
خیالت تخت، من بچهشرّم
160,000 تومان
آرچی دوازده سالش است، ولی بعضی وقتها مثل یک آدم چهل ساله رفتار میکند. شاید به خاطر اینکه با مامان بزرگش زندگی میکرده یا نه… شاید هم خدادادی بچه مثبت است.
حالا این وسط میراندا جونز چه کاره است؟ بچهی شر کلاس! میراندا تصمیم گرفته استعدادهای پنهان آرچی را رو کند و آرچی را از یک بازندهی تمام عیار به یک بچه شر شگفتانگیز تبدیل کند. آرچی هم زیاد بدش نیامده، چون فقط با شربازی میتواند زن ترسناکی را که میخواهد نامادریاش شود، از خانه فراری دهد.
کتاب پیش رو توسط پیت جانسون نوشته شده و فریبا چاوشی کار ترجمه آن را انجام داده است. انتشارات هوپا این کتاب را در 288 صفحه، با قطع وزیری و جلد شومیز سلفون براق منتشر کرده است.
“امروز داشتم کلیدم را توی قفل می چرخاندم که صدای شکستن چیزی را شنیدم. رفتم تو و دیدم قفسه کوچک کنار راهرو که مجسمه هایم را در آن چیده بودم، افتاده یک طرف و وسائل داخلش روی فرش پخش وپلا شده . مجسمه تک شاخ مورد علاقه ام، تکه تکه شده بود و توپ فوتبالم هم افتاده بود کنارش.
بلافاصله فهمیدم چه کسی بی اجازه وارد اتاق من شده و توپ فوتبالم را برداشته و آن لگد ویرانگر را زیرش زده. توپ فوتبالم را برداشتم (که بزرگ ترین اشتباه ممکن بود، حالا خودتان می فهمید چرا) و فریاد زدم: «الیزا!» یک صورت معصوم (!) از پشت در آشپزخانه ظاهر شد و گفت (بله؟) بعد نفسش را در سینه حبس کرد و ادامه داد « اوه! نه! چی کار کردی؟»”
فقط 1 عدد در انبار موجود است
خیالت تخت، من بچهشرّم
نویسنده |
پیت جانسون
|
مترجم |
فریبا چاوشی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 120 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008655220
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کارآگاه سیتو و دستیارش چینمیادو 5/ در جستجوی موها
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 3/ پنجهترو بکش، کلهپنیری!
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.تاریخ جهان 3: تمدن هند و چین باستان
معرفی کتاب تاریخ جهان 3: تمدن هند و چین باستان
مطالب گسترده و تصاویر جالبی که جمعی از نویسندگان پیرامون دو تمدن کهن هند و چین در کتاب تاریخ جهان 3: تمدن هند و چین باستان عرضه کردهاند، برای مخاطبان کودک و نوجوان، هم آموزنده و هم بسیار سرگرمکننده خواهد بود. کتاب حاضر که سومین مجلد از مجموعهی تاریخ جهان است و در زمرهی سری کتابهای چ به چاپ رسیده، اطلاعات ارزشمندی را در زمینهی سیر تحولات تاریخی، سیاسی و... در دو سرزمین چین و هند به مخاطبان عرضه کرده.دربارهی کتاب تاریخ جهان 3: تمدن هند و چین باستان
چین و هند از کهنترین تمدنهایی هستند که تاریخ از دوران باستان تاکنون به خود دیده. اگرچه تفاوتهای بسیاری در آداب، سنن، عناصر فرهنگی، ارزشهای اجتماعی، همچنین چهره و استانداردهای ظاهری ایشان دیده میشود اما هر دو در برخوردار بودن از پیشینهای کهن، مشابهاند. همانطور که میدانید نخستین تمدنها غالباً در مناطقی نزدیک به رودها شکل گرفتهاند؛ به این سبب که آب و دسترسی به آن شرط لازم برای بقای انسان بوده، همچنان که امروزه نیز هست. تمدنهای هند و چین باستان نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند. بهطوری که تمدن هند در کنار رود سند و تمدن چین نیز در جوار رود زرد، حیات خود را آغاز کردند. در کتاب تاریخ جهان 3: تمدن هند و چین باستان، نهتنها با نحوهی شکلگیری این تمدنها آشنا خواهید شد، بلکه اطلاعات قابلتوجهی را نیز در زمینهی اعتقادات دینی این اقوام و نبردهایی که با دشمنان خود داشتند، دریافت خواهید کرد. توجه داشته باشید که نگارش این اثر، به کوشش گروهی از اساتید دانشگاه توکیو صورت گرفته و شوسابورو کیمورا نیز، بر طرح و تدوین اطلاعات کتاب پیشرو نظارت داشته است. یکی از مشخصههای درخور توجه این کتاب، وجود تصاویر گوناگونی است که در تمامی صفحات آن گنجانده شده. بهگونهای که تعداد و حجم تصاویر از متنهایی که در کتاب وجود دارند، پیشی گرفته و به صورت کتاب کمیک به مخاطبان عرضه شدهاند. از آنجایی که این اثر برای نوجوانان و کودکان تهیه شده، به نظر میرسد توجه گستردهی مؤلفان به انبوه تصاویر کتاب، توجیه منطقی داشته باشد. کودکان و نوجوانان از این طریق راحتتر میتوانند با موضوع کلی کتاب ارتباط برقرار کرده و نکتههای تاریخی آن را به حافظه بسپارند. از سوی دیگر، گاه تصاویر حالتی طنز به خود میگیرند و به این شکل، هم موجب سرگرمی مخاطبان خواهند شد و هم به درک و دریافت سریعتر مطالب کمک خواهند کرد. فومیو هیساماتسو تصویرگری کتاب تاریخ جهان 3: تمدن هند و چین باستان را به عهده داشته. دیوار چین که سالها نحوهی ساخت آن به معمایی برای پژوهشگران بدل شده بود، همینطور تمدن هند و سنن آن که سرشار از اسرار و اعتقاد به نیروهای جادویی هستند، از موضوعات جالبی به شمار میروند که نهتنها برای بزرگسالان که برای مخاطبان خردسال و نوجوان نیز مجذوبکننده خواهند بود. کتابی که پیش رو دارید بهترین فرصت برای آشنایی مرحلهبهمرحله با وجوه متنوع این دو تمدن است که امروزه نیز با عبور از دوران باستان، و با وجود تغییرات گستردهای که در شیوهی زندگی انسانها حاصل شده، همچنان بر آداب پیشین خود پایبند ماندهاند و بخشی از سنتهای دوران باستان را در زندگی و امور روزمرهی خود حفظ کردهاند. نشر چشمه این کتاب خواندنی را با برگردان تاکاموری به مرحلهی چاپ و انتشار رسانده است.مرگ نور
معرفی کتاب مرگ نور اثر طاهر بن جلون
ماتيلدا
در بخشی از کتاب ماتیلدا میخوانیم
زنگ تفریح، خانم هانى یکراست به دفتر خانم ترانچبول رفت. بهشدت هیجانزده بود! کمى پیشتر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا بهنظر او اینطور مىآمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آنقدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مىکرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمىشد. امّا در آن لحظه احساس مىکرد آماده است با هر خطرى روبهرو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیشتر مدیرهاى مدرسهها را با توجه به ویژگىهاى مثبتشان انتخاب مىکنند. آنها شرایط کودکان را درک مىکنند، بچهها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقهمندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آنکه یکى از این ویژگىها را داشته باشد! و خدا مىداند چهطور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همهى اینها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچههاى پهلوانانهاى داشت! این ماهیچههاى قوى در گردنِ کلفت، شانههاى بزرگ، مچِ دستهاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش بهخوبى دیده مىشد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مىافتاد، احساس مىکرد او مثل آب خوردن مىتواند میلههاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهرهاش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمىشد. چانهاى لجوج و سرسخت، دهانى بىرحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.کارآگاه کرگدن در باغوحش مرموز 6/ ماجرای شیواوای قلدر
برشی از متن کتاب
شی واوا گفت: بهره وری. کلمه ش اینه. همه مان گفتیم: بهره... چی چی؟ پیپو شی واوا با غرور تکرار کرد: به ره و ری. موهایش را که بالا زده بود، دوباره مرتب کرد. تمام حیوانات بخش جنوبی باغ وحش سردرگم و متعجب او را نگاه می کردند. یکی گفت: خب یعنی چی؟ شی واوا گفت: خیلی ساده ست. مثلاً تو! به پرث تنبل اشاره ای کرد. تو یه... یکی گفت: یه تنبـ... شی واوا پرید وسط حرفش و گفت: یه حیوون میمون شکل عجیب و غریب هستی. حالا بی خیال. هر چی هستی. اصل ماجرا اینجاست که چی کار بلدی بکنی؟ تنبل گفت: من؟... خب... بلدم بخوابم. شی واوا گفت: بخوابی؟ ای تنبل! باید کار درست و حسابی بکنی. کاری که باعث بشه سودی به باغ وحش برسه. همه مان دوباره پرسیدیم: سووووووود؟ شی واوا گفت: از درخت بیا پایین. این جارو رو بگیر و همه ی باغ وحش رو جارو بزن. می خوام یه ساعت دیگه همه جا از تمیزی برق بزنه ها. پرث تنبل مکثی کرد. موکاکالا رفت طرفش. همین که رفت طرفش و نگاه تندی به پرث انداخت، حیولان بیچاره از درخت آمد پایین. تند تند کف زمین را جارو کرد. شی واوا فریاد زد: تو! تو کرگدن پیر! معلوم است که جوابش را ندادم. اسم من کارآگاه کرگدن است... نه کرگدن پیر. او هم این را می دانست. گفت: دارم با تو حرف می زنم پیر مرد! با تو و اون پرنده ی احمقی که روی شونت نشسته. گوش هاتون سنگینه؟ طوطی پلیسه زد زیر خنده و گفت: ها ها ها ها! شنیدی کرگدن جون؟ گفت پرنده ی احمق! اگه با من این طوری حرف می زد ناراحت می شدم... حسابی ناراحت می شدم... وایسا ببینم!... من که نشستم رو شونه ی تو... اون حرف رو به من زدی. من احمقم؟ پیپو خیلی آرام آمد طرف ما. دیدم که کلید کوچولو را با روبانی به گردنش بسته و کلیده دارد تکان تکان می خورد. شی واوا گفت: مردم اصلاً دوست ندارن پول بدن و کرگدنی رو تماشا کنن که توی حوض گلش وامیسته یا می شینه. با خودم گفتم: آخ آخ آخ! حوض گِل عزیزم! چقدر دوست داشتم الان مشغول گل بازی بودم و پاهام رو کرده بودم توی گِل! شی واوا گفت: حیوون های آروم و سنگین و پیر اصلاً خوب نیستن. می خوام حسابی تکون بدین. تکون بخورین. تحرّک... کلمه ش همینه. بینسنتینا فیله از روی سادگی پرسید: ولی مگه کلمه هه بهره وری نبود؟ پیپو گفت: چیزه... بهره وری و تحرّک. این ها دو کلمه ان. حسابی کلافه شده بود، گفت: فکر کنم خیلی وقت ببره که دوباره این باغ وحش رو سرسامون بدم. همه مان دوباره پرسیدیم: سر و... چی چی؟محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.