دادا و سوررئالیسم
18,000 تومان
کتاب دادا و سوررئالیسم نوشته سی و ای بیگزبی ترجمه حسن افشار توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، مکاتب ادبی، فلسفه به چاپ رسیده است.
مجموعهی مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری که این کتاب یکی از آنهاست دربرگیرندهی حدود سی کتاب مستقل از هم است که از میان کتابهای مجموعهی The Critical Idiom برگزیده شدهاند. این کتابها به مقولههای گوناگونی میپردازند: برخی به نهضتها و جنبشها و مکتبهای ادبی، برخی به انواع ادبی و برخی به ویژگیهای سبکی و مانند اینها.
کتاب حاضر برای آشنایی با سوررئالیستها و دادائیستهاست، هدفهایی که داشتند و اعلام کردند، و آنچه بهواقع بدان دست یافتند. در این کتـاب پس از کاوشی در زمینههای اجتماعی و فرهنگی پیدایش این جنبشها، رویدادهای عمدهی تاریخ آنها دنبال میشود تا دیدگاهها و آرمانهای هنرمندانی که این نامهای نامعهود را بر خود نهادند آشکارتر شود، و معنایی را که این واژهها در گذر زمان کسب کردهاند روشن کند و تفاوت آن را با آنچه پیروان اصلی این مکتبها در سر داشتهاند نشان دهد.
معرفی مباحث کتاب دادا و سوررئالیسم
دادا
تعریفها اعلامیه ها بیانیه ها
شیوه ویروس دادا
جوهر دادا
سوررئالیسم (فراواقعگرایی)
تعریفها اعلامیه ها بیانیه ها
تولد، رشد، سیاست
خاستگاه، زیبایی شناسی، واژه نامه فارسی انگلیسی
فقط 2 عدد در انبار موجود است
دادا و سوررئالیسم
نویسنده | سی و ای بیگزبی |
مترجم | حسن افشار |
نوبت چاپ | سیزدهم |
تعداد صفحات | 112 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1402 |
شابک | 9789643052102 |
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
رهبران جهان باستان (7) هانیبال
خاورمیانه باستان
ملل 6 … ژاپن
موانع حضور زنان در حکومتها
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.