دارند در می‌زنند

8,000 تومان

داستان‌های این مجموعه بیش‌تر حول و حوش مسئله ازلی ابدی خیر و شر و تصمیم نهایی میان این دو خط است. جدا از فضای داستان‌ها که بعضی بومی هستند و بعضی شهری و آشنا، هسته اصلی داستان‌ها همین تصمیم است و البته جدال درونی برای شکستن مرزهایی که به درست یا غلط بر ما و رفتار ما حاکم‌اند. می‌توان گفت به نوعی شخصیت‌ها در کشاکش تصمیم و انتخاب به سر می‌برند و آنها که تصمیم می‌گیرند به هیچ وجه فارغ از دغدغه نمیشوند و این کشمکش روحی همچنان همراهشان هست.

سعی نویسنده بر این بوده که این اصل بدیهی را رعایت کند که تناسب با فضا و جوهره داستان، زبان در خوری نیز بیافریند. “دارند در می‌زنند” مجموعه‌ای است از تلاش‌ها و دغدغه‌های انسان‌هایی درگیر انتخاب، چه کرده و چه ناکرده! منیرالدین بیروتی متولد ١٣٤٩ با مجموعه داستان “تک خشت” جایزه بهترین مجموعه داستان اول سال ٨٣ بنیاد گلشیری را از آن خود کرد. او سال‌ها پیش داستان‌هایش را در مطبوعات منتشر می‌کرد. رمان “چهار درد” او برنده بهترین رمان سال ٨٥ بنیاد گلشیری شد.‏

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

دارند در می‌زنند

نویسنده
منیرالدین بیروتی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٣٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٦
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۳۸ گرم
شابک
9789643117047
توضیحات تکمیلی
وزن 0.138 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دارند در می‌زنند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فلسفۀ تراژدی

175,000 تومان
دست‌کم نقشه‌ای نسبتاً جامع از گفته‌های فلاسفه غرب از جمله افلاطون، ارسطو، فیلسوفان پس از ارسطو، هیوم، شلینگ، هولدرلین، هگل و ... درباره تراژدی به دست دهد، که از افلاطون شروع شود و تا ژیژک ادامه می‌یابد. فلاسفه عموماً بر این باورند بوده‌اند که سودمندی تراژدی برای آن‌که بر اندوه غلبه کند باید واقعاً پراهمیت باشد، آن‌قدر مهم که تراژدی را برترین شکل ادبیات کند و پرتکرارترین همه هنرها. تراژدی همواره مورد توجه فیلسوفان است و آن‌ها را به تفکر واداشته است. این کتاب بر آن است که نشان دهد در طول دوهزاروپانصد سال گذشته فیلسوفان در مورد تراژدی چه حرفی برای گفتن داشته‌اند. چه چیزی باعث می‌شود داستانی را تراژدی بدانیم؟ چرا علی‌رغم محتوای اندوهبار تراژدی ارزش والایی برای آن قائلیم؟ فلسفه تراژدی، نوشته جولیان یانگ و ترجمه حسن امیری‌آرا، منبعی مفید برای علاقه‌مندان و پژوهشگران حوزه فلسفه و همین‌طور حوزه‌هایی دیگر همچون ادبیات

جنگ و تسلیحات

25,000 تومان
جنگها خواه ناخواه جزئی اجتنابناپذیر از زندگی بشری است. از زمان پیدایش نخستین نوشته‌ها هزاران درگیری بزرگ و کوچک در جهان رخ داده است و تاریخ‌نویسان معتقدند که خیلی پیش از آن‌که بشر بتواند بنویسد، جنگ‌هایی در گرفته است. از این گذشته میلیون‌ها زن و مرد و کودک جانشان را در این درگیری‌ها از دست داده‌اند. در جنگ دوم جهانی بیش از ٤٥ میلیون نفر جان باختند و احتمالاً میلیون‌ها نفر هم در قرن‌های آینده کشته خواهند شد. دلایل مبادرت به جنگ بسیار متنوع است. تصفیه حساب‌های سیاسی و اجتماعی یا مجادلات دینی، همچنین سودای کشورگشایی و دستیابی به منابع و یا تسلط بر دیگران انگیزۀ بسیاری از جنگ و جدال‌ها بوده است. عداوت، ترس و انتقام را هم از دیگر دلایل بروز درگیری‌ها دانسته‌اند. همۀ این انگیزه‌ها کما بیش بی‌ملاحظه، خودخواهانه، سودجویانه و بر مبنای ارزش قائل نشدن برای احساسات بشری و تأثیرات آن‌ها بوده است. ویکتور دیویس هانسن بزرگ‌ترین پژوهشگر تاریخ نظامی آمریکا آن‌ها را فاقد احساس می‌خواند. او می‌گوید: تمام صفحات تاریخ آکنده از نمونۀ سرداران برجسته‌ای است که برای انگیزه‌های نادرستی، سربازانشان را به سوی پیروزی رهبری کرده‌اند. «جنگ و تسلیحات» یکی دیگر از کتاب‌های جدید مجموعه تاریخ جهان است که به رویدادهای مهم در تاریخ تسلیحات و جنگ پرداخته است.

خاطرات سرد

1,800 تومان
جنگ ویران می‌کند و تا دوردست‌ها را با گلوله و شیون و هجرت در می‌نوردد. فؤاد و نجوا از رانده‌شدگان عراقی روزگار صدام حسین هستند که در نیمه راه از مادر ایرانیشان جدا می‌مانند. فؤاد خسته از زندگی یکنواخت اروپا در حال خاطراتش است که رئیس جمهور عراق، بزرگ خانواده الرشید را به هتلی در بغداد دعوت می‌کند. روز بعد دو سرباز به خانه می‌آیند، آنها مأمور هستند تمام خانواده را نزدیک مرز ببرند و آنها را رها کنند. عبدالله فرار می‌کند و در زیرزمین مخفی می‌شود. مادر خانواده آنقدر در خود فرو رفته است که متوجه نیست اطرافش چه می‌گذرد.

این خانه پلاک ندارد

7,000 تومان
زن جوانی تصمیم می‌گیرد برای اینکه از هزینه‌های زندگی‌اش بکاهد برای یافتن همخانه در روزنامه یک آگهی چاپ کند. او آرزوهای بزرگی در سر دارد و بالاخره همخانه خود را پیدا می‌کند و همراه او در خانه‌ای مرموز مستقر می‌شوند. در اولین روز زندگی در این خانه آنها هشدارها و نشانه‌هایی می‌بینند که همه علایمی است برای نجات از خطری که در کمین آنهاست. ماجراها و اتفاق‌هایی که رخ می‌دهد همه حکایت از آن دارد که نشان دهد به راستی چرا این خانه پلاک ندارد؟ کتاب این خانه پلاک ندارد در تلاش است با نزدیک شدن به لایه‌های پنهان روانشناختی شخصیت مرموز داستان «احمد» نشان دهد چگونه یک فرد سودای قتل دیگری را در سر می‌پروراند. «برای زندگی در این خانه، به همخانه نیاز داریم. به کسی که پشت پلک‌هاش دلواپسی نباشد وقتی درهای تودرتو و دیوارهای بلند را می‌بیند. همخانه‌ای که درهای پنهان خانه را کشف کند و اشباح اتاق‌های نمور را به حال خود بگذارد.» فرزانه کرم پور و لادن نیکنام پیش از این رمان «علائم حیاتی یک زن» را در سال ١٣٨٩ با یکدیگر و بطور مشترک نوشتند و حالا  این دومین رمان مشترک است که نوشته‌اند. «مورچه در ماه» و «حفره‌ای در آینه‌ای» داستان‌هایی است که از لادن نیکنام منتشر شده و «حوا در خیابان»، «نقطه گریز» و ... دیگر آثار فرزانه کرم پور هستند.

اپرای مردان سبیل استالینی

9,500 تومان
اپرای مردان سبیل استالینی رمانی اجتماعی ـ‌ سیاسی است با محوریت کودتای ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢. این رمان در سه فصل و با سه نگاه نسبت این حادثه بزرگ و تأثیرگذار تاریخ معاصر نوشته شده است و جانمایه زندگی از سطرهای غبارگرفته خاطرات و نقل‌ها و اسناد سربرآورده و دوان‌دوان چهره انسان‌های مرحله گذار ایرانی را ترسیم نموده. رمان از سور و سات عروسی توران شاهی شروع می‌شود و با مواجهه او و نامزدش، آبنوس با حوادث قبل و بعد کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ همراه می‌شود و... و در نهایت کشمش‌ها و دغدغه‌های زندگی اصغر خالدار همراه می‌شود تا دو ریل موازی، قطارهای زندگی این دو شخصیت را به مقصد نهایی ببرد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «سال تحصیلی دیگر نرفته‌ام سنگر. می‌خواستم خودم را منتقل کنم تهران تا بیشتر پیش آبنوس باشم. وزارتخانه هم بهم ریخته است. امروز می‌گویند؛ باشد، فردا می‌گویند؛ برو شمیرانات، پس‌فردا هم باز می‌گویند؛ توی شاه‌پسند سنگسر نیروی جایگزین نداریم، باید برگردید سنگسر. ظهر نشده، به خانه مادر تلفن می‌زنند که فردا صبح وزارتخانه باشم تا محل خدمت جدید را معرفی کنند. به سرم زده، درس و مدرسه را ول کنم و به خانه و زندگی‌ام برسم. آبنوس هم کسی را می‌خواهد که کنارش باشد. از دیشب، میهمان آمدند خانه‌مان. سه نفر بودند. آبنوس طوری از من بابت میهمانی‌های رسیده عذرخواهی می‌کرد که از خودم خجالت کشیدم. میهمان‌ها که آمدند، آبنوس مثل همیشه لگن آب را برد جلوی پایشان گذاشت و ازشان اجازه خواست پایشان را بشوید. آن یکی‌شان که چهار شانه و پُر قد و هیکل‌تر از بقیه بود و بهش می‌خورد نظامی باشد و امروز بهم گفت اسمش روزبه خسروانی است، دست آبنوس را گرفت و گفت: «ما همه تلاشمون اینه کسی پای دیگه رو نشوره!» آبنوس خندید و گفت: «یه رسمه! پدر مرحومم واسه مهموناش می‌کرد!» خسروانی خندید و گفت: «پس بیا رسمو بشکن، من پای تو رو بشورم!»

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.