داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه

245,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:3

به اندی و تری در خانه‌درختیِ 104 طبقه‌ی پر از خنده و خل‌وچل‌بازی‌شان بپیوندید! می‌توانید یخچال پرت کنید، با یک دستگاهِ ویژه پول بسازید (اگر هم دلتان خواست عسل، چون عسل هم درست می‌کند)، از راه‌پله‌ی تمام‌نشونده بالا بروید،‌ جنگِ کلوچه‌ای راه بیاندازید، توی بانک آروغ، آروغ ذخیره کنید، در طبقه‌ی پیچ‌واپیچ حسابی پیچ بخورید یا توی دشتِ زیبا و آفتابیِ پر از گل، پروانه و پرنده‌های آبی، نفسی تازه بگیرید!

خب، معطل چی هستید؟ بپرید بالا!

اما داستان این جلد از آنجا شروع می‌شود که اندی دندان‌درد وحشتناکی دارد و طبق معمول باید همان روز کتابشان را تحویل آقای غول‌دماغ بدهند. اما اندی با این دندان‌درد مغزش اصلا کار نمی‌کند. باید راهی پیدا کنند مثلا یک جوک‌نویس ۲۰۰۰ بخرند که خیلی هم ارزان نیست.

موجود در انبار

توضیحات

داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه

نویسنده
 اندی گریفیتس
مترجم
آنیتا یارمحمدی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 364
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040741
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تارک دنیا موردنیاز است

140,000 تومان
میک جکسون در سال 1960 در انگلستان متولد شد. از سال 1995 به صورت تمام‌وقت به کار نویسندگی مشغول است. بیشتر او را با رمان «مرد زیرزمینی» می‌شناسند که در سال 1997 منتشر شد. این کتاب در همان سال نامزد دو جایزه ادبی مهم، یعنی ویت‌برد و بوکر شد. در این یادداشت اما به دیگر کتاب این نویسنده یعنی «تارک دنیا مورد نیاز است» می‌پردازیم. این مجموعه داستان کوتاه با ترجمهِ «گلاره اسدآملی» توسط «نشر چشمه» در 158 صفحه منتشر شد. کتاب علاوه بر داستان‌های میک جکسون همراه شده با تصویرگری‌های «دیوید رابرت»، طراحی بریتانیایی که با حضور خود ابعادی دیگر را به این کتاب بخشیده است.  
فانتری در بستر واقعیت
در ابتدای کتاب با خواهرانی روبرو می‌شوید که مردهای بسیاری به خانه‌ی آن‌ها دعوت می‌شوند. تنها تفاوت این است که همگی مرده‌اند و جنازه‌ی آن‌ها در خانه حاضر است! یا در داستانی دیگر پسربچه‌ای در مدرسه به خواب می‌رود و تا سال‌ها بیدار نمی‌شود! یا کودکی دیگر با روشی باستانی تمام پروانه‌های یک کلکسیون در موزه را زنده می‌کند! و… تمامی داستان‌های این مجموعه دارای المان‌های فانتزی و عجیبی است که همراه شده با فضایی آیرونیک. این اتمسفر مخاطب را در ابتدا غافلگیر می‌کند. اما چنین مسئله‌ای برای شخصیت‌های داخل داستان نه تنها وجود ندارد، بلکه در بیشتر اوقات فضای فانتزی آثار بسیار طبیعی جلوه می‌کند. به طوری که انگار جهانِ متن از ابتدا به همین شکل بوده است. به بیان دیگر فضای داستان‌های این کتاب آمیزه و تلفیقی‌ست از واقعیت و فانتزی. جایی که مرز مشخصی وجود ندارد. قوانین مخصوص به خود را داراست و در بستری اتفاق می‌افتد که همه‌چیز غیر عادی به نظر می‌رسد اما همه چیز طبیعی است! حضور عناصر فانتزی یکی از پارامترهای مهم داستان‌های گوتیک در ادبیات است که بدون شک این مجموعه داستان را می‌توان جزو همین نوع از قصه‌نویسی دانست.  
ترسی رازآلود، لابلای خطوط
ادبیات گوتیک را به صورت کلی می‌توان ترکیبی از عشق و وحشت دانست. ژانری که در اواخر قرن 18 در انگلستان پدید آمد. این نوع ادبی بیشتر متاثر از معماری‌های رازآلود همان‌دوره است و المان‌های آن تناسب زیادی با این سبک معماری دارند. «ده داستان تاسف‌بار» میک جکسون را می‌توان جزو همین ژانر ادبی دانست. از مولفه‌های این ژانر که به وضوح در کتاب جکسون حضور دارد، می‌توان به وجود جوی دلهره‌آور در تمامی داستان‌های کتاب اشاره کرد. یا مثل بیشتر داستان‌های گوتیک، زنان و مردانی را میّ‌بینیم که منزوی‌اند و افسرده، اما برخلاف روند حاکم، به شکلی هولناک خشونتی را موکد می‌کنند که خواننده را در بهت فرو می‌برد. در داستانی دیگر مولف با پررنگ کردن عناصر جادویی در پیرنگ داستان، جنبه‌ای رمزآلود به اثر می‌دهد. مولفه‌های ماورالطبیعه طوری در دل داستان‌ها قرار گرفته که هنگام خواندن کلمات، منطق داستانی، شما را دربرمی‌گیرد و اجازه‌ی خروج نمی‌دهد. همواره باید به این نکته توجه داشته باشیم که نویسنده تمامی المان‌های این ژانر را به شکلی مدرن به کار برده. و در کنار وفاداری به این نوع ادبی، فراروی‌های خود را نیز داشته است و این هماهنگی با زمانه، باعث لذت بیشتر خواننده می‌شود.   شخصیت‌هایی دور اما نزدیک از سبک طرح‌های همراه این مجموعه‌داستان واضح است که شخصیت‌پردازی کتاب، همانند اتمسفر غالب بر داستان‌ها بیگانه بنظر می‌رسد. از پیرمردی که برای قایق‌سواری پس از بازنشستگی‌اش سبب سیل در شهر می‌شود، تا دختربچه‌ای که پس از فوت پدربزرگش استخوان جمع می‌کند یا کودکی دیگر که از خانه فرار می‌کند و تصمیم می‌گیرد که در جنگل به زندگی خود ادامه دهد. وجه برجسته‌ی این شخصیت‌ها تنهاییشان است. تمامی افراد کتاب در انزوایی غوطه‌ور هستند که می‌توان گفت بازنمایی شرایط حاکم بر زندگی فعلی بیشتر انسان‌هاست. این وجه مشترک برخلاف رفتارهای نامتعارفی که کرکترها از خود نشان می‌دهند، سبب می‌شود مخاطب بتواند با آن‌ها احساس نزدیکی کند و خودش را در آن‌ها بیابد. از طرفی سبک شخصیت‌پردازی میک جکسون در کتاب به گونه‌ای‌ست که توضیح زیادی درباره‌ی کرکترها داده نمی‌شود و خواننده بیشتر به یک شناخت کلی درباره افراد دست پیدا می‌کند. چنین نکته‌ای سبب می‌شود که مخاطب بتواند شخصیت‌ها را با تخیل خود ادامه و گسترش دهد؛ که باعث جذاب‌تر شدن شخصیت‌ها و کلیت داستان می‌شود. از طرفی طنز تلخی که در بیشتر لحظات کتاب و رفتار شخصیت‌ها مشهود است، نشان می‌دهد که حضور صفت «تاسف‌بار» در عنوان مجموعه، انتخابی هوشمندانه باشد. در انتها باید گفت ما با نویسنده‌ای روبرو هستیم که نامزد یکی از جوایز مهم ادبی، بوکر، بوده است، مدرس دوره‌های نویسندگی خلاقانه در دانشگاه است، و برخوردی جدی و بدور از کلیشه با ادبیات دارد. خواندن آثار چنین نویسنده‌ای را برای دوستداران ادبیات که چیزی بیشتر از داستان‌های معمولی می‌خواهند و علاقه‌مند به ژانرهای فانتزی و ترسناک هستند، پیشنهاد می‌کنم.

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل 2/ سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون

105,000 تومان

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل ۲ | سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل ۲ | سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. خل گفت: «اوه اوه! نگاه کن چل. چه رنجی اومد پیش ما. یه رنج خیلی گنده اومد. می‌بینی چه چشم‌هامون رو می‌سوزونه؟»چل سرفه کرد. شبیه وقت‌هایی که ماهی را با تیغ خورده بود و گفت: «آره خل. آره. توی گلومون هم رنج سوزشی اومده. می‌بینی دیگه هیچی و هیچی هوا نیست. فقط رنج سوزشی هست اینجا توی این ابر.»و آن‌وقت همان‌طور که روی یک پا ایستاده بودند، چشم‌هایشان را بستند و سرفه کردند. دیگر هیچ کلمه‌ای نمی‌توانستند بگویند. همان‌طور روی یک پا شبیه لک‌لک ایستاده بودند و رنج می‌کشیدند. خل قاتی سرفه‌هایش یک چیزی گفت …
یک کتاب بود که دو تا پسر دوقلو و مامانشان تویش زندگی می‌کردند. مامانشان اسمش تاریک بود. دوقلوها هم اسم‌هایشان خیلی شبیه هم. اسم یکی از قل‌ها بود خل، اسم آن یکی قل بود چل. این‌جوری بود که دوقلو شده بودند.
خل و چل عاشق جنگولک‌بازی بودند، عاشق اختراع چیزهای به‌دردنخور، عاشق پرت‌وپلاگفتن، جفنگ بافتن، عاشق خرابکاری، عاشق خیال‌بافی. از اینکه آدم شده بودند هم دل خوشی نداشتند. اگر عنکبوت بودند، می‌توانستند تار بتنند. اگر مگس بودند، ویزویز پرواز می‌کردند. اگر صندلی بودند، کسی بود که رویشان بنشیند و اگر کتاب بودند، یکی آن‌ها را دست می‌گرفت و می‌خواند. راستی‌راستی آدم به چه درد می‌خورد؟ شاید اگر این کتاب‌ها را بخوانی، از لابه‌لای صفحه‌ها بفهمی آدم‌بودن به چه درد می‌خورد. آیا چیز مهمی است یا نه؟ به قول خل و چل: «آدم هم نشدیم، خیال ببافیم!!!»
سفارش:0
باقی مانده:1

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

شلتاق

34,000 تومان
 

شعری از کتاب شلتاق

بعد از تو این مسافر بی‌مقصد از جای خود نخورده تکان حتا در آینه به صورت برعکسش عکس تو را نداده نشان حتا بعد از تو درد مزمن مرموزی مانند درد کهنهٔ یک سرپر بی‌وقفه تیر می‌کشد از قلبش اما نمی‌شود نگران حتا ذهنی که تا همین دو سه ماه قبل در حیرت حقیقت هستی بود در بند واقعیت محتومش وقعی نمی‌نهد به جهان حتا او که قرار بود فلک را نیز با دست روی خاک فرود آرد کز کرده کنج خانه‌ای و اکنون دستش نمی‌رسد به دهان حتا او که قرار بود رجزخوان فتح هزارخوان جهان باشد عمری دریده است گلویش را اما نگشته مرثیه خوان حتا او که برای سبز شدن در باغ امیدوار باغ بهاری بود از ریشه خشک گشته و دیگر نیست در انتظار باد خزان حتا بعد از تو مرد خانهٔ متروکت پوسیده است مثل خود خانه اما نکرده است عیان حتا اما نکرده است بیان حتا
سفارش:2
باقی مانده:1

خط فاصله

6,000 تومان
روی میز یک کارد بود. همان که مادرم با آن گوشت تکه می‌کرد. بعد پدرم چرخید و تقریبا به نجوا رو به مادرم گفت: «قاچم کن.» مادرم گریه می‌کرد و پدر با اندوهی غیرقابل وصف از او می‌خواست قاچش کند؛ آن هم به دو قسمت مساوی. بعد نظرش عوض شد و گفت: «نه، چهار تیکه‌م کن.» نمی‌دانم آن دو تکه‌ی اضافی سهم که بود. بعد گفت: «فقط خواهشی از تو دارم و اینه که پوستم رو نکنی، چون فکر می‌کنم باید خیلی دردناک باشه.لطف کن تا زرد نشدم، تا نگندیدم، نصفم کن.» - از متن کتاب -

سقوط فرشتگان

98,000 تومان

معرفی کتاب سقوط فرشتگان

گشت‌وگذار در تعلیقی هنرمندانه میان سنت و مدرنیته که با خواندن کتاب سقوط فرشتگان اثر تریسی شوالیه آن را تجربه خواهید کرد... نویسنده در این کتاب ماجرای دو خانواده‌ی انگلیسی را روایت می‌کند که در دوران مرگ ملکه ویکتوریا روزگار می‌گذرانند. آن‌ها به‌خوبی دو نماد برای جامعه‌ی سنتی و مدرن انگستان قرن بیستم هستند. این کتاب در زمره‌ی پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز قرار دارد.

درباره‌ی کتاب سقوط فرشتگان

انگلستان در گذار از جامعه سنتی به مدرن، در سال‌های ابتدایی قرن بیستم، دوران عجیب و پرچالشی را از سر می‌گذراند. دورانی که با مرگ ملکه ویکتوریا آغاز می‌شود و می‌توان تکه‌پاره‌هایی پراکنده از مدرنیته را در زندگی آدمیان آن دوره مشاهده کرد. تریسی شوالیه (Tracy Chevalier) در کتاب سقوط فرشتگان (Falling Angels) تصویری روشن، هنرمندانه و واضح از آن دوران ترسیم می‌کند و به‌خوبی این بخش از تاریخ انگلستان را پیش چشمتان به تصویر می‌کشد. قصه با تقابل دو خانواده شروع می‌شود. خانواده‌ی اول، متشکل از زنی اهل مطالعه و متجدد به‌نام کیتی کوهلمن و مردی ثروتمند به‌نام ریچارد است. زن و مردی که ازدواج آن‌ها نشأت‌گرفته از عشق بوده، اما حالا، پس از گذشت مدت‌ها از زندگی مشترکشان و درحالی‌که به‌تازگی صاحب فرزند شده‌اند، کیتی هیچ تعلق خاطری را نسبت به همسرش احساس نمی‌کند. او که در میان خانواده‌ی شوهرش با حس عدم تعلق‌خاطر و غریبگی درگیر شده، در انتظار تغییر و تحوّلی در زندگی‌اش است. تا اینکه روزی در قبرستان، با خانواده‌ی واترهاوس آشنا می‌شود. واترهاوس‌ها خانواده‌ی دیگری هستند که در کتاب سقوط فرشتگان به قلبم تریسی شوالیه و با وسواس و جزئیات خلق شده‌اند. نویسنده داستان خود را از زبان چندین راوی بیان می‌کند و سیر داستانی‌اش را پیش می‌راند. با خواندن این رمان جذاب، می‌توانید تقابل میان سنت و مدرنیته را در فرهنگ انگلستان درک کنید؛ تقابلی که با مرگ ملکه ویکتوریا و بازخوردهای متفاوت اجتماعی در میان مردم آن دوران اتفاق می‌افتد و رخدادهای گوناگونی را به‌وجود می‌آورد. کتاب سقوط فرشتگان با ترجمه‌ی روان نینا فراهانی و به‌ همت نشر چشمه روانه‌ی بازار چاپ و نشر شده است که همه‌ی علاقه‌مندان به داستان و رمان‌های تاریخی و اجتماعی از خواندن آن لذت خواهند برد.