرقت از خانه‌ای اعیانی اجیر شده‌اند.

شهر زیر مه و غبار اتفاقات سیاسی محو شده، و این بهترین فرصت است که برای دزدین ماشین، راهی خانه ‌شوند. همه‌چیز در ابتدا طبق نقشه پیش می‌رود تا آن‌که دزدها در زیرزمین خانه‌ی اشرافی با آن‌چه انتظارش را نداشتند رو‌به‌رو می‌شوند، در زیرزمین خانه، مجموعه‌ی نفیسی از اشیاء گران‌بها مخفی شده بود و این، ماجرا را برای دزدهای اجیرشده، بیش از پیش پیچیده می‌کرد.

در بیرون از خانه‌ی اعیانی، وقایع سیاسی به سرعت سپری می‌شوند، مجازات مشروطه‌خواهان در راه است و نمایندگان کشورهای خارجی، خبر به‌توپ بستن را به سرعت مخابره می‌کنند. اما آیا نقشه‌ی سرقت از این خانه‌ی اشرافی گره مشترکی با حوادث بزرگ شهر دارد؟ آیا این نقشه‌ای ساده برای دستبرد به ثروتی هنگفت است، یا بخشی از یک ماجرای عجیب‌تر؟ برای پرده برداشتن راز سرقت جواهرات اعیانی و کشف ارتباط آن با حوادث شهر، با داستان خنده‌ی خورشید، اشک ماه همراه باشید.

این کتاب اولین بار در سال 1401 و به همت نشر چشمه در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

در نکوداشت کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه

  • رضا جولایی در این کتاب که چاپ آخرین زمستان قرن چهاردهم است روایتی متفاوت را از دغدغه‌های عمیق انسان تاریخی ایرانی قرن سیزدهم بیان می‌کند و آن را با حلاوتی ناب به کام مخاطب می‌ریزد. (nabzehonar.com)

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

خنده‌ی خورشید، اشک ماه

نویسنده
 رضا جولایی
مترجم
—-
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 322
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786230108051
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خنده‌ی خورشید، اشک ماه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

حرفه: سینماگر 1، فیلمنامه‌نویس

160,000 تومان

در بخشی از کتاب حرفه: سینماگر 1: فیلمنامه‌نویس می‌خوانیم

هنرمندان سینمایی انگشت‌شماری به اندازه‌ی وودی آلن پُربار، باقریحه و به‌کُلی بی‌اعتنا به مجموعه‌ی آثارشان بوده‌اند. او یک‌بار گفت: «وقتی به خانه می‌روم و در بستر دراز می‌کشم و چیزی می‌نویسم، این فکرهای عجیب‌وغریب به سرم می‌زند. تصور می‌کنم که هر لحظه قرار است تروفرز همشهری کین دست‌اولی بنویسم، و این نوشته قرار است خیلی محشر باشد. فیلم را می‌سازم و سپس از آن‌چه می‌بینم بسیار شرمسار می‌شوم. از خودم می‌پرسم: “کجای راه را اشتباه رفته‌ام؟ ”» او بی‌نهایت متواضع است. آلن، که در دسامبر 1935 در برانکسِ نیویورک به دنیا آمد، از سال 1969 مدام مشغول نوشتن و کارگردانی (و اغلب بازی در) فیلم‌های خودش بوده و توانایی‌اش در عرضه‌ی کمد‌ی‌های خیلی خنده‌دار و درام‌های تأمل‌برانگیز را به یک میزان اثبات کرده است. هر دوی این‌ها از دوران کودکیِ‌ آلن او را سر شوق می‌آوردند: او در نوجوانی به روزنامه‌های محلی لطیفه می‌فروخت، ولی فیلم‌های اروپایی محشر هم که داشتند به سینماهای امریکا راه پیدا می‌کردند او را به وجد می‌آوردند. آلن تعریف می‌کند: «ناگهان دیدم که سینما به‌راستی می‌تواند چیز ذاتاً معرکه‌ای باشد.» سلوک او در فیلم‌سازی به ‌طور جدی وقتی شروع شد که در سال 1965 کمدی تازه چه خبر گربه‌ی ملوس؟ را نوشت، ولی سرخوردگی او از فیلمی که روی پرده آمد عزمش را جزم کرد که در آینده خودش فیلم‌نامه‌هایش را کارگردانی کند. بنابراین، او ترازی از نظارت بر اثر هنری را بنا نهاد که مایه‌ی رشک چندین نسل از فیلم‌سازان بوده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

سونات کرويتسر و چند داستان ديگر

520,000 تومان

معرفی کتاب سونات کرویستر اثر لئو تولستوی

کتاب سونات کرویستر، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1889 انتشار یافت. زمانی که پوژدینشف، یکی از مقامات دولت محلی، شک می کند که همسرش رابطه ای مخفیانه با یکی از دوستان و همکاران خود دارد، این تردید و احساس حسادت، تمام فکرش را به خود مشغول می کند و او را به سوی ارتکاب قتل می کشاند.
این کتاب جذاب که از همان بدو انتشار در سال 1889، نام خود را به عنوان اثری جنجال برانگیز مطرح نمود، آرمان های مسیحی پرشور تولستوی در آن زمان، مواجهات او با مسئله ی عشق و شهوت، و اندیشه های این نویسنده ی بزرگ درباره ی نقش هنر و موسیقی در جامعه را در قالب داستانی جذاب و به یاد ماندنی به تصویر می کشد.
سفارش:1
باقی مانده:1

موجودات حال به هم زن5: شپش

15,000 تومان

درباره‌ی مجموعه‌ی موجودات حال به هم زن

مجموعه‌ی 10 جلدی موجودات حال به هم زن را، الیس گراول، درباره‌ی موجوداتی که آدم‌ها معمولا دوستشان ندارند نوشته و تصویرگری کرده است و این کار را آنقدر شیرین و بانمک انجام داده که می‌تواند همه را به این موجودات حال به هم زن علاقه‌مند کند! در این مجموعه، جانوران مختلف به کودکان رده‌ی سنی 6 تا 9 سال معرفی شده و درباره‌ی ظاهر، محل زندگی، گونه‌های مختلف، تغذیه و ویژگی‌های خاص هر حیوان نکات جالبی ارائه می‌شود. نویسنده این کار را با نوشته‌های کوتاه و شوخ‌طبعانه انجام می‌دهد و تصویرسازی‌های این مجموعه نیز در عین سادگی به جذابیت متن افزوده است و کودکان را حسابی به خنده می‌اندازد. موجوادات حال به هم زنی که در این مجموعه معرفی می‌شوند شامل: سوسک، پشه، مگس، کرم، عنکبوت، خفاش، موش فاضلاب، شپش سر، حلزون بی‌صدف و وزغ هستند. کار ترجمه‌ی این مجموعه را نسترن فتحی برعهده داشته و نشر کتاب چ چاپ آن را چاپ و منتشر کرده است.

موجودات حال به هم زن 5 (شپش)

اليس گراول هميشه عاشق موجودات كوچك و حال به‌هم زن بوده است. در سه و نيم سالگي انجمن دفاع از موجودات حال به‌هم زن را تاسيس كرد كه رئيس و تنها عضو آن خودش بود اين روزها هم هر وقت با موش‌داري و مراقبت از حلزون‌ها سرگرم نباشد، كتاب‌هاي عجيب و غريب براي كودكان مي‌نويسد و تصوير‌گري مي‌كند. خيلي كوچك‌اند... و خيلي هم حال به‌هم زن! استعداد ويژه: شبيه تارزان كوچولو اين طرف و آن‌طرف تاب مي‌خورند. ويژگي منحصر به فرد: بدن شفاف حال به‌هم زن؟ بله ولي با حال هم هست!

لوتا پیترمن 8/ تعطیلات با طعم کانگورو

59,000 تومان
قسمت هایی از کتاب لوتا پیترمن 8 (لذت متن)
 ای داد و هوااار! آخر این هفته جشن پنجاهمین سالگرد ازدواج است.
قرار است همه ی فامیل توی یک قلعه ی قدیمی در اشترولنشتاین توی فیزلگو جمع شوند و جشن بگیرند.
بابا یک عالمه برنامه ی اجق وجق ریخته؛ شکار گنج، گردش علمی و قایقرانی.
ولی از همه بدتر، برنامه ی آوازخواندن من و برادرهای خل و چلم است، آن هم جلوی همه!
حتما مثل همیشه سوژه ی پسرعموی بدجنسم می شویم و حسابی مسخره مان می کند.
البته خوشبختانه قراراست دو تا دخترعمه ام را برای اولین بار ببینم؛ امیلیا و اولیویا از استرالیا!
کسی چه می داند، شاید با آمدن آن ها خیلی خوش بگذرد...
باز هم یک عالمه دردسرهای لوتایی که آدم را از خنده روده بر می کند.
این بار با صفحه های بیشتر، پر از جشن و شادی!
سفارش:0
باقی مانده:1

سریال چهار سابقه‌دار، قسمت 8/ خفن‌ترین سابقه‌دار

140,000 تومان
سازمان بین‌المللی قهرمانان، عضوِ جدید می‌پذیرد!

اما آن‌ها دقیقاً دنبال چه هستند؟

یک زیبایی‌اندام‌کارِ قدرتمند؟!!! یک سریع‌السیرِ فشنگی؟! یکی با قدرت ذهنی هیولا؟! یا استاد تغییرشکل‌های شگفت‌انگیز؟!

شاید دنبال همین‌چیزها می‌گردند.

شاید هم دنبالِ یک گرگِ شلوارک‌پوش باشند؟! یا یک پیرانای کله‌پوک؟ یا ماری که دزدِ کیک‌های کوچولوست؟ یا کوسه‌ای بالدار با دندان‌های بزرگ؟

بفرمایید!!! این هم سریال چهار سابقه‌دار، قسمت هشتم.

سفارش:0
باقی مانده:2

طناب کشی

7,000 تومان

طناب کشي

در بخشی از کتاب طناب کشی می‌خوانیم

با بی‌بی راهی خانه‌ی «او» می‌شویم. چهارراه عاملی مینی‌بوس‌ها منتظر مسافرند. سربازان همه‌جا هستند، همین‌طور لباس‌شخصی‌ها. من نمی‌بینم‌شان. به چشمم نمی‌آیند، با فهد شیطنت می‌کنیم. به سبیل راننده‌ها و سربازها می‌خندیم. تمام مردانی که بیرون خانه می‌بینیم مثل هم‌اند. انگار همه یک پدر دارند: «او». عکس‌ها و نقاشی‌های دیواری و مردان سبیلو یکی‌اند. این‌ها را بعدها می‌فهمم. بزرگ‌تر که می‌شوم، می‌فهمم «آن‌ها» همه‌جا هستند. حتا کنار چرخ طوافی سبزی‌فروشی‌ها. وقتی توی بازارچه بی‌جهت سرم را برمی‌گردانم عقب، می‌فهمم که ترسیده‌ام. از چی، نمی‌دانم! می‌فهمم که باید از کسی یا چیزی بترسم. آن‌ها نیستند، ولی حضورشان حس می‌شود. من و فهد، برای دیدار با زنی می‌رویم که می‌گویند مادر ماست، ولی دور از ماست. بی‌بی اصرار دارد که هر چند وقت یک‌بار ما را ببرد به دیدار «او». انگار بره‌ای را به آشنایی سینه‌ی میشی می‌برد. اگر او مادر ماست چرا ما پیش جدود و بی‌بی زندگی کنیم؟ مگر هر زنی بیوه می‌شود باید دیگران بچه‌هایش را بزرگ کنند؟ این فکر همیشه با من بود. می‌خواهیم برویم نجف اشرف، شارع شیخ خطیب، در سوم. با لباس نو. بی‌بی کلی خرید کرده. همه سفارش «او» است. پولش را قبلاً خودش داده. قبل از این‌که از ده راه بیفتیم بی‌بی تلفن می‌زند به شهر، به نجف، به خانه‌ی دخترش. بی‌بی گوشی تلفن را می‌آورد نزدیک گوشم، فکر می‌کنم می‌خواهد گوشی را بدهد من صحبت کنم. تا دست دراز می‌کنم طرف گوشی با دست دیگرش می‌زند پشت دستم. می‌خواهد فقط گوش کنم. گوشم را نزدیک می‌کنم به گوش بی‌بی تا بشنوم صدای آن‌طرف خط چه می‌گوید.