داسی دایناسی 6/ موهای جنگلی

70,000 تومان

کتاب موهای جنگلی

کتاب داسی دایناسی 6 موهای جنگلی، داستان داسی کوچولو است که به یک مهمانی دعوت شده است. پدرش از او می‌خواهد خودش را مرتب کند و با او به سلمونی برود.

داسی کوچولو چون حوصله ی رفتن به سلمانی را ندارد تصمیم می‌گیرد خودش این کار را انجام دهد.

با مطالعه این کتاب کودکانه فرزندان شما متوجه می‌شوند که هر کاری از دست شان بر نمی آید و ممکن است برای آنان خطرآفرین باشد و باید در خیلی از موارد به والدین خود اعتماد کنند.

کودکان متوجه می شوند که هرکس مهارت یک کاری را دارد و می توانیم از آنها کمک بگیریم.

کودکان دوست دارند تجربه کنند و می خواهند مستقل باشند. پس ممکن است دست به هر کاری بزنند. مثل داسی کوچلو دست به قیچی بشوند و موهایشان را کوتاه کنند. رفتار ما به عنوان والدین بسیار مهم است و باید صبورانه در کنار آنان باشیم و دنیا را از چشم آنان ببینیم.

کتاب داسی دایناسی 6 موهای جنگلی دارای تصاویری بسیار شاد با هدف ایجاد پیام های تاثیرگذار و با تصویر کشیدن حالات و احساسات متفاوت تاثیر خود را به گونه ای ملموس بر کودکان می گذارد.

این کتاب در رده کتاب های 3 تا 5 سال و کتاب های 5 تا 7 سال و کتاب های 7 تا 9 سال قرار می گیرد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

داسی دایناسی 6/ موهای جنگلی

نویسنده
ناصر کشاورز
مترجم
نوبت چاپ
تعداد صفحات 28
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222042578
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “داسی دایناسی 6/ موهای جنگلی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شلتاق

34,000 تومان
 

شعری از کتاب شلتاق

بعد از تو این مسافر بی‌مقصد از جای خود نخورده تکان حتا در آینه به صورت برعکسش عکس تو را نداده نشان حتا بعد از تو درد مزمن مرموزی مانند درد کهنهٔ یک سرپر بی‌وقفه تیر می‌کشد از قلبش اما نمی‌شود نگران حتا ذهنی که تا همین دو سه ماه قبل در حیرت حقیقت هستی بود در بند واقعیت محتومش وقعی نمی‌نهد به جهان حتا او که قرار بود فلک را نیز با دست روی خاک فرود آرد کز کرده کنج خانه‌ای و اکنون دستش نمی‌رسد به دهان حتا او که قرار بود رجزخوان فتح هزارخوان جهان باشد عمری دریده است گلویش را اما نگشته مرثیه خوان حتا او که برای سبز شدن در باغ امیدوار باغ بهاری بود از ریشه خشک گشته و دیگر نیست در انتظار باد خزان حتا بعد از تو مرد خانهٔ متروکت پوسیده است مثل خود خانه اما نکرده است عیان حتا اما نکرده است بیان حتا
سفارش:2
باقی مانده:1

رومن به روايت پولانسکي

650,000 تومان

معرفی کتاب رومن به روایت پولانسکی

زندگی‌نامه‌ای خودنوشت به قلم هنرمند تکرارناپذیر عرصه‌ی سینما! رومن پولانسکی، برنده‌ی جایزه‌ی اسکار، در کنار شماست تا به اتفاق یکدیگر، در کتاب رومن به روایت پولانسکی، لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش را به نظاره بنشینید. زندگی شخصی و حرفه‌ای این کارگردان و بازیگر برجسته در اثر حاضر مورد موشکافی و تحلیل قرار می‌گیرد. در حقیقت، خاطرات نویسنده از سال‌ها زندگی پرتلاطم، و به زعم بسیاری از منتقدان یا طرفداران او، غیرعادی و نامعمولش، در کتاب حاضر برایتان بازگو می‌شود.

درباره‌ی کتاب رومن به روایت پولانسکی

با وجود جذابیت‌های هنرهای نمایشی، گویا سر درآوردن از زندگی شخصی اهالی سینما، بیش از خود فیلم‌ها برای مخاطبان جذابیت دارد. کافی‌ست سری به شبکه‌های مجازی، تیتر خبرهای روزنامه‌ها یا اخبار هنرمندان بزنیم تا ببینیم جویا شدن از رازهای نهفته‌ی بازیگران یا کارگردان‌ها تا چه حد برای مخاطبان وسوسه‌برانگیز است. در‌این‌بین‌، زندگی‌نامه‌‌هایی که به دست خود هنرپیشگان یا کارگردان‌ها نگاشته می‌شود، هرچند پدیده‌ی رایجی نیست، اما غنیمت بزرگی به حساب می‌آید. باید بپذیریم که تمامی هنرمندان حوزه‌ی سینما و تلویزیون به یک اندازه مورد توجه بینندگان و طرفداران هنرهای نمایشی نیستند. برخی به سبب محبوبیت، شهرت و یا زندگی عجیبشان بیش از سایرین زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار می‌گیرند یا به موضوع داغ مکالمات مردم بدل می‌شود. رومن پولانسکی (Roman Polanski) که از برترین‌های فیلم‌سازی به شمار می‌رود، کسی است که محبوبیت، شهرت و سرگذشت عجیب‌و‌غریب را یک‌جا تجربه کرده و اکنون اینجاست تا در کتاب رومن به روایت پولانسکی (Roman)، در کمال صداقت، جریان پرفرازوفرود زندگی‌اش را با شما به اشتراک بگذارد. مرز باریک خیال و واقعیت همان نقطه‌ای است که نویسنده باور دارد سراسر زندگی‌اش را بر فراز آن گذرانده و البته آثار فاخر هنری‌اش را نیز در چنین فضایی خلق کرده. از جنگ‌ جهانی تا کوچکترین خاطراتی که رومن در شهر کراکوف لهستان پشت سر گذاشته، در هاله‌ای از همین خیال و واقعیت سپری شده‌اند. کتاب رومن به روایت پولانسکی، علاوه‌بر اینکه در دسته‌ی زندگینامه‌ها و کتاب خاطرات خودنوشت قرار می‌گیرد، نوعی کتاب تاریخی نیز به شمار می‌رود. برای آشنایی با واقعیت‌های جنگ یا جریان‌های سیاسی، چه کسی بهتر از یک هنرمند دقیق، جزئی‌نگر و مبتکر که لحظه‌لحظه در کنارتان باشد و شما را به سفری ملموس و قابل‌درک در گذشته‌های دور ببرد؟! در خلال همین سفر است که به نخستین جرقه‌های فیلم‌سازی در ذهن رومن پولانسکی پی می‌برید و دنیایی را خواهید شناخت که او را به نمایش حقایق بر پرده‌ی دلفریب سینما سوق داد. زندگی پولانسکی همیشه با حواشی و اخبار ضدونقیضی همراه بوده. همچنین موضوع قضاوت‌های بسیاری قرار گرفته که چه توسط مقامات رسمی و قضایی و چه در اذهان عمومی، به حق یا ناحق علیه او انجام شده. برای اینکه به مقاصد درونی، اندیشه‌های او یا حتی ماجراهای اصلی خیلی از اتفاقات زندگی‌اش پی ببریم، می‌توانیم با راوی کتاب رومن به روایت پولانسکی همراه شویم. نویسنده درمورد نیش گزنده‌ی اتهاماتی که عوام یا رسانه‌ها روا داشته‌اند، کاملاً آگاه بوده و درصدد است چهره‌ی واقعی خود را به ما بنمایاند. چهره‌ای که نه او را اَبَر انسانی دست‌نیافتنی و نه فردی منفور و قهرمانی شکست‌خورده نشان دهد. کارگردان مشهور، این‌بار روبه‌روی دوربین خود نشسته تا نه از جهان شخصیت‌های خیالی، بلکه از سرگذشت پرتلاطم خود برایمان بگوید. داستانی تماماً واقعی، پیچیده‌شده در لایه‌های مه‌آلود اوهام و خیال. جالب است بدانید اثر حاضر، تحت عنوان مجموعه کتاب‌های مطالعات سینمایی به دوست‌داران هنر هفتم ارائه شده است. آزاده اخلاقی با نثر روان خود در برگردان این کتاب، به خوانش هرچه آسان‌تر آن کمک کرده. این اثر به‌یادماندنی را انتشارات چشمه به مشتاقان هنر و آثار زندگینامه‌ای عرضه نموده.
سفارش:0
باقی مانده:1

مردگان جزيره موريس

12,000 تومان
در بخشی از کتاب مردگان جزیره‌ی موریس می‌خوانید: رضا پشت به مرد چماق‌ به‌ دست می‌رفت و هراسان به درها و نیم‌دری‌های بسته و دیوارهای گلی نگاه می‌کرد و منتظر بود تا مرگ از درها و نیم‌دری‌ها بیرون بزند و راه بر او ببندد. بوی مردار نفسش را بند می‌آورد. در بوی مردار، میان کوچه‌ی دایی ابوالقاسم بیگ ایستاد. نگاه دختر و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار آمد جلو چشمانش. نگاه دختر انگار شماتتش می‌کرد که هنوز زنده است و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار می‌گفت: «می‌ترسم.» از تنهایی‌اش میان کوچه هراسی به دلش افتاد. دوروبرش را نگاه کرد و تند‌تر قدم برداشت و گفت: «اگر دایی‌ ابوالقاسم بیگ زنده نباشد؟» تصور مرگ دایی ابوالقاسم بیگ، نگاه عجیب دختر، جسد احمدخان، یاور اصغربیگ، ارابه‌ی مردگان و چهره‌ی هراسان مختار را جلو چشمانش آورد. بغض گلویش را گرفت. گفت: «دایی!» پشت در چوبی ترک‌ خورده‌ی خانه‌ی دایی‌ ابوالقاسم‌بیگ ایستاد. کوبه‌ی زنگ‌ زده‌ی در را میان پنجه‌ها گرفت و چند‌ بار به در کوبید. چند لحظه‌ی بعد صدای دایی‌ ابوالقاسم بیگ را شنید: «آمدم!» با ‌خوشحالی گفت: «دایی!» در باز شد و ابوالقاسم بیگ رضا را در آغوش گرفت. رضا گفت: «دایی‌... همه جا مرده و بوی مردار است.» ابوالقاسم بیگ در را بست و گفت: «الحمدالله که سالمی. نگران بودم مبادا مریض باشی... خواهرم تو را سپرده به من... من فقط همین یک خواهر را دارم. لباس بپوشم، برویم پیش میرپنج کاظم خان.»

در بند کردن رنگين کمان

125,000 تومان
انتشارات چشمه منتشر کرد: دوستت می‌دارم اما نمی‌تونی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست همچنان که دریاچه و ابر نتوانستند و بند آب نتوانست پس مرا دوست بدار آن‌چنان که هستم و در به بند کشیدن روح و نگاه من مکوش! و مرا بپذیر بر آنچنان که هستم بدان سان که دریا می‌پذیرد همه نهرها را که همواره به سوی او خیزانند و در دل او ریزانند مرا بپذیر به سان آبشارها، بندآبها، دریاچه‌ها و بدان که چگونه راهم را به سوی پذیرش بی‌نهایت می‌یابم.

پرندگان می‌روند در پرو بمیرند

185,000 تومان
رومن کاتسف با نام مستعار رومن گاری، در سال ۱۹۱۴ در مسکو متولد شد. او را مادری بزرگ کرد که امید بسیاری به پسرش بسته بود، چنان‌چه نویسنده در وعده ی سپیده دم به تفصیل درباره‌اش سخن گفته است. فقیر، کمی قزاق، کمی تارتار با نژاد جهود، در چهارده سالگی پا به فرانسه گذاشت و با مادرش مقیمِ نیس شد. بعد از پایان تحصیلاتش در رشته‌ی حقوق، به خدمتِ نیروی هوایی درآمد و در سال ۱۹۴۰ به ژنرال دوگل پیوست. رمان اولش، تربیت اروپایی در سال ۱۹۴۵ با موفقیت بسیار روبه رو شد و نویدِ نویسنده‌ای را داد با سبکی شاعرانه و در عین‌حال پر فراز و نشیب. همان سال پا به وزارت امور‌خارجه‌ی فرانسه گذاشت و به لطف ورود به عرصه‌ی سیاست، در شهرهایی چون صوفیا، لاپاس، نیویورک و لوس‌آنجلس زندگی کرد. در ۱۹۴۸ رخت‌کن بزرگ را نوشت و در ۱۹۵۶ جایزه‌ی گنکور فرانسه به خاطر نوشتن ریشه‌های آسمان به او تعلق گرفت. او در مجموعه داستان «پرندگان می‌روند در پرو بمیرند» شانزده داستان کوتاه گردآوری کرده که یازده داستان به فارسی برگردانده شده. نخستین داستان این مجموعه «پرندگان می‌روند در پرو بمیرند» درباره‌ی مرد تنهایی است که در ساحلی قهوه‌خانه دارد؛ ساحلی که مرغان دریایی آن‌جا را برای مردن انتخاب می‌کنند. در بخشی از این مجموعه داستان می‌خوانیم: «رفت بیرون توی ایوان تا دوباره بر تنهایی‌اش مسلط شود؛ تل‌ماسه‌ها، اقیانوس، هزاران پرنده‌ی مرده لابه‌لای شن‌ها، کرجی، زنگارِ یک تور ماهی‌گیری و گاه چند نشانه‌ی تازه: اسکلتِ نهنگِ به گِل نشسته، ردّ پاها، ردیفِ قایق‌های ماهی‌گیری در دوردست، آن‌جا که سفیدی جزیره‌های گوانو با آسمان گلاویز می‌شد.»
سفارش:0
باقی مانده:1

گرمازده

8,500 تومان

در بخشی از کتاب گرمازده می‌خوانیم

نزدیک دو نیمه‌شب بود که تلفن به صدا درآمد. گوشی را برداشتم و با صدایی که تلاش می‌کردم خواب‌آلود به‌نظر نیاید سلام کردم. از توی گوشی صدایی نمی‌آمد. چند لحظه بعد، در فاصله‌ی قورت دادن آب دهانم، صدایی مثل موج‌های کم‌رمق دریا، که از دور به گوش برسد، می‌شنیدم که با قطع‌و‌وصل شدن یک دستگاه دیجیتال خودکار درمی‌آمیخت و مرا مطمئن می‌کرد برای منتقل شدن صدایم باید بیشتر صبور باشم. «الو؟! الو! صدای منو می‌شنوی؟» مادرم پشت تلفن بود. هنوز عادت نکرده بود برای رسیدن صدایش منتظر بماند، با وجود این‌که چند‌بار برایش توضیح داده بودم که صدای او از میان نوارهای کابل زمینی تلفن باید به ماهواره‌ای که در هوا پرسه می‌زند برسد و از آن‌جا به ماهواره‌ی دیگری که هزاران کیلومتر دورتر در آسمان شهر خودمان سرگردان است مخابره شود و از آن‌جا دوباره بیاید روی زمین و در این مرحله صدایش بار دیگر باید از امواج دیجیتالی به پیامی مغناطیسی تبدیل شود، وارد جعبه‌ی تقسیم عظیمی بشود که تلفن‌های دریافتی را تفکیک می‌کند و صداها را هُل می‌دهد توی سیم‌های نازک و تازه از این‌جا به بعد است که انگار صدایش از شهر خودمان به گوش پسرش می‌رسد، انگار که فاصله همان دو خیابان بی‌مقدار همیشگی است. وقتی باید منتظر می‌ماند من جوابش را بدهم سؤال بعدی را می‌پرسید و مضطرب می‌شد که صدایش به گوش ما نمی‌رسد. به هر ترتیب پاسخش را دادم و از این‌که او در این نیمه‌شب بارانی و دم‌کرده به چیزی که بارها به او آموزش داده بودم اهمیت نمی‌داد ناراحت نبودم.