خواب در فنجان خالی (۲۵)

12,000 تومان

معرفی کتاب خواب در فنجان خالی (۲۵)

فرامرز: تو چطوری راه افتادی؟ (صدا می‌زند.) مهتاب… مهتاب… آقا عمه: (وحشت‌زده) می‌گویم! موبه‌مو! ماه‌لیلی سگ کدام درگاه باشد که بخواهد کتمان کند چیزی را از آقا! زبانم زنجیر شود به صد سیاهچال نمور لال بمیرم. کابوس بود آقا… شما را می‌بردند میان ترمهٔ یشمی، کرور کرور غلام‌بمباسی و سهیلی و حبشی به دنبال‌تان. از طرف دیگر هم حضرات مشروطه‌طلبان سابق می‌آمدند. لااله‌الاالله گویان و زاری کنان! شام عزا، طبق‌طبق چشم در آمده و دست بریده.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب خواب در فنجان خالی (۲۵)
نویسنده
نغمه ثمینی
مترجم ——
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات
94
نوع جلد
شومیز
قطع
جیبی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع ادبیات نمایشی, دور تا دور دنیا
نوع کاغذ ——
وزن 100 گرم
شابک
9789641851936

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.1 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خواب در فنجان خالی (۲۵)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

استنباط آماری در پژوهش رفتاری

29,000 تومان
نویسنده دکتر حیدرعلی هومن مترجم ————- نوبت چاپ 13 تعداد صفحات 638 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1401

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب دختر برفی

17,600 تومان
معرفی کتاب دختر برفی کتاب دختر برفی، رمانی نوشته ی ایووین آیوی است که اولین بار در سال 2012 منتشر شد. آلاسکا در سال 1920، جایی سخت برای زندگی بود به خصوص برای تازه واردهایی مثل جک و میبل. آن ها که بچه ای ندارند، در حال فاصله گرفتن از هم هستند: جک زیر فشار کار در مزرعه کمرش خم شده و میبل نیز از تنهایی و ناامیدی در رنج است. وقتی اولین برف سال شروع به باریدن می کند، آن ها کودکی برفی را درست می کنند. صبح روز بعد، خبری از کودک برفی نیست اما آن ها دختری خردسال با موهای طلایی را می بینند که در حال دویدن در میان درختان است. این دختر کوچک که خود را فاینا می نامد، انگار دختری است که در جنگل بزرگ شده است. اما در این مکان زیبا و خشن، اتفاقات معمولا آنطور که به نظر می رسند، نیستند...

ایران‌ دوران‌ قاجارو برآمدن‌ رضاخان

170,000 تومان
«ایران‌ دوران‌ قاجار و برآمدن‌ رضاخان‌» تاریخ‌ مختصر اما جامعی‌ از دوران‌ قاجار به‌ دست‌ می‌دهد که‌ سراسر دوران‌ سلطنت‌ این‌ دودمان‌ و به‌ قدرت‌ رسیدن‌ رضاخان‌ تا زمان‌ عزل‌ قاجاریه‌ از سلطنت‌ را در بر می‌گیرد. کتاب‌، تاریخ‌ سیاسی‌، اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌، فکری‌ و فرهنگی‌ و نیز وضعیت‌ اقلیت‌های‌ قومی‌ و مذهبی‌ و همچنین‌ زنان‌ را شامل‌ می‌شود. در ضمن‌، به‌ مناسبات‌ خارجی‌ و مداخلات‌ قدرت‌های‌ غربی‌ نیز می‌پردازد. کتاب‌ شامل‌ تصاویر، کتاب‌شناسی‌، نمایه‌، و مقاله‌ای‌ به‌ قلم‌ فرخ‌ جعفری‌ است‌. نیکی‌ آر. کِدی‌ استاد ممتاز تاریخ‌ در اوکلا و عضو آکادمی‌ علوم‌ و هنرهای‌ آمریکاست‌ که‌ تاکنون‌ شانزده‌ کتاب‌ تألیف‌ یا ویرایش‌ کرده‌، که‌ بیش‌تر آن‌ها در مورد تاریخ‌ ایران‌ است‌.

3 گزارش کوتاه درباره نوید و نگار

36,500 تومان
قبل از هرچيزي بايد بگم احتمالا از اين داستان خوش‌تون نمي‌آد. اما به قول يحيي سورآبادي، همون كه براي بچه‌ها قصه مي‌نويسه، گاهي از چيزي كه امروز خوش‌تون نمي‌آد ممكنه فردا خوش‌تون بياد. اگه از اون آدم‌هايي هستيد كه مي‌تونيد تا فردا صبر كنيد، گمونم بد نيست داستان رو بخونيد. جدي مي‌گم. نوشتن‌اش يكي دو سال طول كشيده اما شرط مي‌بندم خوندن‌اش بيش‌تر از يكي دو ساعت وقت‌تون رو نگيره، به اندازه ديدن يكي از همين فيلم‌هاي سينما و تلويزيون، مثلا. يا تماشاي مسابقه فوتبالي، بوكسي چيزي. من به سهم خودم سعي كرده‌ام خيلي زود سر و ته قضيه را هم بياورم تا كل مصيبت خوندن توي بعدازظهر يك روز تعطيل تموم بشه...

رهبران جهان باستان (3) خشایارشا

8,000 تومان
نویسندگان شرح احوال شخصیت‌های « تاریخ باستان » معمولاً با یک مشکل روبرو می‌شوند : خلاصه بگوییم ، جز در موارد نادر ، اطلاعات موثقی درباره زندگی اشخاص وجود ندارد . مثلاً اطلاعاتی که درباره خشایارشا داریم ، این‌هاست : او احتمالاً در سال ٥١٩ قبل از میلاد به دنیا آمد . می‌دانیم مادرش آتوسا نام داشت و داریوش ، پدرش ، پادشاه ایران بوده است ؛ می‌دانیم هنگامی که داریوش در سال ٤٨٦ قبل از میلاد درگذشت ، خشایارشا بر اریکه سلطنت تکیه زد . خشایارشا در آغاز سلطنت خود ، شورشی را که در مصر علیه او پا گرفته بود ، سرکوب کرد و دو شورش را نیز در بابل فرو نشاند . او پس از تحکیم پایه‌های اقتدار خود در مصر و بابل ، رو به سوی یونان نهاد . ناوگان او پس از آن که در سال ٤٨٠ قبل از میلاد در نبرد ترموپیل پیروز شد ، در نبرد سالامیس شکست خورد . خشایارشا ناچار شد به ایران بازگردد و تا سال ٤٦٥ قبل از میلاد سلطنت کرد ، تا این‌که به دست آرتابانوس ، فرمانده گارد سلطنتی ، کشته شد . این خلاصه مطلبی است که در باره شخص خشایارشا می‌دانیم . نمی‌دانیم شکل و شمایلش دقیقاً چگونه بوده است ؛ دانسته‌های ما منحصر به سنگ‌نوشته‌های کاخ او در تخت جمشید است . حتی نمی‌دانیم او شبیه چه کسی بوده است . انگیزه کارهایی را نیز که انجام داده است ، به درستی نمی‌دانیم . نقل قولی از او در دست نیست و در عوض مجبور هستیم به روایات دست دوم دیگران که سال‌ها بعد جمع‌آوری شده است تکیه کنیم . کتاب « خشایارشا » در ١٢٤ صفحه راهی بازار نشر شده است .