

دختر خاندان گات 2/ دختر خاندان گات و جشن بدتر از مرگ
160,000 تومان
آشپزهای مشهور برای شرکت در این رویداد بزرگ دارند به عمارت میآیند و ملترورسِ شکاربان، مثل همیشه، سرگرمِ کارهای مشکوک خودش است.
توی این همه برو بیا ندیمهی مردمگریز ایدا، مریلبون، هم رازی غافلگیرکننده دارد. از قرار معلوم، همه تولد ایدا را هم فراموش کردهاند!
فقط 1 عدد در انبار موجود است
دختر خاندان گات 2/ دختر خاندان گات و جشن بدتر از مرگ
نویسنده |
کریس ریدل
|
مترجم |
شبنم سعادت
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 232 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222040888
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شهروند شهرهای داستانی: زندگی و آثار سیدمحمدعلی جمالزاده
اتاق تاریک
معرفی کتاب اتاق تاریک اثر تنسی ویلیامز
پذيرفتن
معرفی کتاب پذیرفتن
کتاب پذیرفتن شامل مجموعهای از اشعار زیبا و پراحساس گروس عبدالملکیان است. مرگ درون مایهی اصلی کتاب حاضر است و شاعر با سرودن اشعاری لطیف و فلسفی آن را به تصویر درآورده است.دربارهی کتاب پذیرفتن
گروس عبدالملکیان یکی از شاعران پرآوازهی دوران معاصر است که احساسات و اندیشههای خود را در اشعارش بازگو میکند. یکی از درونمایههای اصلی در آثار این شاعر خوشنام ایرانی مرگاندیشی است و به نوعی میتوان در اکثر اشعار او ردپای مرگ را دید. اما شاعر در کتاب پذیرفتن با سرودن اشعاری عاشقانه و لطیف با مرگ مواجه میشود و از پذیرفتن مرگ بهعنوان یک امر قطعی در زندگی سخن میگوید. شاعر در این کتاب، در مقایسه با آثار قبلی خود، نگاهی عمیقتر و فلسفیتری به مرگ دارد و همین امر این اثر را از اشعار دیگر او متمایز میکند. کتاب پذیرفتن سرودهی گروس عبدالملکیان توسط نشر چشمه برای دوستداران این شاعر جوان ایرانی منتشر شده است.میمیرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم
معرفی کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم
کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم سرودۀ شاعر مشهور و خبره محمد شمس لنگرودی است که با آسان کردن نثر اشعارش و تصویرسازیهایی حیرتانگیز، راهی تازه را در پیش دارد. محمد شمس لنگرودی، در جدیدترین مجموعه شعرش از باد میسراید، از عشق میگوید و از طبیعت. تصویرسازیها و وصفهای زیبای او در این مجموعه، شعرها را مثل همیشه خواندنی و دلچسب کرده است. او با ریتمی آرام و منطقی سالها توانست وجه یک شاعر مانا را از خود به جا بگذارد و با کوششی قابل ستایش به جایگاهی که دارد برسد. اسم محمد شمس لنگرودی بعد از انتشار مجموعههای خاکستر و بانو و جشن ناپیدا در اواسط دههٔ 1360 مورد توجه قرار گرفت و بعد از چاپ قصیدهٔ لبخند چاکچاک مشهور شد؛ بعد از آن وی ده سالی را با سکوت در شعر سپری کرد و در آخر در سال 1379، مجموعه شعر نتهایی برای بلبل چوبی را منتشر کرد. او در دههٔ 1380 سالهای سکوت و کمکاری را کنار میگذارد؛ در این سالها هشت مجموعه شعر از او به انتشار درآمد که از آن جمله میتوان «پنجاهوسه ترانهٔ عاشقانه»، «رسم کردن دستهای تو» و «شب، نقاب عمومی است» را نام برد. از این میان، مجموعه شعر «22 مرثیه در تیرماه» به وسیله رسانههای اینترنتی منتشر شده است. در بخشی از کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم میخوانید: غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ میکنم نه کسی مرا میبیند نه صدایم را میشنود دوری مکن تو نخواهی بود من اگر نباشمغرامت مضاعف
«والتر»، راوی اولشخص داستان، کارمند باسابقه و کاربلد یک شرکت بیمه در کالیفرنیا است. او روایتش را با این جملات آغاز میکند:
«با ماشین رفتم گلِندل تا سهتا رانندهی کامیونِ تازه به بیمهنامهی یه شرکت آبجوسازی اضافه کنم که مورد تمدیدیهی هالیوودلند یادم اومد. گفتم اونجا هم برم.
این جوری شد که پا گذاشتم تو اون «خونهی مرگ»، دربارهش تو روزنامهها خوندهین. وقتی من دیدمش اصلا شبیه «خونهی مرگ» نبود. صرفاً یه خونه به سبک اسپانیایی بود، شبیه باقیشون تو کالیفرنیا، دیوارهای سفید، سقفِ سفالی قرمز، یه طرفش حیاط.»
این جملات آغازین، با ضربآهنگ مناسبی که دارد بدون شک خوانندهی علاقمند را سریعاً به داخل داستان میکشاند و البته حاوی چند نکتهی مهم نیز هست. اول اینکه شخصیت اصلی همانگونه که در حال انجام امور متداول و روزمرهی خود است؛ همچون تهسیگاری که در جوی کنار خیابان روی آب حرکت میکند، ناگهان داخل گردابی میشود که سرنوشت او را تغییر میدهد.
این نوع وارد شدن به ماجرا یا به عبارتی تخطی از محدودههای حرفهای یا قانونی یا اخلاقی را در عمدهی آثار این سبک میبینیم، مثلاً در رمان قبلی همین نویسنده یعنی «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند». در آنجا هم شخصیت اصلی ناخواسته و اتفاقی وارد مکانی میشود که به قول خودش بتواند غذای مجانی گیر بیاورد اما در واقع وارد مسیری میشود که او را به یک قاتل تبدیل میکند.
نکته دوم مکمل نکته اول است! اگر در اولی ما با شخصیتهایی روبرو هستیم که قبل از ماجرا شبیه آدمهای معمول دیگر هستند (گانگستر و جانی بالفطره نیستند) در دومی با مکانهایی روبرو میشویم که با مکانهای مشابه دیگر تفاوتی ندارند.
در اینجا خانهی مرگ با آن توصیفاتی که در روزنامهها به آن پرداخته شده کاملاً همان است که در مناطق مشابه وجود دارد و اینطور نیست که یک محیط بهصورت مستقل بتواند جرم و جنایت بزایاند.
حال اگر آدم همین آدمِ معمول است و محیط هم همان، چه چیز یا چیزهایی موجبات وقوع «قتل» را فراهم میکند!؟ در ادامه به این داستان بیشتر خواهم پرداخت.
پیش از آن همانند کتاب «پستچی...» لازم است بگویم کار نویسنده حداقل در این دو کتاب بهگونهایست که انگار هیچ چیز اضافهای وجود ندارد؛ نثری بدون حشو و زواید و کاری فاقد گوشههای تیز که خواننده را اذیت کند. لذا این کتاب را به علاقمندان داستانهای جنایی توصیه میکنم.
در واقع اگر بخواهیم در مقابل این پرسش که «سبک نوآر چیست؟» خودمان را به دردسر نیاندازیم، یک راهحل این است که بگوییم همین دو کتاب را بخوانید تا با مختصات این سبک آشنا شوید! شخصیتی تنها که قهرمان نیست، به خاطر جاهطلبی و اعتماد به نفس بالا در مقابل محرکهایی نظیر طمع و اغواگری، از محدودههای اخلاقی و قانونی خارج شده و در جهنمی خودساخته فرو میرود و رویای آمریکایی به تراژدی آمریکایی تبدیل میشود.
چه بر سر وحشی سفید آمد؟
معرفی کتاب چه بر سر وحشی سفید آمد؟
رمانی چندلایه و رازآلود! فرانسوا گارد در کتاب چه بر سر وحشی سفید آمد؟ با درهم آمیختن افسانه و واقعیت، داستان ملوان جوانی را به نمایش میگذارد که پس از ماجراهایی عجیب و باورنکردنی، هویت، نام و زبان خود را از یاد میبرد. این اثر که برنده جایزه گنکور شده است، توانست روح تازهای در ادبیات فرانسه بدمد.درباره کتاب چه بر سر وحشی سفید آمد؟
رمان پیش رو از گم شدن و تکافتادگی انسانی میگوید. شخصیت اصلی داستان یک ملوان جوان اهل کشور فرانسه است که طی اتفاقی از کشتی خود در سواحل استرالیای میانه قرن نوزدهم جا میماند و با بومیانی روبهرو میشود که برخلاف تصور رایج، به هیچوجه مهربان نیستند، خشن، بیرحم و مرموزاند. او به تدریج زبان، نام و خودش را فراموش میکند! تا هفده سال بعد که او را پیدا میکنند. راز عجیبی در این میان وجود دارد که باعث شده است او چنین بیگانه و هویتباخته شود. رمان چه بر سر وحشی سفید آمد؟ (What Became of the White Savage) اثری حماسی جزیرهای محسوب میشود که داستانی بر مبنای واقعیت دارد. قصه جاشوی فرانسوی 13 سالهای با نام نارسیس پلتیه که در سال 1857 در ساحل شمال شرقی استرالیا طی اتفاقی از گروهی که در آن است جدا میافتد و ... فرانسوا گارد این قصه را سوژه اولین رمان خود قرار میدهد تا در خلال آن، جوانب روانشناسانه ارتباطات انسانی و مسائل آن و دیدگاههای شناخته شده انسانشناسی و تمدن را به چالش بکشد. این کتاب تلفیقی از واقعیت و افسانه و بیشتر بازگوکننده تخیل فعال نویسنده است تا داستان واقعی نارسیس پلتیه. در این رمان نویسنده دورنمای تازه و جدیدی از مردمشناسی ارائه میدهد و باور دارد که انسان و محیطزیست باید از نو تعریف شوند. به عقیده نویسنده انسانهای متمدن امروزی چندان بویی از معنای حقیقی تمدن نبردهاند. او میگوید زندگی در جنگلهایی که همچنان تازه و بکر و دستنخورده ماندهاند، زیباتر، آرامشبخشتر و دلچسبتر از زندگی در جامعه صنعتی دوران امپراطوری دوم فرانسه است. نویسندهی رمان چه بر سر وحشی سفید آمد؟ قواعد دنیای مرسوم را زیر پا میگذارد و عقیده دارد هیچ چیز در ذات خود نقضناشدنی نیست. ارتباط آدمی با دیگربودگی، تنهایی، هویت، بقا، ادغام و تمایز از مضامین دیگر این رمان به شمار میرود. فرانسوا گارد میگوید: «با وجود آنکه رمان من را با رمان رابینسون کروزوئه مورد مقایسه قرار میدهند، اما من گمان میکنم رمانم با کتاب دانیل دوفو شباهت کمی دارد و من بیشتر تأثیرگرفته از آثار ژول ورن، کلودلوی استروس در کتاب «گرمسیریان اندوهبار»، مارگریت یورسنار در کتاب تاریخی «خاطرات آدرین»، وژان پوتوکی در رمان تخیلی «دستنوشته پیداشده در ساراگس» بودهام. سبک فرانسوا گارد را میتوان کلاسیک و باشکوه و در عین حال روان و سیال دانست که با تحکمی هدفمند جدیت و سختکوشی حرفهای خود را به رخ میکشد. رمان وحشی سفید ساختاری نو و پرهیجان و ماجراجویانه دارد که این موضوع جذابیتش را دوچندان میکند. این رمان متأثر از نویسنده بزرگ ژان ژاک روسو و رمانی تاریخی و افسانهای انسانمدار است. فرانسوا گارد (François Garde) نخستین رمانش را زمانی که 53 سال داشت، به رشته تحریر درآورد. از این اثر در جوامع ادبی استقبال فراوانی شد تا جایی که توانست جایزه گنکور برترین رمان سال 2012 و هفت جایزه معتبر ادبی دیگر را به دست آورد. در سال 2013 گارد دومین رمانش را با نام «به خاطر سه کرون» نوشت که رمان اول سال لقب گرفت. این دو کتاب، رمانهایی حادثهای هستند که جایگاه نویسندهاش را تا مقام استاد مسلم این سبک ادبی بالا بردند. گارد موفق شد در این ژانر ادبی خلاقیت ایجاد و به همگان اثبات کند که رمان ماجرامحور برخلاف ادعاهای موجود، همچنان در کشور فرانسه زنده است.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.