دانشجویان کوچک جلد 15، اختر فیزیک(دو زبانه)

40,000 تومان

آیا می توان مسائل پیچیده را برای کودک گفت؟ آیا کودک توان درک علوم پیچیده را دارد؟مثلاً آیا کودک می تواند از علم “اختر فیزیک” سر در بیاورد؟تمام سؤال های بالا را می توان این گونه پاسخ داد: بله. کودک می تواند مسائل پیچیده را درک کند و بیاموزد به شرط اینکه به شیوه ای “ساده و قابل درک و متناسب با سنش” آموزش ببیند.کتاب “اختر فیزیک” پانزدهمین جلد کتاب از مجموعه ی 19 جلدی “دانشجویان کوچک” با همین هدف تلاش کرده است این علم را به بیانی ساده همراه تصویر به کودک بیاموزد و در ذهنش جرقه ای ایجاد کند؛ جرقه ای که می تواند در آینده او را به نابغه ای درخشان بدل کند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
دانشجویان کوچک جلد 15
نویسنده
کریس فری
مترجم
محمدحسام برجیسیان
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 24
نوع جلد شومیز
قطع خشتی (16*16)
سال انتشار 1402
سال چاپ اول 1402
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786000821661

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانشجویان کوچک جلد 15، اختر فیزیک(دو زبانه)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چراوچگونه جلد 9، بلایای طبیعی

10,000 تومان
در چراوچگونه جلد 9 هر يك از كتاب‌هاي اين مجموعه به موضوعي علمي يا تاريخي اختصاص دارد. در اين كتاب‌ها، پيشينه‌ي هر موضوع مورد بررسي قرار گرفته و به كمك عكس‌ها، نقشه‌ها و طرح‌ها‌ي گوناگون به پرسش‌هاي مربوط به آن موضوع پاسخ داده شده است. كتاب‌هاي اين مجموعه به‌صورت تك‌جلدي و همچنين به‌صورت مجلدهاي چندجلدي (با جلد سخت و قاب ويژه) موجود است.

قصه هایی از جوامع الحکایات جلد 8، ماهی و مروارید

25,000 تومان
قصه هایی از جوامع الحکایات جلد 8 نویسنده حسين فتاحي مترجم ——- نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 12 نوع جلد

فسقلی ها جلد 3

7,000 تومان
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده ی سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها پسر یا دخترکوچولویی است که یک ویژگی یا عادت منفی دارد این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده ی خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود.

کتابهای نارنجی جلد 5، پیرزنی که دنیا را بافت و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
داراي 7 قصه ‌با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال‌وهواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دوروبر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

خانه‌ي كاغذي

35,000 تومان
در کتاب رمان «خانه کاغذی»: حجم زیادی ندارد، ولی به نظرم برای علاقه مندان به ادبیات و افرادی که کتابخوانی به بخشی از زندگی شان تبدیل شده بسیار جذاب و تکان دهنده است و چالش فکری ایجاد می کند. رمان «خانه کاغذی» در نگاه اول با داستان زندگی زنی به نام بلوما لنون آغاز می شود که استاد رشته ادبیات انگلیسی است و روزی هنگام عبور از عرض خیابان، در حالی که مشغول خواندن شعری از امیلی دیکنسون است با ماشینی تصادف می کند، اما در واقع داستان از این جا به تدریج وارد زندگی افراد دیگری می شود. در ادامه این رمان با داستان زندگی مردی به اسم کارلوس بروئر آشنا می شویم که به طور جنون آمیزی عاشق کتاب است و با ولع بی پایان کتاب می خواند اما همین عشق بی حد و حصر به مطالعه، زندگی او را دگرگون می کند. شاید روزی که «کارلوس بورئر» اولین کتابش را خرید و آن را با خود به خانه برد، هرگز تصور نمی کرد زندگی اش از این رو به آن رو می شود. او با چنان اشتیاق و شور و ولعی کتاب می خرید، کتاب می خواند، آن ها را رده بندی و فهرست نویسی می کرد که انگار همه زندگی اش همین کتاب ها هستند؛ و به جز آن ها هیچ و هیچ کس دیگری در زندگی اش جایی ندارد... رمان خانه کاغذی تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است و با استقبال بسیار خوبی هم روبه رو شده است. نویسنده کتاب «کارلوس ماریا دومینگوئز» در سال 2002 برای خلق این داستان، جایزه ادبی لولیتا روبیال را به خود اختصاص داده است

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...