خواهران

10,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
خواهرتان ممکن است نزدیک‌ترین فرد به شما باشد یا غریبه‌ترین، ممکن است شما را به مرز جنون برساند یا الهام‌بخش‌تان باشد، اما به هر حال رابطه‌ای منحصر به‌ فرد با شما دارد. در کتاب حاضر قسمت‌هایی از رمان‌‌های زنان کوچک و همسران خوب (اثر لوئیزا می الکات) را می‌خوانید.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008957218 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

خواهران

نویسنده لوییزا می آلکوت
مترجم  حسین کاظمی یزدی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 84
نوع جلد شوميز
قطع پالتویی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1397
موضوع
ادبیات داستانی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786008957218

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خواهران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

روان‌شناسی کار (کاربرد روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت)

70,000 تومان
روان‌شناسی کار (کاربرد روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت) نویسنده محمود ساعتچی مترجم نوبت چاپ 28 تعداد صفحات 388 قطع

انقلاب مشروطیت ایران

180,000 تومان
انقلاب مشروطیت ایران را برخی از مورخان ، « انقلاب آرام » لقب داده‌اند ؛ انقلابی که از پیکره سلطنت دیرینه‌سال ایران روییده بود و همچون تاکی پیچیده بر این پیکره ، هستی و هویت خویش را با همین در هم تنیدن‌ها ، ریشه‌دار می‌کرد و کم‌کم توده‌ها را نیز همچون حلقه مستحکم اما گمشده‌ای از تاریخ ، به زنجیره خویش گره می‌زد ؛ قضاوت قطعی و بلاشک ، درباره این که این انقلاب از کدامین روزنه خستگی تاریخ شکفته بود و به کدام سراشیبی می‌لغزید، از آن دست معماهای حل ناشدنی تاریخ است ؛ محقق امروزی هنوز هم نمی‌داند آیا این نقطه عطف تاریخی را اساساً می‌توان انقلاب ( به معنای واقعی واژه ) نامید یا باید در پی واژه دیگری بود که آشناتر و ملموس‌تر باشد و روشن‌تر پرده از راز مبارزه مشروطه‌خواهانه ایرانیان را بردارد . درباره انقلاب مشروطه ایران و تحولاتی که از پی خود آفرید نیز پرسش‌های فراوانی مطرح است ؛ از جمله این که آیا مشروطیت ایران ، انقلابی بود که با الهام از پشتوانه‌ای تاریخی از دل سکوتی ریشه‌دار برآمده بود و دیگر سخن وامدار حافظه‌ای تاریخی بود ؟ و یا اینکه هویتی مستقل داشت ؟ آیا این انقلاب را نخبگان رهبری می‌کردند یا توده‌های مردم و یا روحانیت و مرجعیت شیعه ؟

زمان و حکایت (کتاب اول) (پیرنگ و حکایت تاریخی)

240,000 تومان

معرفی کتاب زمان و حکایت (کتاب اول) (پیرنگ و حکایت تاریخی)

پل ریکور یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان هرمنوتیک دوران معاصر است. زمان و حکایت، مشتمل بر سه کتاب مستقل، اثر محوری اوست. دل‌مشغولی اساسی، در تمامی آثار این اندیشمند برجسته، فهم هستی از دریچه‌ای تازه یعنی از دریچه‌ی تأویل متن است. بدین‌روی در زمان و حکایت، نگاه فلسفی به نقاط تلاقی ادبیات و فلسفه، تحلیل امکانات و ظرفیت‌های حکایت از رهگذر تأمل در مقوله‌های زمان، و کاوش در باب نوآوری معناشناختی به‌مدد استعاره شاکله‌های اساسی این اثر بزرگ است. در طول این مباحثه رشته‌های بسیاری مطرح می‌شود، ازجمله پدیده‌شناسی زمان، تاریخ‌نگاری و نظریه‌ی حکایت داستانی. در زمان و حکایت ۱، ریکور با ارائه‌ی دو مقدمه‌ی مستقل، یکی نظریه‌ی زمان قدیس آوگوستینوس و دیگری نظریه‌ی پیرنگ ارسطو، مدافع این نظریه است که حکایت شامل سه بُعد تقلیدی است در ارتباط با زمان زیسته، زمان خاص پیرنگ و زمان خوانش. زمان‌مندی تجربه‌ی بشری و حکایت‌شدن این زمان منجر به تلاقی شیوه‌ی تاریخی و شیوه‌ی داستانیِ حکایت می‌شود. این چهارچوب کلی در این کتاب برمبنای حکایت تاریخی مطرح شده است.

ماگ استارباکس

140,000 تومان
امروزه ماگ‌ها تبدیل به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره ما شده‌اند. ماگ (Starbucks) دارای یک درپوش سیلیکونی است. این درپوش با
انتخاب گزینه ها این محصول دارای انواع مختلفی می باشد. گزینه ها ممکن است در صفحه محصول انتخاب شوند

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

انقلاب باشکوه

140,000 تومان
انقلاب باشکوه در نیمه دوم قرن هفدهم میلادی در انگلستان رخ داد. براستی چرا به این انقلاب باشکوه می‌گویند. چون که بدون هیچ نبردی پیروز شد و شکل دموکراتیک‌تر حکومت جای شاه مستبد و بی‌رحمی را که سرنگون شده بود گرفت. شاه جیمز دوم که مایل نبود با پارلمان کار کند و قوانین انگلستان را زیر پا گذاشته بود، از کشور گریخت و این هنگامی بود که پرنس ویلیام با موفقیت به انگلستان حمله کرده بود. انقلاب باشکوه، گرچه کوتاه و بدون شور و هیجان بود نقطه اوج رخدادهایی بود که نخستین دموکراسی مدرن را پی‌ریزی کرد. پارلمان انگلستان و پادشاهان این کشور به مدت یک قرن بر سر موضوع‌هایی چون قدرت و مذهب به شدت درگیر بودند تا این که رهبران، خسته از درگیری و خونریزی، از درگیری دست کشیدند و حکومت تازه‌ای بر پا داشتند که در جهت سازش و وحدت کار کند. انقلاب باشکوه به عنوان نماد سرآغازی نو که از پی زوال سنت‌های کهنه سربرآورد دارای اهمیت است.